آدرس وبلاگ معاونت پژوهش مدرسه علمیه امام جعفر صادق (ع)شهرستان بوئین زهرا
25azar94.mihanblog.com
25azar94.mihanblog.com
عنوان مقاله :
عفاف و راهکارهایی برای تأثیر عفت ورزی در مصونیت اجتماعی و سالم سازی روابط خانوادگی
استاد راهنما:
حجة الاسلام حسن اسلامپور
گردآورنده : معاون پژوهش بوئین زهرا ، ام البنین فیروزی
تاریخ :
زمستان 1391
بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده
عنوان تحقیق حاضر ، بررسی فرهنگ عفاف در آیات و روایات و راهکارهایی برای تأثیر عفت ورزی در مصونیت اجتماعی و سالم سازی روابط خانوادگی است .
عفت به معنای طهارت درونی و بیرونی است ؛ فضیلت اخلاقی و ملکه ای که در اثر تزکیه درون و مواظبت بر اعمال و رفتار بیرونی در شخص نهادینه می شود . عفت دارای مصادیق مختلفی است که در تمام ابعاد زندگی بشر قابل مشاهده است . در آیات و روایات به بحث عفاف و عفت ورزی و رعایت مسائل عفاف توصیه شده است ؛ ولی متأسفانه مشاهده می شود که تعداد اندکی از افراد جامعه ما به رعایت همۀ مصادیق آن مبادرت می ورزند . ناهنجاری هاو رذایل اخلاقی موجود در جامعه ما بهترین شاهد و گواه این مسأله است . تمام این مسائل سوالی را در ذهن محقق ایجاد کرد که : فرهنگ عفاف چه تأثیری در مصونیت اجتماعی و سالم سازی روابط افراد دارد ؟مسأله عفت ورزی از سالها پیش مورد توجه قرار گرفته است . دربارۀ عفاف و عفت ورزی کتب و مقالات زیادی تألیف شده است ؛ ولی وجه تمایز و ویژگی خاص این نوشتار سوال اصلی جدید ، فرضیه نو ، ساختار نو و چینش مطالب در بخش ها و فصول متعدد است .فرضیه محقق این است که ، رعایت عفاف از سوی افراد جامعه ، نقش مهم و بنیادینی در ایجاد آرامش روحی و روانی اعضای جامعه و مصونیت بخشی اجتماعی و سالم سازی روابط دارد .راه حل یافتن پاسخ مسئله تحقیق ، شفاف سازی ابعاد عفاف و شناساندن آسیب های نادیده انگاشتن عدم رعایت فرهنگ عفاف و کشف علل بی توجهی به آن ، آموزش های لازم به همسران و والدین است .منابع مورد استفاده محقق در این نوشتار ، قرآن کریم ، برخی منابع حدیثی و روایی ،تفسیری و برخی کتب با مباحث خانواده است .نتایج مورد انتظار که برخی به دست آمد ، عبارتند از : تعریف جامع و کاملی از عفاف ، شناسایی مصادیق عفاف ، لزوم بالابردن سطح آگاهی ها و تغییر نگرش های والدین و آموزش ارتباط موثر به همسران جوان ، لزوم یک بسیج همگانی و ملی برای نهادینه کردن فرهنگ عفاف در تمام ابعاد زندگی انسان معاصر و چندین نتیجه دیگر که طی مطالعه نوشتار به دست می آید .
مقدمه
جهان امروز شاهد عظیم ترین تحولات تاریخی و اجتماعی و سیاسی است که هرگز در تاریخ بشر دیده نشده است ؛ رفتن انسان به اعماق زمین و آسمان ها ، تسخیر فضاهای اجتماعی توسط زنان و حضور دسته جمعی آنان در بیرون از خانه ، آزادی انسان امروز از اسارت مکان و زمان و . . . حوادثی که در طول تاریخ بی سابقه بوده است .
خانواده ، دقیق ترین و شفاف ترین نهاد اجتماعی است که حوادث بزرگ و تاریخی جهان را انعکاس داده و همپای جامعه حرکت می کند . اعضای خانواده ، اعضای جامعه را تشکیل می دهند و در این جهان پرتلاطم جوامع هستند که سکان دار هدایت افراد خود هستند . اجتماعی که افراد در آن زندگی می کنند و روابطی که با یکدیگر دارند ، به طور مستقیم نشأت گرفته از روابط خانوادگی آنان است ؛ یعنی همانگونه که آنان در خانواده تربیت می یابند ، همانگونه در جامعه حضور می یابند .
در جامعه اسلامی ما عوامل متعدد و گوناگون محیطی ، تربیتی ، اخلاقی ، فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی
در نوع روابط با دیگران دخالت دارد . یکی از این عوامل که تأثیر شگرف و به سزایی در کمیّت و کیفیّت روابط افراد و حضور آنان در جامعه دارد ، مسأله فرهنگ عفاف و عفت ورزی است . عفاف به معنای خویشتنداری ، پاکدامنی و طهارت و حضور همراه با مصونیت بخشی به خود و دیگران در سطح جامعه است که این مصونیت بخشی نیز به نوعی در روابط دیگر افراد جامعه با یکدیگر تأثیر دارد .
در این نوشتار ، محقق سعی نموده است به توصیف و تبیین ابعاد فرهنگ عفاف و ارائه راهکار در چهار بخش و چندین فصل بپردازد و با بررسی آیات و روایات ، راهکارهای عملی و کاربردی را به همراه متن های علمی و نظری ارائه نماید . علت سامان دهی این نوشتار در این ساختار ، بررسی جامع و همه جانبۀ موضوع است .
فصل اول :
مفهوم شناسی عفاف و مبانی آن
1- واژه شناسی
2- مصادیق عفت
3- انواع مصونیت
4- رابطه عفت با تقوا و حیاء و غیرت
1- واژه شناسی
1- 1- معنای لغوی عفت
اکثر لغت شناسان ، واژه عفت را در معانی یکسان و مشابهی همچون ؛ پاکدامنی ، پرهیزگاری ، پاکی ، طهارت ، حیاء ، شرم ، نجابت ، پارسایی ، آبرومندی و خودداربودن، به کار برده اند . 1
فخرالدین طریحی درباره واژه عفت می نویسد : « عَفَّ عَن الشَی ءِ اَی اِمتَنَعَ عَنهُ فهوَ عَفِیفٌ . در ادبیات عرب ، عفت با کسره خوانده می شود . 2»
راغب اصفهانی درباره عفت می نویسد : « العفه حصول حالهٍ لِلنَفسِ تَمتَنِعُ بِها عَن غَلَبَه الشَهوَه ؛ عفت عبارت است از حالتی در نفس و روح انسان که این حالت مانع از تسلط شهوت و هوای نفس بر انسان می شود و مُتَعفِّف به کسی می گویند که در اثر تمرین ، دارای این حالت باشد . اِستعفاف یعنی صددرصد عفت داشتن . 3»
ابن منظور در ذیل این ماده آورده است : « العِفهُ عَمَّا لایَحِلُ و لایَجمِلُ ؛ عفت ، خود نگه داری از غیر حلال ، کارهای حرام و پست است ؛ عفت پیشگی یعنی خود نگهداری . 4»
در کتب لغوی دیگر نیز معانی مشابهی ذکر شده است : کَفَّ و اِمتَنَعَ عَن طَلَبِ الشِیء 5؛ عفت یعنی خودداری و دوری از طلب چیزی .العِفَه طَهارهُ الجَسَد التََّبَتُّل الابتِعاد عَن الشَهَواتِ الجَسَدِیه 6 ؛ عفت یعنی پاکی جسم از آلوده شدن به شهوات جنسی و جسمی . العَفافُ الاِمتِناعُ عَمّا لا یُحسَنُ قَولاً و فِعلاً 7 ؛ عفاف یعنی خودداری از آنچه که از لحاظ قولی و فعلی (کلامی و رفتاری ) پسندیده نیست . العَفِیفُ الطاهِرُ الصِفاتُ ذو العِفّه 8 ؛ عفیف کسی که صفات پاکی دارد و دارای صفت عفت است .
————————————————————————-
1- آذرتاش آذرنوش ، فرهنگ معاصر عربی به فارسی ، ص 446 .
2- فخر الدین طریحی ، مجمع البحرین ، ج 5 ، ص 102 .
3- حسین بن محمد راغب اصفهانی ، المفردات فی غریب القرآن ، ص 573 .
4- جمال الدین محمد ابن منظور ، لسان العرب ، ج 9 ، ص 254 .
5- ناصر سید احمد و دیگران ، المعجم الوسیط ، ص 366 .
6- همان ، ص 367.
7- و 8 - همان ، ص 368 .
با تعاریف ذکر شده به این نتیجه می رسیم که ، عفت دارای معنای گسترده ای است و به هرنوع خویشتنداری و خود نگهداری در مقابل هر نوع حرامی ، حتی گاهی اوقات مکروهات یا مباحات و کارهای عادی روزمرّه ، اطلاق می گردد. 1
به طور معمول در فرهنگ و گویش متداول و عمومی عفت در معنای پاکدامنی و خویشتنداری به کار می رود . 2
توجه در معنای لغوی عفت ، نشانگر آن است که هیچ ردّپایی از جنسیت یا اختصاص به جنس خاص (زن ) در آن به چشم نمی خورد .
2- معنای عرفی عفت
در ادبیات فارسی ، عفت و عفاف از نظر معنا و گویش ، تفاوت یافته است .
در لغت نامه دهخدا ، چنین آمده است : « عفاف ؛ پارسایی و پرهیزگاری ، نهفتگی ، پاکدامنی و خویشتنداری . 3 »
در لغت نامه و فرهنگ فارسی معین آمده است : «عفاف ؛ پارسایی ، پرهیزگاری و پاکدامنی . در تداول غالباً به کسر اول تلفظ می کنند . 4 »
بنابراین در گویش فارسی ، عفاف به کسر اول و به معنی پاکدامنی به کار می رود .
3- معنای اصطلاحی
در فرهنگ و تفکر اسلامی ، عفاف ، واژه ای با بار معنایی خاصی که برگرفته از آیات و روایات است و نوعی از منش است که همراه با کنش رفتاری و گفتاری خود را نمایان می کند ؛ یعنی عفاف نوعی فضیلت اخلاقی و رفتاری است که به صورت فطری از درون انسان سرچشمه می گیرد و موجب طهارت درونی و بیرونی انسان عفیف می گردد 5 ؛ به همین علت در لسان روایات ، عفاف ، بالاترین عبادت بعد از شناخت خدا ، تلقی شده است.
1- در همین نوشتار اشاره خواهیم کرد که در توصیه های پیامبر اکرم (ص) به مسلمانان حتی عفت ورزی در کارهای مباح و یا مکروه را توصیه کرده اند .
2- عادل اشکبوس ، فرهنگ فارسی به عربی ، ص 46 .
3- دهخدا ،لغت نامه دهخدا ،
4- محمد معین ، فرهنگ معین ،
5- عبد الکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 13 .
4-عفت در اصطلاح اخلاق
در علم اخلاق ، عفت ورزی به معنای اطاعت قوه شهوت در خوردن و آمیزش جنسی ، از عقل و از سوی دیگر ممانعت از چیزی که عقل و شرع از آن نهی کرده است و این حد اعتدال در شرع ، ستوده شده است .1
خواجه نصیر الدین طوسی ، از بزرگترین نظریه پردازان اخلاقی و اجتماعی در حوزه دینی ، می نویسد :
« عفت ، ملکه خُلقی یا فضیلتی است که قوه شهوانی را کنترل کرده و زیر پوشش قرار می دهد ؛ تا اراده بر مقتضای تدبیر عقلی به سوی این قوه گسیل شود و اجازه نمی دهد که اراده مستقیماً در دسترس قوه شهوانی قرار گیرد تا به سوی مطلوبات خود برود . 2 »
اخلاق بنا بر حکم عقل اقتضاء دارد شخص عفیف در تمام شئونات رفتاری و اخلاقی ، عاقلانه رفتار نماید و تسلیم هوای نفس نگردد و هرآنچه را که قوه غضب و شهوت می طلبد بجا نیاورد ؛ به عبارت دیگر با توجه به عبارت پذیرفته شده ، « ما حَکَمَ بِهِ العَقل حَکَمَ بِهِ الشَّرع و ما حَکَمَ بِهِ الشَّرع حَکَمَ بِهِ العَقل ؛ هرآنچه را که عقل حکم کند شرع نیز آنرا تائید می کند و بالعکس»عقل و شرع به عنوان دو رسول باطنی و ظاهری به فرد عفیف توصیه می کنند در تمام ابعاد و حالات زندگی هوای نفس را کنترل کنند تا از حدود الهی و انسانی فراتر نرود و موجبات هلاکت خود و دیگران را فراهم نیاورد .
1- احمد حاج سید جوادی و بهاء الدین خرمشاهی ، دایره المعارف تشییع ، ج 11 ، ص 310 .
2- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 23.
.
2- مصادیق عفت
عفاف و عفت ورزی دارای مصادیق و اقسام مختلفی است که در این نوشتار 10 مصداق آن ذکر می شود:
1- عفت فکر و اندیشه . 2 - عفت نیت . 3- عفت نگاه . 4- عفت کلامی و گفتاری . 5- عفت رفتاری .6- عفت در پوشش . 7- عفت در آرایش . 8- عفت بیان و قلم . 9- عفت شکم . 10- عفت در تقاضای کمک از مردم .1
1- 2- عفت فکر و اندیشه
در توضیح این مصداق که بالاترین مرحله عفت ورزی است ، لازم است به سرچشمه تمام رفتارهای انسان یعنی فکر او،توجه شود؛یعنی اگر این مرحله رعایت شود وانسان در حوضه اندیشه عفت ورزد و به گناه فکر نکند و تمایلات قلبی و اندیشه خود رااز گناه محفوظ دارد،عمل به بقیه اقسام عفت آسان خواهد شد .
برای همه انسان ها ثا بت شده و علم نیز آن را تاکید کرده است که اگر انسان در اندیشه چیزی باشد ،به سوی آن تمایل پیدا خواهد کرد .
در کلام گهربار حضرت امیر (ع) آمده است :« مَن کَثُرَ فِکرُهُ فِی المَعاصِی دَعَتهُ إلَیها 2 ؛ کسی که زیاد در اندیشه گناه باشد ، سرانجام آن اندیشه های پلید ، او را به ارتکاب گناه می کشاند و آلوده اش می کند . »
مولای متقیان در سخن گرانقدر دیگری روزه دل را از تفکر در گناه ، بالاتر از روزه شکم در طعام بیان می دارند : «صِیامُ القَلبِ عَنِ الفِکرِ فِی الآثامِ أفضَلُ مِن صیامِ البَطنِ عَنِ الطَّعَامِ . 3 »
امام صادق (ع) : « کسی که در اندیشه ارتکاب گناه است ، همانند کسی است که در خانه ای آتش روشن کند که دودهای تیره آتش ، زیبایی های ساختمان را خراب و تباه می کند ؛ اگر چه خانه آتش نگیرد . 4 »
1- عبدالکریم پاک نیا ،عفاف سرچشمه زیبایی،ص28 .
2- جمال الدین خوانساری ، شرح غررالحکم ، ج 5 ، ص 331 .
3- همان ، ص 176 .
4- محمد کلینی ، الکافی ، ج5 ، ص 542 .
2- 2- عفت نیّت
همانگونه که بیان شد ، اندیشه بد ، انسان را به سوی ارتکاب محرمات متمایل می کند ، در ادامه باید بیان داشت که نیّت و اراده سوء و بد نیز زمینه ساز ارتکاب گناه خواهد بود .
انسان بعد از اندیشه و تفکر ، به وسیله وسوسه های شیطان برای انجام و ارتکاب گناه زمینه سازی می کند ؛ یعنی اراده می کند که به سوی عمل حرامی ، حرکت کند و در صورت فراهم بودن شرایطش آن را انجام دهد .
عفت ورزی در این مرحله نیز کمی مهمتر از بقیه اقسام دیگر است ؛ زیرا حتی اگر انسان در مرحله اندیشه عفت نورزد ، می تواند در این مرحله خود را از غوطه ور شدن در اقسام دیگر نگهدارد و کنترل نماید .1
انسان باید نیت خود را همواره پاک نگهدارد و به محرمات و حتی مکروهات ، آلوده نکند ؛ زیرا نیت نافرمانی خدا و ارتکاب گناه نوعی سرکشی در مقابل خداوند است . نقش نیّت خوب و بد ، به اندازه ای مهم است که امام صادق (ع) می فرماید : « خداوند مردم را در روز قیامت بر اساس نیّت هایشان محشور و بازخواست می نماید . 2 »
3- 2- عفت نگاه
یکی از مصادیق عفت ورزی و عفاف ، عفت نگاه و خودداری از نگریستن به محرّمات الهی و تمام چیزهایی است که خداوند از نگریستن به آنها منع کرده است .
در فرهنگ اسلامی و دینی و آیات و روایات ، از نگاه به نامحرم و افرادی که رابطه مَحرَمِیَّت با کسی ندارند ، نهی شده است و به زنان و مردان باایمان امر شده است که نگاههای خود را کنترل کرده و مهار کننده بر اساس این دستور الهی ، زن و مرد نامحرم باید از خیره شدن به یکدیگر ، چشم چرانی ، نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر و نگاه توام با قصد لذت بردن از یکدیگر ، بپرهیزند و خود را مجهز به نیروی عفاف در نگاه سازند تا برای افکار شیطانی زمینه ای در وجودشان نماند . 3
عفت در نگاه بسیار سرنوشت ساز است و عبارات ائمه ما را به اهمیت آن رهنمون می سازد . امام صادق (ع) می فرماید :« النَّظرهُ سهمٌ مِن سَهام ِ اِبلیس مسمومٌ ، مَن تَرَکَها لِله عَزَّوَجَلَّ لا لِغیرِهِ أَعقَبَهُ اللهُ إیماناً یَجِدَ طَعمَهُ 4 ؛ نگاه کردن ( به محرمات الهی ) تیری مسموم و زهردار از تیرهای شیطان است ، هرکس آنرا فقط به خاطر خدا ترک کند و
1- عبد الکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 30 .
2- شیخ حرّ عاملی ، وسائل الشیعه ، ج 5 ، ص 542 .
3- عبد الکریم پاک نیا ، همان ، ص 32 .
4- محمدبن علی ابن بابویه (شیخ صدوق) ، من لا یحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 18 .
چشم از آنچه حرام است بپوشاند ، خداوند ایمانی به وی عنایت می کند که طعم (شیرین ) آنرا در دلش می یابد . »
کلام پیامبر اکرم (ص) در این باره بسیار تأمل برانگیز است : « مَن مَلأَ عَینَهِ مِن حرامٍ مَلأََ عَینَه یومَ القیامهِ مَنَ النارِ إلّا أن یَتُوبَ و یَرجَعَ 1 ؛ هرکس چشمان خود را از نگاههای حرام پر و سیر نماید ، خداوند در روز قیامت چشمانش را از آتش جهنم پر خواهد کرد ، مگر اینکه توبه کند و استغفار نماید . »
نگاه حرام ، علاوه بر اینکه زمینه ارتکاب گناه را فراهم می آورد و حرام است ، به صورت مستقل نیز ممنوع و حرام است و از گناهان کبیره محسوب می شود ؛ زیرا هر گناهی که برای آن وعده عذاب داده شده ، کبیره است .
نگاه حرام ، ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی زیادی به دنبال دارد؛ زیرا نگاه هوس انگیز چه از سوی مردان و چه از سوی زنان ، آتش شهوت جنسی و هیجانات روحی را شعله ور می نماید و به دنبالش گناهان بسیاری همچون ؛ ارتباط نامشروع ، استمناء ، همجنس بازی و مفاسد اخلاقی دیگر ، فراهم می آید .
در حدیث زیبای دیگری از امام صادق (ع) روایت شده : در روز قیامت همه چشم ها ( به دلیل ترس از هول قیامت ) گریان هستند به جز سه دیده ؛ چشمی که به دیدن محرمات الهی آلوده نگشته است و از همه حرا مها چشم پوشی کرده است و … .2
نکته دیگر شایان ذکر ، توجه به عبارت یَغُضُّوا مِن أبصارِهم 3 ( غضّ بصر ) در آیه شریفه قرآن کریم است که به همه مردان و زنان مومن دستور می دهد ، چشمهایشان را فرو بیاندازند و از نگاهشان بکاهند ؛ یعنی نگاه حرام نه نگاه عادی ، در اسلام ممنوع و حرام شده است ؛ زیرا معمولأ در اولین نگاه توجه کافی نیست و شهوت کسی تحریک نمی شود ، نگاههای بعدی است که با توجه است و زمینه تحریک قوای جنسی را فراهم می آورد .
4-2- عفت کلام
با جستجو در آیات قرآن کریم ، هر شخص منصفی به این نکته اعتراف می نماید، خداوند متعال در هر مسأله ای ازمسائل جنسی ، اخلاقی و تربیتی ، که درصدد إلقاء مفاهیم و ارزشهای انسانی و الهی است ، با لحنی سخن گفته است که احترام و حرمت مخاطب رعایت شده باشد .
————————————————————————–
1- ابن بابویه ( شیخ صدوق ) ، من لایحضره الفقیه ، ج 4 ،ص 13 .
2- کلینی ، الکافی ، ج 4 ، ص 234 .
3- سوره مبارکه نور ، آیات شریفه 30 و 31.
قرآن کریم ، این برنامه کلی و سعادت آفرین، بهترین الگو برای سخن گفتن است ؛ زیرا در تمام خطابات خود ، عفت کلام را رعایت کرده است و حتی در مواردی که کافران و منافقان را خطاب قرار داده با الفاظ زشت و توهین آمیز ، سخن نگفته است .
با این مقدمات ، روشن می گردد که رعایت عفت در محاورات و گفتگو های روزمره ، از دیگر اقسام عفت است ؛ در همین راستا ، گفتگوی غیر ضروری با نامحرم ، ادعای ناحق ، تحقیر ، دشنام ، دروغ ، قضاوت باطل ، خودستایی ، دفاع از أهل باطل ، ریختن آبروی مومن ، پاسخ های جاهلانه ، به خود بالیدن ، افشای اسرار ، قطع سخن دیگران ، تهمت ، غیبت و … از مواردی است که با عفت کلام منافات دارد .
در فرهنگ اسلامی نه تنها به محتوای غیر ارزشی کلام توجه خاصی شده است ؛ بلکه توجه به لحن ارزشی و محترمانه نیز لازم است ؛ به طور مثال در ابلاغ رسالت انبیاء و در باب أمربه معروف و نهی از منکر ، با سخن نرم و لحن محبت آمیز ، توصیه شده است 1 ؛ خداوند متعال به حضرت موسی (ع) می فرماید : « فقولاً له قولاً لیّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکّرُ أو یَخشی 2 ؛ با فرعون به نرمی سخن بگویید ، شاید متذکر شود یا از خدا بترسد . »
الگوی مکارم اخلاق – حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم – در همه أبعاد عفیف ترین انسان ها بودند ؛ زیرا گاهی در شرایط بسیار بحرانی و خاص نیز از مرز عفاف خارج نشدند و هرگز لب به نفرین و دشنام دشمنان خدا ، نگشودند ؛ به طور مثال در جنگ اُحُد که پیامبر خدا (ص) ، به علت سهل انگاری برخی از مسلمانان و ترکِ محلِ نگهبانی خود ، دچار جراحت شدند و دندان های جلویشان شکست و صورت مبارکشان زخمی و خونی شد ، به سرزنش یاران و نفرین کفّار و یا دشنام گویی نپرداختند و حتی یارانشان را نیز از این کار باز داشتند . 3
پیامبر اسلام دراین جنگ ، بعد از مشاهده پیکر مثله شده حضرت حمزه عموی بزرگوارشان ، باز هم عفت کلام را مراعات فرموده و به دشنام گویی یا نفرین دشمن نپرداختند و تنها کلامی که برای تسلای خاطر خود فرمودند این بود که : دیگر به مصیبتی مانند مصیبت تو گرفتار نخواهم شد و هرگز در هیچ مقامی ، مصیبتی همانند مصیبت تو و سخت تر از آن بر من نخواهد گذشت . 4
در بیان نمونه دیگری از عفت کلام پیامبر ، کلام گهربار ایشان در روز فتح مکه که با وجود دستیابی بر مشرکان و قاتلین عموی عزیزشان شعار ؛ الیوم یوم المرحمه سر دادند . ایشان حتی به وحشی غلام هند جگرخوار ، قاتل حضرت حمزه ، تنها این جمله را که خویشتن را از من پنهان کن تا تو را نبینم . 5
1- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 33 .
2- سوره مبارکه طه ، آیه شریفه 44 .
3- جعفر سبحانی ، فروغ ابدیت ، ص 552 .
4- جعفر سبحانی ، تاریخ اسلام « زندگانی پیامبر خاتم » ، ص191 .
5- حبیب ا… احمدی ، رسول ا…. الگوی زندگی ، ص 190.
این برخوردهای عفیفانه و استفاده از جملات همراه با رعایت عفت کلام از سوی خاتم الانبیاء و بهترین انسان روی زمین ، برای همه شیعیان ، الگوی رعایت عفت کلام است تا اینکه سعی نمایند حتی در سخت ترین لحظات از حریم و مرز عفاف خارج نشوند .
5-2- عفت در پوشش
از شاخص ترین دستورات دین مبین اسلام ، رعایت عفت در پوشش خصوصاً برای بانوان است ؛ البته به این دلیل است که جنس زن لطیف ، پرجاذبه و زیباست و در معرض تهدید عفت شکنان و متجاوزان قرار دارد . خداوند متعال در مورد زنان اوامر ویژه ای صادر کرده است : « یا أیُّها النَّبی قُل . . . و نِساءِ المُومِنین یُدنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابِیبِهنَّ ، ذلک أدنی أن یُعرِفنَ فَلا یُوذَینَ 1 ؛ ای پیامبر ، به همسران و دخترانت و زنان مومن بگو ، چادرها و لباس های بلند و سرتاسری خود را بر خویشتن افکنند ، این کار برای این که به عفاف شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند ، بهتر است.
عفت و پاکدامنی ، با آفرینش و فطرت زن به هم آمیخته است و در آفرینش او جایگاه عظیم و والایی دارد که هم خود زنان و هم دیگران خواهان عفت و پاکدامنی آنان هستند و زن را با این ویژگی می پسندند . شارع مقدس ضروریات آفرینش زن و صلاح و خیر جامعه را در نظر گرفته ، و حجاب را لازم شمرده تا عفت برونی زن ، با عفت درونی او هماهنگ و بنیان خانواده مستحکم گردد و زن همچون کالای ناچیز در معرض همگان قرار نگیرد . قرآن مسئله حجاب را در چند آیه ، یادآوری و در بعضی از آنها ، به حکمت و فلسفه و آثار ارزشمند حجاب اشاره کرده است که در همین نوشتار به آن اشاره خواهد شد . 2
مسأله عفت در پوشش به اندازه ای دارای اهمیت است که در دستور دیگری خداوند به بانوان پیامبر (ص) به عنوان الگوی زنان مسلمان امر می کند : « وَ قَرنَ فی بُیُوتِکُنَّ و لاتَبَرُّجنَ تَبَرُّجنَ الجاهِلَّیه الأُولی 3 : و در خانه های خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین ( قبل از اسلام ) در میان مردم ، با پوشش نامناسب ظاهر نشوید . »
تبرُّج در لغت عرب به معنای ظاهر شدن در برابر دیدگان همه مردم است . 4 خداوند در این آیه خطاب به زنان مسلمان می فرماید : همانند دورانی که اسلام را به عنوان دین خود انتخاب نکرده بودید و به شئونات آن پایبند نبودید و روسری های خود را پشت سر می انداختید و سر و گردن و سینه و گوشواره هایتان نمایان می شد ؛ اینگونه در مقابل نامحرمان ظاهر نشوید و در پوشیدن لباس و روسری عفت داشته باشید و حریم الهی را رعایت کنید .
1 - سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 59 .
2- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 40 .
3- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 33 .
4- آذرتاش آذرنوش ، فرهنگ معاصر عربی به فارسی ، ص 60 .
این یک حکم عام است که خطاب آن به تمام زنان مسلمان است تا به عنوان نمادهای عفت و حیاء در جامعه ظاهر شوند و حضور عفیفانه آنها تبلیغی برای تمام مردم جهان باشد ؛ اسلا هرگز از زنان مسلمان نخواسته است تا پرده نشین و خانه نشین شوند ؛ بلکه در هیچ آیه و روایتی توصیه نشده که زنان در خانه حبس و زندانی شوند و در جامعه حاضر نشوند . مطالعه و جستجو در تاریخ نشان می دهد که حرمسرا سازی و زندانی کردن زن و ممانعت از خروج او از خانه ، در برخی از کشور ها و ملل و تمدن ها همچون یهودیان و یونانیان وایران باستان ، وجود داشته است و در برخی کشورها همچون عربستان در زمان معاصر وجود دارد . برخی از اقوام در گذشته به زنان خود اهانت ها و توهین های بی شرمانه نموده اند . این در حالی است که پوشش و حجاب در همه اقوام و تمدن ها وجود داشته است و از همان ابتدای آفرینش انسان ( آدم و حوا ) دارای پوشش بوده اند ؛ حتی در برخی تمدن ها ، زنان از روپوش ها ، پیراهن های گشاد و بلند ، روسری و حتی بُرقع و نقاب استفاده می کرده اند . در تمدن ایران قدیم باستان ، زنان پوشش هایی به نام چادر و صورت پوشهایی به نام روبند داشته اند و قسمتی از چادرشان کمربندی داشت که آن را به کمر می بستند .
با جستجو درتاریخ اقوام و ملل به این نکات دست می بابیم که زنان یهودیان ، مسیحیان ، یونانیان و ایران باستان ، زنان چینی ، هندی و تُرک دارای پوشش خاص فرهنگ و تمدن خود بوده اند و برهنگی در هیچ تمدنی نبوده است .
با این مقدمات ، این نکته را می افزاییم که پوشش داشتن بجز مزیایای جسمی و بهداشتی ، دارای مزایای روحی روانی و معنوی بسیاری است که در احادیث و کتب حدیث ، اخلاق و تفسیری به آن اشاره شده است ؛ در اینجا به یک نکته پُر اهمیت و جالب توجه اشاره می کنیم ؛ دلایل علمی نشان می دهد ، رعایت حجاب تأثیر شگرفی در أعمال فیزیولوژیکی بدن دارد 1 ؛ به همین علت دین مبین اسلام در راستای اثبات کلام مَا حَکَمَ به الشَرع حَکَمَ به العقل
أهمیت ویژه ای به حجاب و پوشش زنان در جامعه قائل شده است .
در دین اسلام حجاب برای زنان و فرو افکندن نگاه برای مردان و زنان واجب شده است ؛ زیرا یکی از دلایل این دستورات ، تأثیر تصاویر تحریک کننده بر غدّه هیپوفیز مردان و فعّال نمودن آن است ؛ از نظر علمی دستگاههای تولید مثل مردان فعال تر از زنان است و چون این دستگاهها تحت تأثیر هیپوفیز در مغز است ، پس تصاویر تحریک کننده از طریق بینایی بر هیپوفیز مردان به شدّت تأثیر می گذارد و با تحریک مردان آن را فعّال می کند .2
در نتیجه ، مشاهده زنان بد حجاب و نمایان شدن اعضای بدن آنان ، فعال سازی تحریک کننده را تشدید می کند و فضای اجتکاع را برای مردان از لحاظ روحی نا امن می نماید و چه بسا برخی از مردان کم تقوا عنان از کف بدهند .
6- 2- عفت رفتار
1- ماهنامه داخلی گفتمان دینی ، ( اداره کل تبلیغات اسلامی قزوین ) ، بی نا ، ش 2 ، ص 15 .
2- همان ، ص 16 .
لازمه حضور اجتماعی زنان و مشارکت آنها به عنوان نیمی از بدن اجتماع در عرصه های گوناگون اجتماعی ، ارتباط و معاشرت با مردان نامحرم درمحل کار و کوچه و خیابان است ؛ بدین دلیل عفت رفتاری ، از بخش های حساس عفاف و نشانگر معاشرت سالم و روابط مشروع با رعایت مرزبندی و حفظ حریم دیگران است .
مصادیق عفت در رفتار
عفت در رفتار دارای معنای گسترده و وسیعی است که شامل : نوع راه رفتن ، نوع خندیدن ، نوع پاسخدهی به همکاران و ارباب رجوع ، ارتباطات کاری با همکاران نامحرم ، چگونگی نشستن بر روی صندلی ، چگونگی حضور و عبور از خیابان ، نوع حضور در مغازه ها ، چگونگی خرید وسایل مورد نیاز از فروشندگان اعم از چانه زنی و … است .
از جمله مصادیق دیگر عفت در رفتار ، عدم مصافحه زن و مرد نامحرم است که در دستورات متعالی دین اسلام توسط شارع مقدس از آن نهی شده است . رسول خدا (ص) در این باره می فرماید : « مَن صافحَ أمرَأهً حراماً جاء َ یَومَ القِیامَهِ مَغلُولاً ثُمَّ یُومَرُ بِهِ إِلی النَّارِ 1 ؛ هر مردی با زن نامحرمی دست دهد ، روز قیامت ، زنجیر شده محشور می گردد ؛ سپس أمر می شود او را به جهنم بیندازید . »
اختلاط و روابط ناسالم زنان و مردان ، عاملی برای گسترش فساد و فحشاء است و پرهیز از آن از مصادیق عفت رفتاری است . در این باره ، مردان و زنان نامحرم ، از حضور در مکان خلوت و جلوه گری در مقابل نامحرمان نهی شده اند . 2
در احکام فقهی که مراجع تقلید صادر کرده اند ، حضور مرد با زن نامحرم در جای خلوت که دیگری نمی تواند به آنجا وارد شود ، اشکال دارد و احتیاط واجب ترک آن است و نماز خواندن آنان در چنین مکانی نیز اشکال دارد . 3
عفت در رفتار ، از جمله مواردی است که متأسفانه مسلمانان به آن اهمیت چندانی نمی دهند و آن را در معنای احساس غریبی کردن ، خود را گرفتن ، مغرور بودن ، نجوشیدن و معانی از این قبیل می شمارند ؛ به همین دلیل بسیار مشاهده شده که حتی بانوان محجبه نیز ، در برخورد با نامحرمان این دستور الهی را نادیده می انگارند .
بحث در این مورد بسیار پر اهمیت است ؛ زیرا عدم رعایت عفت در رفتار ، مفاسد اخلاقی بیشماری در پی دارد که باید به آن توجه کافی شود و مردان و زنان مسلمان در محل کار خود به این خصیصه الهی و انسانی توجه کافی مبذول
1-محمدباقر مجلسی ، بحارالانوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج73 ، ص363.
2-سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 33و59 – سوره مبارکه نور آیه شریفه 31 ؛ و لا یضربن بأرجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن .
3- توضیح المسائل مراجع تقلید .
دارند و عفت عمومی جامعه را خدشه دار نکنند .
7-2- عفت در آرایش و آراستگی
عفت در آراستن و آرایش به معنای محدود سازی آرایش بانوان و دختران ، به محیط و کانون خانواده و در مقابل محارم است ؛ زیرا زیبایی ظاهر و آراستگی برای هر مسلمانی لازم است ؛ پاکیزگی و نظافت ، امری پسندیده و مطلوب که مورد رضایت خداوند است ؛ ولی طبق موازین شرعی و برای سالم سازی جامعه و مصونیت بخشی به آن از انحرافات اخلاقی ، فرهنگی و عقیدتی ، واجب است ، محدود به محیط خانواده و فقط در مقابل محارم خصوصاً همسر باشد تا هم نیاز های زیبایی دوستی زنان تأمین گردد و هم مردان از مضرات تحریک کننده آن در امان باشند .
در همین راستا دین اسلام به مردان توصیه می کند ، در مقابل همسرانشان خود را بیارایند و مردان میانسال که رنگ مویشان سفید شده با خضاب و رنگ از یکنواختی ، خارج شوند تا همسرانشان به آنها متمایل شوند . در روایات بیشماری به زنان توصیه شده است که خود را برای همسرانشان آرایش کنند و به جلوه گری و خودنمایی در مقابل همسرانشان بپردازند و لباس حیاء و شرم را در مقابل همسرانشان از تن بیرون کنند و همچون طاووس به دلبری از شوهرانشان بپردازند و از عطر و بوی خوش بهره گیرند .1
8 – 2- عفت شکم
مهمترین نوع عفاف که در آیات قرآن کریم 2 و روایات بیش از موارد دیگر مورد توجه صریح شارع مقدس ، قرار گرفته است ، عفت شکم است .
مهمترین راه نجات از شهوت شکم ، پرهیز از حرام خوری 3 و پرخوری است ؛ زیرا لقمه حرام و شکم سیر و انباشته از غذاهای رنگارنگ ، روح انسان را اسیر دنیا و شیطان می نماید و دیگری به اطاعت خدا ، گردن نمی نهد و به مسیر طغیان و عصیان قدم می گذارد و محو دنیا شده و آن را بر آخرت ترجیح می دهد ؛ پس برای رهایی از این نوع شهوت ، باید عفیفانه برخورد کرد و در انتخاب لقمه و میزان غذای مصرفی ، بیشترین وسواس را به خرج داد .
1- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، صص 43- 45 ( با دخل و تصرف ) .
2 – فَلیَنظُرِ الإنسانُ إلی طَعامِهِ ؛ سوره عبس ، آیه 24 .
3- مُجَالِدهُ السُّیُوفِ أَهوَنُ مِن طَلَبِ الحَلال ؛ بحارالانوار ، ج 47 ، ص 59 .
کم خوردن و کسب لقمه حلال 1 و بسنده کردن به داشته ها و قناعت ، بهترین نوع عفت است ؛ زیرا در روایات متعدد آمده است که شکم پُر و مملو از غذاهای رنگارنگ و مختلف ، موجب مردن قلب و مبغوض نزد خداوند است ؛ در روایات بیشماری به فواید گرسنگی ، تشنگی و کم خوری اشاره شده است .
در کتاب مصباح الشریعه از امام صادق (ع) نقل شده است : « کم خوری در هر حال و در نظر هر قومی پسندیده است ؛ زیرا مصلحت ظاهر و باطن در کم خوری است . خوردن تنها به چهار صورت پسندیده است : ضرورت ، عُدّه ، فتوح و قوت ؛ خوردن به صورت ضرورت مخصوص پرندگان ، عُدّه شیوه پرهیزگاران در خوردن است که امور مردم را برعهده دارند ، فتوح روش خوردن متوکلین و قوت برای مومنین است .2»
مرحوم مجلسی در شرح این حدیث می فرماید : « ممکن است منظور از ضرورت آن باشد که در مواد غذایی جز به هنگام ناچاری تصرف نکند و این طریقه برگزیدگان است و مراد از عُدّه این است که غذا را برای فقراء و ضعفاء ذخیره کند و این شأن گردانندگان امور خلق است که تقوی پیشه دارند ؛ زیرا آنان خیانت نمی کنند و مواد غذایی را در موارد خود مصرف می کنند ؛ فتوح آن است که چیزی را ذخیره نکند و منتظر باشد تا خدا چه می رساند ، آنگاه کم یا زیاد آن را مصرف کند و این رسم متوکلین است ؛ منظور از قوت آن است که به اندازه مصرف یک سالش ذخیره کند ؛ زیرا این مقدار برای مومن جایز است .3 »
گرسنگی دارای فواید زیادی است که در این نوشتار به چند مورد آن اشاره می کنیم :
فواید گرسنگی
1- قلب انسان دارای صفا و تیزبینی و زیرکی می گردد ؛ زیرا علم ثابت کرده است که شکم سیر ، فکر و مغز انسان را مشغول می دارد و حالتی شبیه مستی و حواس پرتی ایجاد می نماید .
2- آرامش دل و رقت قلب ایجاد می گردد ؛ زیرا انسان به یاد خدا می افتد و برای درک مناجات آماده می شود و نوعی تمایل به معنویات در او ایجاد می گردد .
3- تواضع و از بین رفتن تمایل به گناه و گردنکشی ایجاد می شود ؛ زیرا تکبُّر و خودخواهی و میل به گناه در انسان از بین می رود .
4- در حال گرسنگی به یاد عذاب اهل جهنم و روز قیامت می افتد ؛ زیرا یکی از عذابهای اهل جهنم که در سوره
1- ردُّ دانقٍ حَرَامٍ یَعدِلُ عِندَ اللّهِ سَبعِینَ حِجَّهً مَبرُوَرهً ؛ نخوردن یک دانگ حرام ، برابر هفتاد حج پاک و مخاصانه است .
2- سید عبد ا…. شُبّر ، الاخلاق ، ص 215 .
3- همان ، صص 213 – 217 ( با دخل و تصرف ) .
غاشیه 1 به آن اشاره شده تناول از طعامی است که ضریع نام دارد ، نه سیر می کند ، نه فربه و چاق می نماید و به گرسنگی انسان می افزاید و سمّی است .2
5 - سلامتی بدن و دفع بیماری ها را در پی دارد .
6 - تمایل کمتر به خواب را در پی دارد .
7 - قناعت و سبک شدن بار هزینه زندگی را در پی دارد .
در قرآن کریم به همه انسان ها توصیه شده است که : « بخورید و بیاشامید ؛ ولی اسراف نکنید ؛ زیرا اسراف کاران برادران شیاطین هستند .3»
در پایان به این سخن حکمت آمیز لقمان به فرزندش ، اشاره می کنیم که مایه پندگیری برای همه مسلمانان است ؛ پسرکم ، هنگامی که شکم پُر باشد ، فکر می خوابد ، حکمت گنگ می شود و اعضاء و جوارح از عبادت می مانند .4
3-انواع مصونیت
مصونیت کلمه ای عربی از ریشه صَوَنَ به معنای دفاع کردن ، حمایت کردن ، پاس داشتن شرافت ، حفظ کردن ناموس ، نگهداری کردن و پاسداری کردن از آبرو است .
(آذرتاش آذرنوش،فرهنگ معاصر عربی- فارسی، ص 376)
مصونیت دارای اقسام مختلفی است . مصونیت جسمانی ، مصونیت اخلاقی ، مصونیت سیاسی و مصونیت اجتماعی و … برای انسان تعریف می شود . مهمترین نوع مصونیت ، مصونیت اجتماعی است ؛ زیرا افراد با حضور در اجتماع در معرض انواع آسیب ها و آلودگی های روحی، روانی ، اخلاقی و جسمانی ، قرار می گیرند و به همین جهت مجهز کردن افراد به آگاهی ، ایمان و تقوا موجب ایجاد مصونیت اجتماعی برای آنان می گردد .
1- سوره مبارکه غاشیه ، آیات شریفه 6- 7 .
2- ابوالفضل بهرام پور ، نسیم حیات ( تفسیر جزء 30 ) ، ص 126 .
3- سوره مبارکه اعراف ، آیه شریفه 31.
4- سید عبدا… شُبَّر ، الاخلاق ، ص 214 .( با دخل و تصرف ) .
4- رابطه عفت با تقوا و حیا و غیرت
1- 4-رابطه عفت با تقوا
با مشاهده معنای لغوی عفت و تقوا و مقایسه آنها متوجه می شویم بین آن دو شباهتها و تفاوتهایی وجود دارد . شباهت آنها این است که هر دو در معنایشان حفظ نفس و خویشتنداری دارند .
در معنای تقوا نوشته اند : حفظ نفس از انجام همه گناهان ؛ یعنی تقوا حالتی است که بر اعمال خارجی انسان نظارت دارد و او را از انجام گناهان باز می دارو ؛ تقوا ملکه ای است که هر کس به آن مزیّن شود ، حالتی ملکوتی و روحانی در او ایجاد می گردد . قبلاً در معنای عفت گفته شد ، عفت به معنای حفظ نفس از شهوات انسانی و مختص به مسائل شکم و فرج ( مسائل جنسی ) است ؛ یعنی نگهداری خویشتن در مقابل مباحث جنسیتی و شهوت حرام خواری و پرخوری ، که مربوط به خواسته های نفسانی انسان است .
با این تعاریف روشن می گردد که تقوا دارای معنای وسیعی نسبت به عفت است و کسب آن نیاز به تلاش زیاد و مجاهدتهای خالصانه و دقیق دارد ؛ ولی عفت بیشتر در مورد خویشتن داری در موضوع قناعت در امور مالی و کنترل غریزه جنسی است که اولی موجب عزّت و کسب آبرو و دومی موجب حیا و کسب غیرت در مقابل پرده داری و انحرافات جنسی می گردد و در روایات به عفت بطن و فرج تعبیر شده است 1 ؛ پس متصف شدن به صفت عفت بسی آسان تر از کسب ملکه تقوا است و شایسته است تمامی مسلمانان به این صفت متصف شوند .
2- رابطه عفت با حیاء
در فرهنگ مردم ایران گاهی به غلط واژه حیاء در معنای عفت به کار می رود ؛ درحالی که حیاء به دو قسم : پسندیده و ناپسند تقسیم می شود و دارای معانی متضاد و متفاوت است ؛ زیرا گاهی کم رویی و خجالتی بودن از مصادیق حیاء شمرده می شود که ناپسند است . در همین راستا ، امام صادق (ع) حیاء را به پنج نوع تقسیم فرموده اند ، که همه موارد
1- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 25 . ( با دخل و تصرف ) .
آن پسندیده است : 1- حیاء از گناه 2- حیاء در مقابل کوتاهی در انجام وظائف بندگی 3- حیاء برای گرامی داشت و کرامت طرف مقابل 4- حیاء به جهت محبت و علاقه قلبی 5- حیاء از هیبت و عظمت طرف مقابل 1. طریحی در معنای حیاء می نویسد : « نوعی تغییر و انفعال نفسانی که از احساس عیب و مذمت بر انسان عارض می شود .2 »
در لغت نامه های دیگر نیز حیاء به معنای خجالت کشیدن از رودر روشدن با کسی یا از چیزی یا به دلیل . . . ، شرمنده بودن و . . . است .3
همانطور که بیان شد حیاء دو نوع پسندیده و ناپسند ( مذموم ) دارد که همه نوع مثبت آن باعث ترقی و تعالی انسان شود ، پسندیده است و هر نوع منفی آن که موجب کم رویی و ضعف و عقب ماندگی انسان شود ، ناپستد و مذموم است . حیای مثبت برای هر انسانی نیکوست ؛ اما در بانوان نیکوتر و زیبنده تر است ؛ زیرا موجب تعالی و ترقی روحی و معنوی آنان می گردد .
امام صادق (ع) حیاء مثبت را ده قسم نامبرده و فرموده اند که نه قسم آن برای زنان و یک سهم آن برای مردان زیبنده است . ایشان فرموده اند : حیاء دارای ده سهم است . نه سهم آن برای زنان و یک سهم آن برای مردان است ؛ « پس هرگاه زن حائض شود یک جزء از شرمش می رود و هنگامی که ازدواج می کند و به همسری مردی درآید ، بخشی از حیای او می رود و چون بکارتش برداشته شود ، جزئی دیگر از حیاء از او برود و چون دارای فرزند شود و فرزندی به دنیا آورد جزئی دیگر از حیای او برود ، پنج جزء برای او باقی می ماند ، اگر به بی عفتی و فساد آلوده گردد ، تمام شرمش از او می رود و اگر پرهیزکاری نماید و عفت ورزد ، آن پنج جزء برای وی باقی خواهد ماند . 4 »
با این توضیحات ، عفت به عنوان ویژگی برتر انسانی و اخلاقی شامل همه اقسام حیای مثبت می شود و فقط حیای منفی از آن استثناء و سلب شده است .
3 - رابطه عفت با غیرت
1- محمد باقر مجلسی ، بحارالأنوار الجامعه لدرر الأخبار الأئمه الأطهار ، ج 68 ، ص336 .
2- فخرالدین طریحی ، مجمعالبحرین ، ج 1 ، ص 113 .
3- آذرتاش آذرنوش ، فرهنگ معاصر عربی – فارسی ، ص 151 .
4- شیخ صدوق ، من لایحضره الفقیه ، ج3 ، ص 468 .
واژه غیرت در زبان عربی به معنای حمیّت ، تعصّب ، مناعت و شرافت نفس است . 1 این صفت انسانی که بیشتر به جنس مذکّر ، نسبت داده می شود ، از شریف ترین اوصاف انسانی و به معنای حسّ دفاع از ناموس و ارزش های مقدس و متعالی دینی ، ملی و فرهنگی است .
با توجه به معنای غیرت ، این صفت متعالی مقدمه فرهنگ و مسأله عفاف است ؛ زیرا کسی قدرت حفظ نفس از شهوات انسانی را دارد که حسّ درونی داشته باشد که او را به این حسّ ارزشمند دفاع از ارزش ها و ناموس الهی ، ترغیب و تشویق نماید ؛ یعنی اگر کسی نسبت به ارزش چیزی حسّ دفاع و وفاداری نداشته باشد ، در پی حفظ آن نخواهد بود .
غیرت و حساسیت نسبت به پاسداشت ارزش های الهی ، از مهمترین صفات دین باوران و انسان های آزاده است .
غیرت دارای مراتبی است که شامل : غیرت در امور دینی و مسائل مذهبی ، غیرت نسبت به اموال خود و دیگران ، غیرت نسبت به پرورش صحیح اولاد و حسّ مسئولیت پذیری در قبال آنان و غیرت نسبت به ناموس و أهل خانواده که یکی از بارزترین مصادیق آن ، همین مورد اخیر است که گاهی در دفاع از میهن و سرزمین متبلور می شود .
حساسیت و غیور مردی در مقابل آسیب های فرهنگی ، عقیدتی و اخلاقی که متوجه جایگاه رفیع عفاف و عفت ورزی است و ترمیم آنها ، در سیرۀ بزرگان دین و پیامبران و اولیاء الهی ، اهمیت به سزایی دارد .2
امام صادق (ع) رئیس مذهب شیعه ، سه خصلت را برای مرد در مدیریت صحیح خانه و خانواده ضروری می دانند : 1- رفتار نیکو با خانواده 2- توسعه در رفاه و آسایش آنان به قدر توان 3- حساسیت در حفظ ناموس و عفت خانواده 3.
برای روشن شدن ارزش غیرت و غیرتمندی ، توجه به این حدیث ارزشمند از پیامبر اکرم (ص) ضروری است . ایشان می فرمایند :« کانَ ابراهیمُ - علی نبینا و آله و علیه السلام - أبی غَیُواً و أَنا أَغیَرُ مِنهُ و أَرغَمُ اللّه أَنفَ مَن لایَغارُ مِنَ المُومِنین 4 ؛ پدرم ابراهیم غیور بود و من از او غیورترم و خداوند بینی بی غیرت را به خاک ذلّت می مالد .»
این حدیث نشان دهنده جایگاه ویژه رعایت غیرتمندی از سوی مردان در نزد خداوند است .
در برخی از احادیث عفت با غیرت رابطه مستقیم دارد ؛ همانند این حدیث که امام علی (ع) فرمودند : «ارزش عفت هرکس به اندازۀ غیرت اوست 5 » ؛ یعنی تنها شخص غیرتمند است که عفت پیشه می کند و به ناموس دیگران احترام می گذارد .
1- آذرتاش آذرنوش ، همان ، ص 492 .
2- عبدالکریم پاک نیا ، همان ، ص 151 ( با دخل و تصرف ) .
3- حسن بن شعبه حرّانی ، تحف العقول عن آل الرسول ، ص 322 .
4- رضی الدین حسن بن فضل طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 239 .
5- محمد دشتی ، ترجمه نهج البلاغه ، حکمت 47 .
توجه در مفهوم این حدیث روشن می سازد که هر مردی نسبت به رعایت حریم الهی خصوصاً در مورد خانواده اش غیور و غیرتمند باشد به همان اندازه عفیف خواهد بود و نسبت به ناموس دیگران هم احترام خواهد گذاشت ؛ بنابراین عفاف ، خصلت خاص زنان نیست بلکه مردان را نیز در بر می گیرد ، امّا غیرت در برخی روایات مختصّ به مردان دانسته شده است ؛ در اثبات این مطلب روایتی از امام باقر (ع) نقل شده که می فرمایند : « إنَّ اللّه تَبارَک و تَعالَی لَم یَجعَلِ الغِیرَهَ للنِساء و إِنَّماجَعَلَ الغِیرَهَ لِلِّرجال 1 ؛ به درستی که خداوند تبارک و تعالی غیرت را برای زنان قرار نداده است و تنها غیرت را مختص مردان قرار داده است . »
باید توجه شود که فرد غیور وارد حریم دیگران نمی شود و به دیگران هم اجازه نمی دهد نامحرمی وارد حریم خصوصی خانوادگی او نشود ؛ زیرا اهل عفاف و غیرت است .
1- رضی الدین حسن بن فضل طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص239 .
فصل دوم :
عفاف در آیات و روایات
1- عفت ورزی در آیات قرآن کریم
2- نقش زنان در ایجاد و تحکیم عفت عمومی از نظر قرآن
3- ارزش عفت در روایات و آحادیث
1- عفت ورزی در آیات قرآن کریم
واژه عفت و مشتقات آن در قرآن کریم ، بیشتر در مورد عفت جنسی و اقتصادی به کار رفته است ؛ ولی آیاتی نیز وجود دارد که لفظ عفت در آن نیست ولی به صورت ضمنی این معنا را می رساند . در این نوشتار ابتدا به آیاتی که صراحتاً به مسأله عفت ورزی اشاره دارد ، پرداخته و سپس آیات دسته دوم را ذکر می کنیم . در ارائه آیات ، روش اختصار و جامعیت انجام شده است .
آیات دسته اول
1- در آیه سوره نور ، خداوند متعال درباره عفت جنسی می فرماید : « وَلیَستَعفِفِ الَّذینَ لایَجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یُغنِیُهُم اللّه مِن فَضلِه 1 ؛ و کسانی که امکانی برای ازدواج (و زناشویی ) نمی یابند ، باید پاکدامنی و عفت ورزی پیشه کنند ؛ تا اینکه خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز و غنی گرداند . »
در این آیه شریفه خداوند متعال به مجردان و یا بیوه گانی که امکان ازدواج و شرایط و تسهیلات تشکیل کانون خانواده را ندارند ، امر می نماید دامان خود را از بی عفتی و ناپاکی محفوظ نمایند تا خداوند لطف و فضل خود را شامل حال آنان گرداند .
این دستور الهی به دلیل اهمیت و توجه ویژه و فراوانی است که دین اسلام به مسأله عفاف و پاکی و نزاهت روابط جنسی در میان افراد قائل است و این مبنی بر یک سلسله حکمتها و فلسفه ها است .2
مخاطب این آیه ، دختران و پسران مجرد یا افراد بی همسر بیوه ای است که با تمام تلاش و نیازی که دارند ، وسایل ازدواجشان فراهم نیست و ناچار مدتی را با محرومیت می گذرانند ، باید به هر صورت تقوا و عفت خود را حفظ کنند تا گشایش حاصل شود و خداوند آنها را از شرایط تجرّد خارج کند .3
نکته جالب توجه که از آیه قبل به دست می آید این است که خدا به عفت ورزان وعده داده که زمان صبر بر گناه و حفظ عفت کوتاه است و برای عفت سقف زمانی تعیین شده و آن زمانی است که وعده نجات از فقر داده شده است .4
1- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 33 .
2- شهید مرتضی مطهری ، آشنایی با قرآن ؛ تفسیر سوره نور ، ص 67 .
3- ابوالفضل بهرام پور ، تفسیر یک جلدی مبین ، ص 355 .
4- ابوالفضل بهرام پور ، طراوت عفاف ، ص 108 .
2- در آیه دیگری از سوره نور ، از واژه عفت جنسی و رعایت آن در پوشش ، به عنوان یک ارزش برتر که خداوند سمیع و علیم آن را خیر می شمارد ، یاد می شود :« والقَواعِدُ مِنَ النَساءِ الآّتِی لایَرجُونَ نِکاحاً . . . أن یَستَعفِفنَ خَیرٌ لَهُنَّ . . . 1 ؛ زنان از کار افتاده و پیری که امید به ازدواج ندارند ، گناهی برآنان نیست که لباس های بلند رویین ( چادر ) خود را بر زمین بگذارند ، به شرط آنکه در برابر مردان خود آرایی نکنند و اگر خود را پوشانده و عفت به خرج دهند برای آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست . در این آیه شریفه عفت ورزی در پوشش حتی برای زنان سلخورده و ناتوان ، مایۀ خیر و برکات دانسته شده است ؛ شاید این خیر ، تعالی روح و ثواب سالم ماندن جامعه از آثار سوء بی عفتی باشد .
این آیه حکم زنان سالخورده را در مورد حجاب استثناء کرده و بیان کرده است : گناهی بر ایشان نیست که لباس های روئی (چادر ) خود را بر زمین بگذارند ؛ البته مشروط به اینکه خودآرایی و زینت نکنند ؛ زیرا در این شرایط سنی ، مفاسد کشف حجاب در مورد آنها وجود ندارد .2
در حدیٍثی از امام صادق (ع) در تفسیر این آیه آمده است : « منظور از لباسهای رویی چادر و روسری است .3»
3-در آیه دیگری از قرآن کریم ، عفت ورزی اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است و از افرادی یاد شده که از شدّت عفت ورزی ، قناعت و عدم تکدی گری ، به غلط از سوی دیگران ثروتمند پنداشته می شوند : « . . . یَحسَبُهُم الجاهِلُ أغنیاءَ مِنَ التَعَفَف4 ؛ باید انفاق شما به خصوص برای آن مهاجران فقیری باشد که از شدّت عفت و خویشتنداری ، افراد آگاه آنها را ثروتمند می پندارند . »
در این آیه شریفه اشاره شده است که افرادکم بضاعت باید ، در تقاضای کمک از مردم عفت به خرج دهند و هرگز دستشان را برای تقاضای کمک جلوی خلق خدا دراز نکنند . در بحث مصادیق عفاف بحث عفت شکم و جلوگیری از پرخوری و حرام خواری مطرح گردید و فواید گرسنگی بیان گردید .
4-در سوره نساء آیه ای وجود دارد که عفت ورزی در اموال یتیمان ، مسائل اقتصادی و عفت شکم و بطن مورد تأکید قرار گرفته است : « وَ مَن کانَ غَنیاً فَلیَستَعففَ و مَن کانَ فقیراً فَلیَأکَل بَالمَعروف 5 ؛ کسی که بی نیاز است از برداشت حق الزحمه ، خودداری کند و آن کس که نیازمند است ، به طور شایسته و مطابق زحمتی که می کشد ، از آن بخورد .»
1- سوره مبارکه نور ،آیه شریفه60 ..
2- ابوالفضل بهرام پور ، تفسیر مبین ، ص359 .
3- شیخ حرّ عاملی ، وسایل الشیعه ، ج 14 ، کتاب نکاح ، ص 147 .
4- سوره مبارکه بقره ، آیه شریفه 237 .
5- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 6 .
مخاطب این آیه شریفه ، سرپرستان و قَیّمان یتیمانی است که در صورت بی نیازی از اموال یتیمان ، باید عفت به خرج دهند و از گرفتن حق الزحمه ای که در قبال رسیدگی به امور یتیمان ، مستحق آن هستند ، چشم پوشی کنند و در صورت نیاز مندی به مقدار متعارف ونه مُصرِفانه اِرتزاق کنند و عفت ورزی نمایند . 1
آیات دسته دوم
همانطور که بیان شد برخی آیات دیگری نیز وجود دارد که به صورت غیر صریح به مسأله عفت ورزی اشاره دارد که در این نوشتار به صورت نام بردنی آنها را بر می شماریم .
1- « وَ الَّذین یَرمونَ المُحصَناتِ 2. . . »
دراین آیه به مسأله عفت کلام و خودداری از فحش ناموسی و اتهام عمل منافی عفت به زنان پاکدامن اشاره شده است .
3.2- « إنَّ الَّذینَ جاءَوا بِالأِفکِ عُصبَهً مِنکُم
در این آیه به مسأله عفت ورزی در کلام و پرهیز از دروغ و تهمت عظیم به یکی از زنان پیامبر (ص) هشدار داده است .
3- « إِنَّ الّذِینَ یُحِبُّونَ أََََن تَشِیعَ الفاحِشَهُ فِی الذِینَ امَنوا لَهُم عَذابٌ الیمٌ فی الدنیا و الآخِرهِ 4 . . .»
در این آیه به علاقمندی منافقان و کفار در شیوع و رواج فاحشه و زشتکاری و ناپاکی دامن در بین مومنان اشاره دارد که عذاب وعده داده شده در آیه نشاندهنده کبیره بودن این فکر و اندیشه است .
4- « یا أیُّها الَّذِینَ امنوا لاتدخلوا بُیُوتاً غَیرَ بُیُتوِکُم حتُی تَستأنِسُوا و تُسَلِّمُوا علی أَهلِها . . .5 »
در این آیه شریفه به سرزده وارد نشدن به خانه های دیگران بجز از طریق آشنایی دادن و اجازه خواستن ، اشاره شده است . این مسأله برای رعایت عفت و جلوگیری از افتادن در گناه است .
1- محسن قرائتی ، تفسیر نور ، ج 2 ، ص 244 .
2- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 4 .
3- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 11 .
4- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 19 .
5- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 27 .
5- « یاأَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا لِیَستَأذِنَکُم الَّذینَ مَلَکَت اَیمانِکُم وَ الَّذِینَ لَم یَبلُغُوا الحُلُمَ مِنکُم ثَلاثَ مَرّاتٍ مِن قَبلِ صَلوهِ الفَجرِ وَ حِینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُم مِنَ الظَّهِیرَهِ وَ مِن بَعدِ صَلوهِ العِشاءِ ثَلاثِ عَوراتٍ لَکُم 1 .»
در اکثر آیات سوره نور حکم مسائل عفت عمومی بیان شده است . در این آیه ، حکم ورود بچه های نابالغ( که هنوز فرق بین اتاق خصوصی و زمان استراحت را خوب درک نمی کنند ) به اتاق خصوصی پدرومادر که عدم رعایت آن موجب دامن زدن به بلوغ زود رس جنسی یا آلودگی های جنسی می گردد، بیان شده است . خداوند در اینجا دستور می دهد در سه وقت ، که زمان خلوت و استراحت و احتمالاً روابط جنسی یا معاشقه های جنسی والدین است ، باید بچه ها با کسب اجازه وارد اتلق آنها شوند ؛ زیرا قبل از نماز صبح ، به هنگام ظهر و پس از نماز عشاء ، اوقات میل به رابطه جنسی از سوی والدین است و مشاهده این حالات موجب انحراف و فساد فرزندان می گردد.
6- « وَ اذا بَلَغَ الَاَطفالُ مِنکُمُ الحُلُم فَلیَستَأذِنُوا کَما استَأذَنَ مِن قَبلِهِم .2 . »
در این آیه حکم آیه قبلش ، اجازه خواستن فرزندان از والدین در ورود به اتاق خصوصی آنها ، صحبت می کند ؛ یعنی زمانیکه کودک به سن بلوغ رسید باز هم باید اجازه بگیرد .
7- « یا نساءَ الَّنبیِّ لَستُنَّ کَاَحَدٍ مِنَ النِساءِ اِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخضَعنَ بِالقُولِ فَیَطمَعَ الَّذی فی قَلبِهِ مَرَضٌ وَ قُلنَ قَولاً مَعروفاً 3 .»
خطاب این آیه در مرحله اول به زنان پیامبر به عنوان الگو و در مرحله بعد به تمام زنان مسلمان است تا هنگام سخن گفتن رعایت عفت را نموده و با کلام تحریک آمیز و ناز و کرشمه سخن نگویند تا مقدمات تحریک جنسی و انحراف مردان را فراهم نیاورند .
8- « وَ قَرنَ فِی بُیُوتِکُم وَ لاتَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِیَّهِ الاُولی . . .4
در این آیه خداوند به زنان امر می کند تا بیشتر در خانه هایشان آرام گیرند و با آرایش و خود نمایی در جامعه حاضر نشوند و جولان ندهند تا مقدمات انحراف و فساد مردان را فراهم نیاورند و عفت عمومی از سوی هر دو جنس رعایت گردد .
9- « یا أیُها النَّبیُّ قُل لِاَزواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ المُومِنینَ یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابِیبِهِنَّ . . .5
1- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 58 .
2- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 59 .
3- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 32 .
4- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 33 .
5- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 59 .
در این آیه مبارکه خطاب به زنان پیامبر امر شده تا روپوشها و روسری های بلند خود را بر سر و گردن خود بپیچند تا با اطمینان بدن آنها را بپوشاند و باد و دیگر حوادث آن را از بدنشان جدا نکند .
در این خطاب نکته سنجی ویژه ای وجود دارد ؛ خداوند به زنان فرموده چادرها یا روسری های بلندتان را به خود بپیچید یا به خود نزدیک کنید و نفرموده همراه داشته باشید . خداوند به نحوۀ پوشیدن نیز توجه داشته است . 1
10- « وَ الحافِظینَ فُرُوجِهِم وَ الحافِظاتِ 2 .»
در این آیه مبارکه که در راستای آیات قبل درصدد ذکر صفات مردان و زنان مومن است ، در کنار صفاتی همچون ؛ اسلام ، ایمان ، اطاعت پیشگی ، صداقت ، صبر ، خشوع ، بذل ، صدقه ، صیام و ذکر کثیر ، صفت عفت را بیان کرده ؛ یعنی مردان و زنان مومن دامان خود را از آلودگی به فحشاء حفظ می کنند ؛ بنابراین عفت جزء اصلی ترین صفات ایمانی است .
11- « وَ الَّذِینَ هُم لِفُرُجِهِم حافِظُونَ * اِلا عَلی اَزواجِهِم . . . 3 . »
در این آیه به تنها راه حلال رابطۀ جنسی ؛ یعنی ازدواج اشاره شده است و برای حفظ عفت عمومی ، حفظ دامان از رابطه خارج از ازدواج بپرهیزید تا اهل تعدّی و تجاوز از حدّ محسوب نشوید که افراد لاابالی و بی بندو بار در نزد خدا نه از مصلین و نه از مومنان شمرده نمی شوند 4 .
12- « . . . محصَناتٍ غَیرَ مُسافِحاتٍ و لا مُتَّخِذاتِ اَخدانٍ . . . 5 . »
در این شریفه ، به مردان توصیه شده که با زنان پاکدامنی ازدواج کنیدکه اهل فحشاء نباشند و اهل رابطه دوستی پنهانی با نامحرمان نباشند ؛ یعنی داشتن رابطه پنهانی با نامحرم از پاکدامنی به دور است و عفت عمومی را خدشه دار می کند و حرام است .
13- « . . . مُحصِنینَ غَیرَ مُسافِحِینَ وَ لامُتَّخِذِی أَخدانٍ . . .6 . »
خداوند در این آیه خطاب به مردان می گوید پاکدامن باشید و آهل دوستی و رابطه پنهانی با زنان و دختران نامحرم
1- ابوالفضل بهرام پور ، طراوت عفاف ، ص130 .
2- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 35 .
3- سوره مبارکه مومنون ، آیات شریفه 5- 7 .
4- ابوالفضل بهرام پور ، همان ، ص 133 .
5- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 26 .
6- سوره مبارکه مائده ، آیه شریفه 5 .
نباشید ؛ زیرا این نوع رابطه نامشروع شما را از دایره عفاف و پاکدامنی خارج می کند .
با توجه به دو آیه اخیر ، هر نوع رابطه پنهانی و نامشروع با نامحرمان بدون جاری شدن صیغه عقد و ازدواج ممنوع و حرام است .1
1- ابوالفضل بهرام پور ، طراوت عفاف ، ص 133 .
2- نقش زنان در ایجاد و تحکیم عفت عمومی از منظر قرآن
در دین مبین اسلام زنان همچون قلب خانواده ، به تصویر کشیده شده اند ؛ زیرا مهمترین و ارزشمندترین عمل که تربیت فرزند و به شکوفایی رساندن استعدادهای انسانی و متعالی است ، توسط زنان و در دامان ایشان صورت می گیرد ؛ از سوی دیگر خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی که اعضای آن جامعه انسانی را تشکیل می دهند ، تأثیر مستقیمی در سعادت و شقاوت هر جامعه ای دارد ؛ پس اگر قلب این تشکّل عظیم انحراف و کژروی گردد ، جامعه سالم نخواهد بود و توان ادامۀ زندگی در شرایط سالم و عادی را نخواهد داشت . توجه به این نکته نیز ضروری است که در همه جانداران ، جنس مونث جایگاه ویژه و مطلوبیتی خاص نزد جنس مذکر دارد ؛ انسان ها نیز از این قاعده طبیعی مستثنی نیستند ؛ زیرا خداوند متعال در آیات متعدد شاهدی بر این مدّعا ارائه داده است : « زُیِّنَ لِلّناسِ حُبُّ الشهواتِ مِنَ النِساءِ و 1. . . ؛ برای مردان علاقمندی و دوست داشتنی ( گوناگون از جمله ) میل به زنان و . . . آراسته و زینت شده است » .
در این آیه به صورت طبیعی و فطری ، جاذبه داشتن زنان برای مردان در کنار سایر علاقمندی های مردان گنجانده شده است ؛ میل به خودنمایی و خودآرایی و شکارچی گری نیز در زنان ، غریزۀ عجیبی است که به صورت طبیعی وجود دارد 2 و از امیال فطری آنها است و قطعاً کارکردی حکیمانه دارد و باید در مسیر و کانالی صحیح هدایت شود که وحی و عقل عهده دار این مسأله است 3.
با این دو مقدمه ، به این نتیجه منتهی می شویم که علاقمندی مردان به جنس زنان و میل به خودنمایی زنان و در پی آن مسئولیت عظیم زنان در تربیت نسل و سعادت جامعه ، می طلبد که این غرایز به گونه ای ارضاء گردد که هیچکدام از دو جنس دچار خسران و ضرر نگردد ؛ مدیریت این عمل در دست زنان است ؛ زیرا خداوند متعال به منظور هدایت صحیح این امیال ، تکالیفی را برای زن و مرد معین کرده است که أهم این تکالیف متوجه زنان است .
خداوند حکیم در آیات متعددی این تکالیف را برای زنان برشمرده است ؛ در این نوشتار برخی از این آیات در ذیل می آید :
1- « وَ قُل لِلمُومنات . . . یَحفظنَ فُرُجِهِنَّ وَ لایبدینَ زینتهنَّ . . .4 ؛ ای پیامبر به زنان مومن بگو پاکدامن خود را حفظ کنند و زینتهای خود را جز آنهایی که نمایان است ،
1- سوره مبارکه آل عمران ، آیه شریفه 14 .
2-شهید مرتضی مطهری ، مجموعه آثار ، ج 19 ، ص 453 .
3-فصلنامه طهورا ، اسد ا… جمشیدی ، نقش زنان در ایجاد عفت عمومی از دیدگاه قرآن ، ص 128 .
4-سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 31 .
آشکار نسازند و با روسری های خود سر و گردن خود را بپوشانند و زینتهای خود را جز برای همسر و . . .آشکار نسازند و به گونه ای راه نروند که زینتهای پنهانشان آشکار گردد » .
از این آیه چنین به دست می آید که تکالیف زنان برای ایجاد عفت عمومی عبارت است از :
1- حفظ فرج و مسائل جنسیتی
2- عدم آشکار سازی زینت ها و زیبایی ها
3- حفظ پوشش و استفاده از لباس های مناسب و روسری هایی که سروسینه را بپوشاند .
4- حفظ حجاب در مقابل نامحرمان
5- عفت ورزی در رفتار و راه رفتن
6- توبه از گناهان و پاکسازی روح و روان و کسب تقوا .
برخی از لباس ها و بعضی از ژست ها زبان دار هستند . آدمی که لباس پوشیدنش همانند لباس پوشیدن زنان آماده برای شکار است ، بدون شک ، آدمهای هرزه او را مشتری می پندارند ؛ یک زن دو جور لباس می پوشد : گاهی طوری سنگین و پوشیده لباس می پوشد که وقتی در خیابان راه می رود ، وضعش فریاد می زند که من عفیف هستم ، کسی حق ندارد در من طمع کند ؛ در این حالت ژست و لباس او می گوید من عفیف ، در حریم و دور از دسترس هستم و طبعاً افرادی که دنبال شکار می روند ، سراغ او نمی روند . گاهی یک زن طوری لباس می پوشد که می گوید دنبال من بیا ؛ با زبان خودش حرف نمی زند ؛ ولی ژست و لباسش همه را دعوت می کند که سراغ من بیا و مرا تعقیب کن ؛ من این کاره هستم .1
2- « أَن یَستَعفِفنَ خَیرٌ لَهُنَّ وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیم 2 » .
در این آیه رعایت عفت به نفع زنان ذکر شده است و تکلیف آنان شمرده می شود .
3- و«َ قَرنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لاتَبَرُّجنَ . . . 3 » .
در این آیه از زنان خواسته شده در خانه هایشان بمانندو قرار گیرند و به آشکار سازی زینت ها و خودنمایی نپردازند .
1- شهید مرتضی مطهری ، آشنایی با قرآن ، ص 170 .
2- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 60 .
3- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 33 .
در این دستور الهی به زنان توصیه شده ، با تکیه بر مشترکات انسانی در اجتماع حاضر شوند ؛ در نتیجه لازم است ویژگیهای جنسی خود را بپوشانند . این تکلیف الهی زنان برای حفظ عفت عمومی ضروری است .
4- « یا أیُّها النبی قُل لأزواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ المُومنین یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابِیبِهِنَّ ذلک أدنی أن یُعرِفنَ فَلایوذَینَ . 1
» . در این تکلیف الهی به زنان مومن توصیه شده از پوشش های سراسری و بلند استفاده نمایند تا اینکه به عفیف بودن شناخته شوند و مورد آزار و اذیت مردان هرزه قرار نگیرند . این یک تکلیف الهی برای ایجاد و تحکیم عفت عمومی در جامعه است .
5- «. . . فَلاتَخضَعنَ بِالقَول فَیَطمَعَ الّذی فی قَلبِهِ مَرَضٌ وَ قُلنَ قَولاً مَعروفاً 2 » .
از دیگر تکالیف زنان مومن در ایجاد و حفظ عفت عمومی ، رعایت عفت در گفتار است .
6- « . . . فَالصالحاتُ قانتاتٌ حافظاتٌ لِلغِیب بِما حَفِظَ اللّهُ ؛ زنان صالح و شایسته فرنان بردار هستند و در غیاب همسران ، به آنچه خدا حفظ کرده ، اسرار شوهر را حفظ می کنند » .
خداوند متعال در این آیه می فرماید ، زنان شایسته دارای ارزشهای ویژه ای هستند ؛ زنانی که صالح ، مطیع همسر ، در غیاب همسر ، حافظ حیثیت و ناموس و شئون خانواده هستند ، حافظ آنچه که خدا به حفظ آن فرمان داده و خود نیز آن را حفظ کرده است . 3
در این آیه ، زنان صالح کسانی هستند که ، شایستگی و لیاقت روحی و پاکی درونی و روانی داشته و از ناپاکی ها و آلودگی ها و خبث یاطن ، پاک و منزه هستند و نه تنها در حضور همسر ، چنین فرشته گونه اند ؛ بلکه در غیاب همسر نیز تعهد و مسئولیت خویش را ادراک کرده و وظابف خود را در کانون خانواده به خوبی انجام می دهند و حافظ اسرار همسر ، آبرو ، ناموس و حیثیت او هستند .4 پس از دیگر تکالیف زنان حفظ اسرار و ناموس شوهران در حضور و غیاب آنان است .
7- « أزواجاً خیراً مِنکُّنَّ مُسلِماتٌ مُومِناتٌ قانِتاتٌ تائِباتٌ عابِداتٌ سائِحاتٌ . . . 5 ؛ ( همسران نیکو ) همسرانی مسلمان مطیع ، توبه گر ، عبادت گر ، روزه گیر . . . » .
—————————————————————————
1- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 59 .
2- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 32 - 33 .
3- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 34 .
4- هادی دوست محمدی ، شخصیت زن از دیدگاه قرآن ، ص 143 .
5- سوره مبارکه تحریم ، آیه شریفه 5 .
خداوند متعال در این آیه یکی از مهمترین تکالیف زنان مسلمان را ، ایمان حقیقی داشتن و مطیع بودن در مقابل خدا و همسرانشان ، أهل توبه بودن ، عابد بودن ، روزه دار بودن ، بیان می کند .
بهترین زنان ، زنانی هستند که در مقابل حق تسلیم گشته اند ؛ ایمان قلبی و عملی دارند و از زشتیها و بدی ها متنفر هستند .1
1- هادی دوست محمدی ، شخصیت زن از دیدگاه قرآن ، ص 143 .
3- ارزش عفت و عفت ورزی در روایات و أحادیث
با جستجو در منابع حدیثی و روایی ، به روایاتی برمی خوریم که أهمیت فوق العادۀ و ویژۀ حضرات معصومین ( علیهم السلام ) را به مسأله عفت ورزی و عفاف ، منعکس می کند . برخی از این روایات به اندازه ای قابل تأمل و توجه است که هر محقق و مطالعه کننده ای را به شگفتی وا می دارد .
1-3- ارزش عفت از زبان حضرت رسول (ص)
از رسول خدا (ص) روایت شده است : « العَفافُ زِینَهُ النِساءِ 1 ؛ عفت ورزی و پاکدامنی ، زینت زنان است » . در روایت دیگری از آن حضرت آمده است : « عَفُّوا تَعِفُّ نِساءَ کُم 2 ؛ عفیف باشید تا زنان شما عفیف باشند » .
این دو روایت بیانگر این نکته مهم است که ، اگر مردان عفت پیشه کنند و در نگاه ، کلام و رفتارشان با زنان نامحرم عفیفانه برخورد کنند ، زنان خودشان هم عفت پیشه خواهند کرد ؛ زیرا عفت زینت زنان است و اگر مردان آن را رعایت کنند ، زنانشان هم به آن زینت آراسته خواهند شد .
مسأله عفت ورزی در مسائل شکم و بطن نیز از نگاه ایشان دور نمانده است و در روایات بیشماری به این مورد اشاره کرده اند از جمله : « أربَعٌ إذا کُنَّ فِیکَ فَلا عَلَیکَ مافاتک مِنَ الدُّنیا ؛ صِدقُ الحدیث وَ حِفظُ الأمانَه و حُسنُ الخُلق و عِفَّهُ مَطعَمٍ 3 ؛ اگر چهار ویژگی داری ، دیگر به نداری و فقر دنیا غم مخور ؛ راستی در گفتار ، أمانت داری ، أخلاق نیکو و پاکی در خوراک . »
توجه به معنای این حدیث به نکته ای پنهان رهنمون می نماید که همۀ این چهار ویژگی به گونه ای از مصادیق عفت هستند ؛ زیرا راستی در گفتار از مصادیق عفت کلام است ؛ أمانت داری نیز از جهتی مصداق عفت است ؛ زیرا شخص أمین در مقابل ناموس مردم ، چشم فرو می بندد ؛ أخلاق نیکو نیز از زاویه ای می تواند مصداق عفت باشد ؛ زیرا کسی که برخوردش با دیگران و رفتار و گفتارش با مردم ، حَسَن و عفیفانه باشد ، با عفت عمل کرده است ؛ پاکی در خوراک نیز به صورت واضحی از مصادیق عفت است .
در حدیث دیگری از حضرت رسول (ص) آمده است : « هرکس با زن نامحرم دست دهد ، در روز قیامت با غل و زنجیر وارد عرصۀ محشر می شود و خداوند دستور می دهد او را به آتش جهنم بیفکنند و هرکس با زن نامحرم شوخی کند و با سخنان خنده دار و شهوت آمیز با آن زن گفتگو نماید ، در مقابل هر کلمۀ
1- غلامحسین مجیدی خوانساری ، نَهجُ الفَصاحه ، ص 460 .
2- غلامحسین مجیدی خوانساری ، همان ، ص461 .
3- غلامحسین مجیدی خوانساری ،همان ، ص 462
.
حرامی که به آن زن گفته است هزار سال ( در جهنم ) حبس خواهد شد 1 » .
ایشان در این کلام گهربار ، لزوم رعایت عفت در رفتار و گفتار با نامحرمان را گوشزد می فرمایند .
در حدیث دیگری از ایشان روایت شده است : « اگر سر مرد مسلمانی را با سوزن سوراخ کنند ، بهتر از آن است که وی بدن زن نامحرمی را لمس کند 2 » .
حضرت رسول (ص) حتی گفتگوی معمولی با نامحرم را به مقدار ضرورت محدود کرده اند و از مسلمانان خواسته اند در مواقع ضرورت هم تنها به بیان مقصود از طریق کلمات محدود بسنده کنند 3 .
رعایت نکات ایمنی در زمینۀ عفاف به قدری أهمیّت دارد که رسول اکرم ( ص ) حتّی در نماز جماعت به آن اشاره کرده اند : « خَیرُ صُفُوفُ الرجال أوَّلِها و شَرِّها آخَرِها وَ شَرِّ صُفوف النِساء أَوَّلِها و خَیرِها آخَرِها ؛ ( در نماز جماعت ) بهترین صف های مردان ، صف اول است و بدترینش صف آخره است که به خانم ها نزدیک تر است و بدترین صف های زنان ، صف اول است و بهترینش ، صف آخر است (که از مردان نامحرم فاصلۀ زیادی دارد ) 4 » .
از پیامبر اکرم ( ص ) روایت شده است : « ثَلاثُ أَخافُهُنَّ عَلَی أُمَّتی مِن بَعدِی : الضَّلالهُ بَعدَ المَعرِفَه و مَضَلاتُ الفِتَن وَ شَهوَتُ البَطنِ وَ الفَرج 5 ؛ از سه چیز بر اُمتم بعد از رحلتم می ترسم : گمراهی بعد از هدایت و کسب معرفت . . . و گرفتار شدن در شهوت شکم و دامن ( مسائل جنسی ) » .
2-3-عفت از دیدگاه امام علی ( ع )
امام علی (ع) به عنوان اولین امام شیعیان و مقتدای تمام عدالت پیشگان جهان در گفتار حکیمانه ای دربارۀ عفت ورزی و عفاف می فرمایند : « (متقین ) در خواست هایشان اندک و نفسشان عفیف و پاکدامن است 6 » . ایشان صفت عفت را به زوایای دیگر متقین می کشانند و می فرمایند : « متقین . . . سخنانشان راست و پوشش آنها میانه روی است . . . چشمهایشان را بر آنچه خدا حرام کرده می پوشانند 7 » .
1- شیخ حرّ عاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 198 .
2- کنزالعمّال ، ج 5 ، ص 328 .
3- شیخ حرّ عاملی ، همان ، ص 197 .
4- جلال الدین سیوطی ، الدر المنثور فی تفسیر المأثور ، ج 4 ، ص 97 .
5- محمد کلینی ، الکافی ، ج 2 ، باب اللعفه ، ص 374 .
6- محمد دشتی ، ترجمه نهج البلاغه ، خطبه 193 ، ص 403 .
7- محمد دشتی ، همان .
حضرت امیر (ع) در این خطبه ارزشمند ، متقین را عفیف و پاکدامن و دارای عفت در نگاه و پوشش و گفتار معرفی می نمایند . ایشان در توصیه های ارزشمندی به عثمان بن حنیف أنصاری ، فرماندار بصره می فرمایند ، عفت در شکم داشته باش و از لقمه حرام پرهیز کن : « فَانظُر إِلی ما تَقمَضُمُه مِن هذَا المَقضَم ، فَما اشتَبَه عَلَیکَ عِلمُهُ فَالفِظهُ وَ ما أَیقَنتُ بِطیبِ وُجُوهِهِ فَنَل مِنهُ 1 ؛ اندیشه کن بر سر کدام سفره می خوری ؟ پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمی دانی ، دور بیفکن ، و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری ، مصرف کن » .
امام علی (ع) در ادامۀ همان نامه توصیه می نمایند : « آگاه باش هر پیروی امامی دارد که از او پیروی می کند . . . بدان که شما توانایی نداریدکه از من پیروی کنید ( و در دنیا به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت دهید ) اما ( می توانید )
با پرهیزگاری و تلاش فراوان و پاگدامنی و راستی ، مرا یاری دهید 2 » .
ایشان در این فراز از نامه به او توصیه می کند ، در صورتی که توانایی ندارد مثل حضرت علی ( ع ) زاهد و قانع باشد ، حدّاقل با انجام برخی امور و اتصاف به برخی صفات ، امام را یاری دهد که یکی از این صفات ، عفت ورزی و پاکدامنی در کنار پرهیزگاری و راستی و تلاش فراوان است .
امام علی ( ع ) در کلام گهرباری خطاب به افراد تهیدست و کم بضاعت مالی که توانایی تأمین همۀ نیازهای اقتصادی و دنیایی خود را ندارند ، توصیه می کند : « العَفافُ زِینَهُ الفَقرِ 3 ؛ عفت ورزی زیور و آراستنی تهیدستی و نداری است » .
ایشان در این حکمت ناب به ارزش عفاف و خویشتنداری ، اشاره کرده و به فقراء توصیه می کند با پاکدامنی ، از شدّت معضل اقتصادی و فرهنگی بکاهند و تحمّل آن را برای خود آسان تر کنند ؛ زیرا اگر شخص فقیر عزّت نفس و صبر و طاقت نداشته باشد چه بسا با تقاضای مکرّر از دیگران و دست دراز کردن جلوی مردم موجب تحقیر و سرزنش شنیدن از دیگران شود و این خود عذاب مضاعفی به همراه دارد .
امیر مومنان ، مولای ادب و هنر ، در کلام مشهور و زیبایی ، پاداش پاکدامنی را همچون جهاد در راه خدا می شمارد : مَا المُجاهِدُ الشَّهیدُ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَعظَمِ أَجراً مِمَّن قَدَرَ فَعفَّ : تَکادُ العَفیفُ أَن یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الملائِکَهِ 4 ؛ پاداش مجاهد شهید در راه خدا ، بزرگ تر از پاداش عفیفِ پاکدامن نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد ، همانا عفیفِ پاکدامن ، فرشته ای از فرشته هاست » .
1- محمد دشتی ، ترجمه نهج البلاغه ، نامه 45 ، ص 553 .
2- همان .
3- محمد دشتی ، همان ، حکمت 340 ، ص 711 .
4- محمد دشتی ، همان ، حکمت 474 ، ص 741 .
ایشان در این حکمت و کلام ارزشمند ، پاداش عفیفِ پاکدامن را مساوی و شاید هم بالاتر از مجاهد شهید می داند ؛ در حالی که این انسان عفیف در شرایطی است که توانایی و قدرت بر انجام گناه و ارتکاب فواحش را دارد ؛ ولی به دلیل مسلّح بودن به سلاح عفت خود را آلوده نمی کند و همین تقّدّس و روحانیت وجودی او ، موجب گردیده همانند فرشتگان گردد و به مراتب از آنان نیز پیشی گیرد ؛ چون فرشتگان شهوت انسانی ندارند ؛ ولی انسان عفیف با وجود قوّۀ شهوت ، خودنگهداری می کند و به گناه آلوده نمی شود.
3-3-عفت از زبان امام صادق ( ع )
امام ششم شیعیان ، حضرت امام جعفر صادق (ع) در روایات پند آموزی ، توصیه به رعایت عفت در همۀ مصادیق آن نموده اند . ایشان در همین راستا می فرمایند : « رسول خدا (ص) فرمان داده بودند ، زنان مسلمان ، با مردان نامحرم بش از پنج کلمه – که آن هم در موارد ضروری باشد – سخن نگویند 1 » .
امام صادق (ع) در رهنمود دیگری ، عفیف ترین بانوان را اینگونه معرفی می نمایند : « خَیرُ نِسائکُم الَّتی إذا خَلَت مَعَ زَوجِها خَلَعَت لَهُ دِرعُ الحَیاء إذا لَبَسَت لَبِسَت مَعَهُ دِرعُ الحَیاءِ 2 ؛ بهترین زنان شما ، زنی است که چون با همسرش خلوت کند ، زره حیاء را از خود دور سازد و چون از خلوت شوهرش بیرون آید ، زره حیاء را بر تن کند و (حجاب و عفت خود را که نشانۀ حیای اوست کاملاً رعایت کند) » .
ایشان در روایت دیگری در بیان ارزشمندی عفت می فرماید : « ما عُبِدَ اللّه بِشَیءٍ أَفضَلَ مِن عِفَّهِ بَطنٍ وَ فَرجٍ 3 ؛ خداوند به چیزی با فضیلت تر از عفت ورزی در مسائل شکم و فرج ، عبادت نشده است » . در روایات دیگری از ایشان آمده است : « إنَّ أَفضَلَ العِباده عِفَّهُ البَطنِ و َ الفَرج 4 ؛ واقعاً بهترین عبادت عفت شکم و فرج است » . امام صادق (ع) به نقل از امیر المومنان (ع) می فرماید : « بهترین عبادت عفاف است 5 » .
ایشان در روایت دیگری می فرمایند : « در روز قیامت همۀ چشم ها گریان هستند جز سه چشم ؛ چشمی که در راه خدا شب ها بیدار بماند و چشمی که از عظمت و خوف خدا بگرید و چشمی که به خاطر خدا بسته شود و عفت پیشه کند 6 » .
1- شیخ حرّ عاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 197 .
2- محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص324 .
3- محمد کلینی ، الکافی ، ج 2 ، کتاب الایمان و الکفر ، باب العفه ، ص 373 .
4- همان ، ص 374 .
5- همان ، ص 374 .
6- همان ، باب اجتناب از محارم ، ص 375 .
فصل سوم :
راهکارهای ایجاد ، تقویت و ثبات عفاف در میان خانواده
1- راهکار اول ؛ شناساندن آسیب های نادیده انگاشتن عفاف بر فرد،خانواده و اجتماع
2- راهکار دوم ؛ کشف علل بی توجهی به مسأله عفاف و تقسیم بندی وظایف بین متولیان
3- راهکار سوم ؛ آموزش ارتباط موثر به زوج های جوان جهت ارضای صحیح تمایلات عاطفی و جنسی در محیط خانواده
4- راهکار چهارم ؛ آموزش به مادران و پدران برای تربیت عفیفانه فرزندان
5- بالابردن میزان غیرت و عفاف مردان
راهکارهای ایجاد ، تقویت و ثبات عفاف در میان خانواده
با توجه به رابطۀ عفت ورزی و رعایت عفاف با سلامت أخلاق و فرهنگ جامعه ، ایجاد ، ترویج ، تقویت و ثبات آن در میان اعضای خانواده ، موجب رشد، تعالی و ترقی اخلاق و فرهنگ جامعه می گردد .
برخی از اندیشمندان و نویسندگان در کتابهای خود با همین عنوان ، پیشنهادها و راه حل هایی را ارائه داده اند . بعضی از این موارد ، نظری و علمی و برخی نیز عملی و کاربردی است . به صورت کلی ارائه راهکار و راهبرد ، کار آسانی است ؛ ولی انجام آن و تحقق آن ، بسی دشوار است که نیازمند یک برنامه ریزی دقیق و کارشناسانه و یک ارادۀ ملی و همگانی است . نهادینه کردن فرهنگ عفاف نیاز به یک بسیج عمومی با مشارکت همۀ نهادها و سازمانهای خصوصی و دولتی دارد .
راهکار دین اسلام
« راهی که اسلام برای تأمین این منظور ( ترویج فرهنگ عفاف ) پیشنهاد کرده است دو چیز است : اول یک سلسله تدابیر برای آرام نگه داشتن غریزۀ ( جنسی ) و دوم یک سلسله تدابیر دیگر به عنوان مجازات ( معین کرده است ) . . . ولی همانطور که می دانیم برای از بین بردن یک گناه ، مجازات کافی نیست ؛ مجازات هر اندازه شدید هم باشد ، برای جلوگیری از وقوع جرم و جنایت کافی نیست ، حال ، جرم و جنایت چه از نوع بی عفتی باشد چه از نوع دزدی ها و قتل هاو چه از نوع بی احتیاطی های رانندگی1 » .
شهید مطهری در بقیۀ این بحث ، مثال جالبی ، بیان می کنند ؛ ایشان مقررات لازم و مجازات رعایت نکردن آنها را ، برای جلوگیری از وقوع یک جرم و تخلّف کافی نمی داند ؛ بلکه بررسی علل وقوع یک جرم را لازم می دانند ؛ زیرا سلسله علل وقوع جرم و تخلّف را همانند یک آهن ربا که فرد را به سوی خود می کشد ، علّت وقوع جرم می داند و مجازاتها کارآیی خود را از دست می دهند ؛ زیرا باید موجبات وقوع جرم و تخلّف ریشه کن شوند نه اینکه مجازاتها تشدید گردند .
ایشان در ادامه می فرمایند : « مسأله عفاف و زنا هم از این قبیل است : اسلام از چه راه با پیدایش گناه مبارزه می کند ؟ راههای متعددی است ؛ موعظه ، أمربه معروف ، نهی از منکر و خود تربیت که أصلاً مردم را اینطور باید تربیت کرد ، در جای خود ( راههای مناسبی ) است . یکی دیگر ( از این راهها ) این است که اسلام اصول زندگی را براساسی
1- مرتضی مطهری ، آشنایی با قرآن ، ص 68 .
قرار می دهد که موجبات غوایت ( گمراهی ) و تشویق و تهییج به سوی گناه پیدا نشود . . .اسلام از طرفی کوشش می کند غریزۀ جنسی از طریق ازدواج مشروع ، اشباع شود و با عزوبت و تجرّد در حدّاکثر مخالفت می کند . . . پس از یک طرف برای اینکه موجبات بی عفتی فراهم نشود ، تشویق به ازدواج می کند 1 و با عزوبت در هر شکلی مخالفت می کند ؛ ولی از طرف دیگر آیا ازدواج کافی است ؟ . . . ازدواج شرط لازم است ولی شرط کافی نیست . . . این است که اسلام در معاشرت های زن و مرد یک حدود و قیودی قائل است که ارتباط زن و مرد به شکلی نباشد که تهییج آور باشد ؛ به گونه ای نباشند که شهوات یکدیگر را تحریک کنند 2 » .
1- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 32 .
2- مرتضی مطهری ، آشنایی با قرآن ، صص 68- 73 .
1- راهکار اول ؛ شناساندن آسیب های نادیده انگاشتن عفاف بر فرد ، خانواده و جامعه به خانواده ها
وحی و عقل به عنوان دو رسول ظاهری و باطنی ، رسالت هدایت انسان ها و نشان دادن راه درست از نادرست را برعهده دارند .برخی از افراد با توجه به میزان پایبندی به مسائل شرعی ، این دو رسول را ملاک و معیارِ عمل خود قرار می دهند ؛ یعنی برخی شناختهایی را که وحی به انسان می دهد ، معیار باید و نباید های خود قرار می دهند و برخی شناختهایی را که عقل به انسان می دهد را معیار عمل و هنجارها و ناهنجاری های خود قرا می دهند . در همین راستا شناساندن آسیب های دنیوی واُخروی نادیده انگاشتن رعایت عفاف و بی توجهی به مسائل عفت ورزی ، راهی برای متنبه ساختن خانواده ، نسبت به این فوریت ملی و مذهبی است .
1- آسیب های فردی
عدم رعایت مسائل عفاف و آلوده شدن به بی عفتی و ارتکاب گناهان ، موجب ایجاد مشکلات جسمی و روحی و روانی بیشماری می گردد که به تناسب کوچکی و بزرگی گناه آثار سوئی بر زندگی انسان می گذارد .برخی از ایم آثار سوء در دنیا است ؛ ابتلاءبه انواع بیماری های جسمی اعم از : ایدز ، هپاتیت ، بیماریهای جنسیتی و . . . و برخی از بیماری های روحی همچون افسردگی ، جنون ، سوء ظن شدید ، اختلالات ضعیف شخصیتی ( نوروزها ) همانند : وسواس ، فوبیا ( ترس بیمارگونه ) ، اختلالات اضطرابی و اختلالات شدید شخصیتی ( پیسکوز ها ) همانند : اسکیزوفرنی ، شیزوفرنی ، مانیک و پرسیو و . . . حمله های هیستری و تیک های عصبی و اختلالات روانی دیگر که پیامد عدم پایبندی به مسائل عفت عمومی و عدم رعایت عفاف است . آمار نشان می دهد در ایران درصد بالایی از دختران دبیرستانی با یک پسر دوست هستند و برخی ارتباط جنسی هم دارند و این در حالی است که خانواده ها و مسئولین مدارس از این موضوع بی اطلاع هستند . ناآگاهی دختران نوجوان نسبت به پیامد های ناگوار این بی عفتی که أکثراً هم منجر به ازدواج نمی شود ، موجب آسیب دیدن روح و روان آنها می شود که برخی از این آسیب ها تا آخر عمر با آنان همراه است و موجب آشفتگی های متعدد روحی و روانی برای آنان می شود 1 .
——————————————————————-
1- دکتر محمد گلزاری عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ، خبرگزاری وفا ، ماهنامه پیام زن ،ش 235 ، ص50 .
سرخوردگی ، افزایش خشونت و بی اعتمادی نسبت به جنس مخالف نیز از آثار عدم رعایت مسائل عفت ورزی است که در پی شکست و رها شدن و خیانت گریبانگیر این افراد می گردد . گذشته از این آثار دنیوی ، برخی از آثار اُخروی نیز به علت بی عفتی ، به اشخاص وعده داده شده است تا به رفتار عفیفانه متمایل شوند و از بی عفتی دوری نمایند .
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است : « هر کس با زن نامحرمی دست دهد ، در روز قیامت ، زنجیر شده محشور می گردد . پس امر می شود او را به جهنم بیندازند » 1 .
در حدیث گرانبار دیگری از ایشان آمده است : « هر کس که چشمان خود را از نگاههای حرام سیر کند ، خداوند در روز قیامت چشمانش را از آتش جهنم پُر خواهد کرد ، مگر توبه کند و بر گردد » 2 .
حضرت ختمی مرتبت در کلام تأمل برانگیز دیری می فرمایند : « هر مردی با زن نامحرمی شوخی کند ، برای هر کلمه ای که در دنیا با او سخن گفته است ، هزار سال او را در دوزخ زندانی می کنند » 3.
پیامبر اکرم در حدیث دیگری عذاب سخت الهی را در انتظار کسانی می داند که به زنان نامحرم ، پی در پی و با قصد لذت نگاه کنند و از عواقب آن پروا نداشته باشند ، ایشان می فرمایند : « هر کس چشمان خود را از نگاه به زنان نامحرم پُر کند و با خیال راحت به این نگاه ادامه دهد ، خداوند متعال در روز قیامت میخ های آتشین به چشمان او فرو خواهد کرد و بعد از رسیدگی به کار مردم ، دستور خواهد داد که اورا به آتش جهنم بیاندازند » 4 .
همه این وعده های عذاب ، نشانگر کبیره بودن گناهانی است که در این روایات بیان شده است و تنها به گوشه ای از مصادیق عفاف اشاره دارند و مصادیق دیگر در روایات بیشمار دیگری بیان شده است که ما در این نوشتار برای أختصار بعضی را ذکر کردیم .
1- محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار ، ج 73 ، ص 363 .
2- شیخ صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 13 .
3- شیخ صدوق ، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ، ص283 .
4- شیخ حرُ عاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 194 .
2- آسیب های خانوادگی
نادیده انگاشتن و رعایت نکردن مسائل عفت ورزی ، موجب بروز آسیب های خانوادگی بیشماری می گردد ؛ برخی از این آسیب ها ، مشکلات کوچک و ناچیز است که در مدت کوتاهی حل خواهند شد . برخی از این آسیب ها ، مشکلات بزرگ و جبران ناپذیری هستند که رفع آنها هزینۀ مادی و معنوی زیادی را از خانواده و جامعه به هدر می دهد . یکی از این بی عفتی ها داشتن رابطه نامشروع یک مرد یا زن متأهل با شخصی از جنس مخالف است . گاهی این مسأله بی عفتی ، از سوی مرد و گاهی از سوی زن رخ می دهد و این به معنای عدم پایبندی به شئونات خانوادگی و خیانت به پیمان زناشویی از سوی همسر خیانتکار است .
یک مشاور خانواده می گوید : « آمار مراجعات به مشاوران خانواده نشان می دهد ، سهم مردان در خیانت های زناشویی بیشتر از مردان است . به نظر می رسد قُبح خیانت در زنان جامعه ما بی از مردان است . این موضوع تا جایی است که مراجعات نشان می دهد خیانت در میان مردان 80 درصد و خیانت در میان زنان 20 درصد است . این مشاور خانواده ، دلیل خیانت های زن و شوهری را تنوع طلبی ، ماجراحویی ، سرگرمی ، ریسک لذت بخش ، دوست داشته شدن ، برآورده شدن نیازهای عاطفی و جنسی و . . . بیان می کند . ایشان به مردان توصیه می کند به پنج نیاز اساسی زنان در زندگی زناشویی توجه کنند تا احتمال خیانت های زنان کمتر شود : نیاز به حرف زدن با همسر ، نیاز به ابراز عشق و محبت از سوی همسر ، هدیه گرفتن در مناسبت ها از همسر ، تأمین نیاز های مالی واقتصادی و تأمین نیازهای روحی و امنیت روانی نیاز هایی است که این روانشناس برمی شمارد » 1 .
برخی از رفتار شناسان ، تعریف خیانت های زن و شوهری را بسیار فراتر از چیزی می داند که عرف و قانون آن را می شناسند . یکی از این رفتار شناسان ، به نام دکتر منصور بهرامی ، عضو ارشد انجمن بین المللی تحلیل رفتار معتقد است : « خیانت های زندگی مشترک شامل خیانت عشقی ، خیانت جنسی و خیانت اینترنتی می شود . خیانت عشقی به رابطه پنهانی تؤام با پیوند احساسی و صمیمانه یک فرد متأهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست گفته می شود . خیانت جنسی به رابطۀ نامشروع یک فرد متأهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست ، گفته می شود . خیانت اینترنتی ، به گفتگو و تبادل تصاویر و مشخصات فردی متأهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست ، از طریق چَت و اینترنت ، اطلاق می گردد » 2 .
—————————————————————-
1- دکتر اصغر کیهان نیا ، خبر آنلاین ، ماهنامه پیام زن ، ش 235 ، ص 49 .
2- دکتر منصور بهرامی ، خبر آنلاین ، همان ، ص 49 .
البته باید اشاره کرد گاهی این بی عفتی از سوی یکی از اعضای خانواده بجز همسران ، رخ می دهد که شامل فرزندان هم می شود .
این بی عفتی ها موجب به وجود آمدن مسائل مختلفی بین اعضای خانواده می شود ،مسائلی همچون ؛ سوء ظن شدید به یکدیگر و عدم اعتماد ، کاهش محبت و احترام در میان اعضای خانواده ، آسیب های روحی و روانی به اعضای خانواده ، خود کشی یکی از اعضای خانواده خصوصاً شخص خیانتکار ، افزایش خشونت و نفرت ، تهمت و افترا به شخص سالم برای دور کردن اتهام از خود توسط شخص خیانتکار ، بروز مشاجرات خانوادگی ، کتک کاری ، قهر و ترک خانه و تشنج در محیط خانه ، از بین رفتن امنیت و آرامش از محیط خانه و طلاق و مشکلات عدیده بعدی ناشی از آن ، که همۀ این معضلات موجب عدم تحقق اهداف قرآنی و اسلامی زندگی خانوادگی می گردد که مهمترین آسیب خانوادگی بی عفتی است .
3- آسیب های اجتماعی
نادیده انگاشتن مسائل عفاف و عدم رعایت عفت ورزی ، بر روح و پیکر جامعه ، آسیب های جبران ناپذیری را وارد می کند . برخی از این آسیب ها سلامت فرهنگ و اخلاق جامعه و برخی نیز صورت و پیکره جامعه را تهدید به ویرانی می کند .
آسیب ها یی که سلامت اخلاق جامعه را تهدید می کند ، عبارتند از : 1 - افزایش بی بندوباری و فساد اخلاقی . 2- افزایش تجاوز به عنف . 3- افزایش سوء ظن و بی اعتمادی به افراد پیرامون در جامعه . 4- افزایش آمار فرزندان نامشروع .
5- افزایش آمار ارتباط های نامشروع . 6- افزایش آمار تجاوز به کودکان . 7- بالا رفتن سن ازدواج و مخاطرات ناشی از آن . 7- افزایش خود فروشی .
آسیب هایی که سلامت فرهنگ جامعه را تهدید می کند ،عبارتند از : 1- افزایش آمار طلاق و خرده فرهنگ شدن آن . 2- افزایش نارضایتی از اوضاع زندگی و ترک خانه . 3- افزایش فرزندان طلاق و مخاطرات بعدی ناشی از آن . 4- افزایش زنان بیوه بدون درآمد و مردان بیوه . 5- افزایش کودکان بدون سرپرست و سر راهی .
آسیب هایی که صورت و پیکرۀ جامعه را تهدید می کند ، عبارتند از : 1- افزایش کودکان خیابانی و بدون سرپرست . 2- افزایش دختران فراری و طرد شده از خانواده . 3- افزایش آمار خودکشی و خودسوزی . 4- افزایش شغلهای نامشروع . 5- افزایش خانه های فساد و جمعی .
2- راهکار دوم ؛ کشف علل بی توجهی به مسأله عفاف و بیان وظایف متولیان امور دینی ، فرهنگی ، اجتماعی و تربیتی
یکی از جلوه های معضلات و ناهنجاری های فردی ، اجتماعی و فرهنگی جوامع مسلمان ، بی عفتی و عدم رعایت مسائل عفت عمومی خصوصاً از جانب دختران و زنان جوان مسلمان است . از آنجائیکه چنین نمودهای رفتاری ، مبیّن خرده فرهنگ های ضد ارزشی و اسلامی است ؛ بنابر این شناسائی ابعاد مختلف آن و همچنین بررسی عمومیّت اجتماعی آن و علل و عوامل آن ، می تواند زمینه ساز کاهش و إن شاء الله حل نهایی آن باشد ؛ زیرا با تقسیم بندی علل بی توجهی به مسأله عفاف و ارائه شرح وظایف به متولیان امور دینی ، فرهنگی و اجتماعی به حل آن کمک شایانی خواهد شد .
علل بی توجهی به این مسأله در چند بعد قابل بررسی است . برخی از این ابعاد در حوزۀ مسائل شخصی و فردی مطرح است . برخی نیز مربوط به حوزۀ مسائل اقتصادی و فرهنگی است . گونه ای از این علل در رابطه با مسائل خانوادگی و اجتماعی است . بعضی از این علل مربوط به حوزۀ مسائل سیاسی است . در این قسمت به بیان برخی از این علل در ابعاد گوناگونش پرداخته می شود .
1-علل فردی و شخصی
بررسی عالمانه علل فردی ِ بی توجهی به مسأله عفت ورزی ، نیاز به مطالعه رفتار کسانی دارد که به رعایت آن توجه کافی ندارند . با جستجو و دقتِ نظرهایی که در اطراف خویش نسبت به عدم رعایت مصادیق عفت و سهل انگاری در رعایت موازین شرعی نموده ام ، به چنین نتایجی دست یافته ام .
أکثر جوانان و نوجوانانی که نسبت به مسأله رعایت عفاف ، بی توجه هستند . دارای این نقایص هستند :
1- 1- بحران هویت و عدم شناخت صحیح از خویشتن خویش و از پیشینه ملی ، مذهبی و فرهنگی خویش .
2- 1- عدم اعتماد به نفس و فقدان عزّت نفس
3- 1- ضعف مبانی عقیدتی و خلأ معرفتی و شناختی
4- 1- تمایل به تنوع طلبی و تجدّد
5- 1- ترس از متهم شدن به عقب ماندگی و نسبت دهاتی و شهرستانی گرفتن از سوی همسالان
6- 1- تربیت ناصحیح و غیر منطقی از سوی والدین
7- 1- تنبلی و تن پروری
8- 1- نداشتن الگوی خوب و کامل
9- 1- فقدان آموزش های صحیح و اصولی از سوی مدارس و اولیاء
10- 1- زیبایی دوستی و نیافتن این خصیصه در والدین و اطرافیان
11- 1- بیگانگی از مساجد و اماکن مذهبی و یا عدم دریافت اطلاعات صحیح از مراکز دینی
12- 1- نداشتن هیجان کافی در زندگی و جذابیت و تهیّج برخی از مصادیق بی عفتی .
13- 1- عدم شناخت کافی نسبت به مصادیق عفت .
14- 1- عدم مرزبندی در روایط
15- 1- عدم توجه به وظیفه خطیر خلیفية اللهی و انسان زیستن و انسان بودن
دقت در این موارد ، نکات ارزنده ای را آشکار می کند . اکثر جوانان در محیط خانه ، مدرسه و اجتماع رشد یافته اند . آنان در جامعۀ اسلامی زندگی کرده اند ؛ ولی با دین اسلام و مبانی و آموزه های سعادت بخش آن آشنا نشده اند و این به دلیل کم کاری و بی توجهی والدین و اولیاء مدارس و متولیان امور دینی و فرهنگی است ؛ زیرا جوانی که هویت دینی و ملی خود را نشناخته است و به ارزش وجودی خود پی نبرده است ، هرگز درصدد تعالی وجودی خویش برنمی آید . جوانی که در خانوادۀ مسلمان رشد یافته ؛ ولی معرفت و شناخت کافی نسبت به آموزه های دینی و موازین شرعی کسب نکرده است ، چگونه می تواند عقیدۀ سالم و کاملی نسبت به مسأله عفاف ، داشته باشد . جوانی که در سن بحرانی بلوغ ، زیبایی دوستی و تمایل به استفاده از زینت های ظاهری همچون لباس و کفش و . . . دارد و این خصیصۀ روحی او با برنامه ریزی صحیح ، هدایت نشده است ، چگونه می تواند این تمایل ذاتی خود را سرکوب نماید و درپی تنوع طلبی نباشد ؟
نوجوانی که به علت ترس از توهین و آزار و اذیت های لفظی و زبانی اطرافیان خود که تربیت صحیحی ندارند ، مجبور است تن به هر مُد و آرایشی بدهد ، چگونه می تواند با این ترس مبارزه کند ؟ جوانی که به دلیل عدم اعتماد به نفس و خود کم بینی متوسل به مصادیق بی عفتی اعم از پوشش ناهنجار ، راه رفتن و خندیدن تحریک کننده و . . . می شود ، چگونه می تواند به ارزش عفاف آگاه شود ؟ نوجوانی که زیبا دوست است و این ویژگی روحی متعالی را در نزد والدین و اولیاء مدارس نمی یابد ، چگونه می تواند این تمایل درونی اش را سرکوب کند و به سوی مُدهای ناسالم و ناهنجار کشیده نشود ؟
تمام این سوالات و پاسخ های مربوط به آنان ، مسئولیت های خطیری را می طلبد که والدین و اولیاء مدارس و خصوصاً تمام دلسوزان دینی و فرهنگی را موظف می کند به برنامه ریزی صحیح در این زمینه اقدام نمایند .
پیشنهادات سازنده
در این نوشتار با توجه به بضاعت اندک علمی و تجربیات محدود ، پیشنهادهایی به مسئولین امر ارائه می دهیم :
1- برگزاری کلاس های آشنایی با ویژگیهای دورۀ نوجوانی ، برای والدین و سرپرستان فرزندان در مراکز آموزشی و کانون های فکری و تربیتی .
در این کلاس ها و کارگاههای آموزشی والدین با خصوصیات دوران نوجوانی و چگونگی پاسخ دهی به خواسته ها و تمایلات روحی و فکری نوجوانان ، آشنا شده و روش های رفتار صحیح و عفیفانه را به آنان بیاموزند .
2- دعوت مساجد و اماکن مذهبی از دانش آموزان برای شرکت در کلاس های تربیتی و دینی جهت تقویت مبانی عقیدتی و کسب شناخت و معرفت صحیح نسبت به عقاید دینی .
3- برگزاری کلاس ها و کارگاههای عقیدتی و جلسات پرسش و پاسخ از سوی حوزه های علمیه و دعوت از مدارس و دبیرستان ها ، جهت شرکت دانش آموزان .
4- افزایش برگزاری کرسی های آزاد اندیشی از سوی حوزه های علمیه خواهران و دعوت از دانش آموزان و دانشجویان برای حضور در این نشست ها .
5-برگزاری همایش های عمومی با موضوعات هویت شناسی ، تربیت دینی ، الگو شناسی ، کنترل هیجانات نوجوانی ، شاد زیستن و . . .
6-تهیه جزوات شناخت خویشتن و کسب عزت نفس و اتکال به روح متعالی از سوی مساجد و اماکن مذهبی .
7- برگزاری جلسات آشنایی با ویژگیهای دوره نوجوانی و برخورد مناسب اسلامی با نوجوان برای پدران و مادران از سوی آموزش و پرورش در سطح مدارس خصوصاً مدارس راهنمایی .
8- برگزاری نشست های علمی از سوی اداره ارشاد هر شهرستان برای توجیه معلمان و مربیان پرورشی مدارس در جهت مواجهه با معضلات اخلاقی و ناهنجاری های رفتاری دانش آموزان نوجوان .
9- برگزاری کلاس های آشنایی با مصادیق عفاف و آثار فردی ، خانوادگی و اجتماعی و آثار دنیوی و اخروی رعایت عفاف در اردوهای جهادی و راهیان نور ، توسط وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم برای دانش آموزان و دانشجویان. با توجه به رواج و گسترش حضور و شرکت دانش آموزان و دانشجویان در اردوهای جهادی و راهیان نور ، لزوم برنامه ریزی و هدفگذاری در این اردوها ، ایجاب می کند مسئولین ذی ربط ، اقدام به برگزاری کلاس ها ، نشست ها و کارگاههایی به منظور تأمین این اهداف متعالی نمایند .
10- آشنایی جوانان و نوجوانان با هویت ملی و مذهبی از طریق اعضای خانواده و اولیاء مدارس وبرنامه های صدا و سیما .
نوجوانی که از عقیدۀ صحیح و راسخ ، برخوردار نیست و به خود زحمت تحقیق و بررسی برای یافتن عقیدۀ صحیح نمی دهد ، قهراً و حتماً از یک شخصیت و هویّت متغیّر و متزلزل برخوردار است و همچون گیاهی است که ریشۀ سستی دارد و نمی تواند در مقابل تند باد روزگار ایستادگی کند ؛ زیرا تردید و اضطراب و نگرانی ، از او جدا نمی شود ، خصوصاً در مقابل هوای نفس و وسوسه های شیطان ، نمی تواند استقامت کند و خواسته های نفسانی و سخنان ، آراء و عقاید دیگران او را همچون خس و خاشاک که در برابر طوفان و باد سهمگین قرار گرفته ، به این سو و آن سو
می کشاند 1 . .
2- علل فرهنگی و اجتماعی
در زمینۀ علل بی توجهی به مسأله عفاف ، برخی از عوامل مربوط به حوزۀ فرهنگ و اجتماع است . در این بُعد ، دولت و نهادهای خصوصی و عمومی ، نقش بنیادین ایفا می کنند ؛ زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سیاستهای استکبار ستیز این انقلاب مردمی و دینی ، بسیاری از نظام های کفر و طاغوت ، به مقابله با آن و برنامه ریزی جهتِ برانداختن اهداف متعالی آن ، اقدام نمودند . از سوی دیگر ، ضعف عملکرد نهادهای فرهنگی و اجتماعی ، بعد از پیروزی انقلاب ایران ، به دلیل جنگ تحمیلی ، موجب ضعف مبانی فرهنگی نسل های بعدی گردید .
در این قسمت به برخی از علل فرهنگی و اجتماعی که مهم تر و بنیادی تر است ، اشاره می کنیم .
1-2- تغییر ارزشهای فرهنگی به دلیل تهاجم فرهنگی از طریق ماهواره و اینترنت و . . . .
در اوایل انقلاب ، برخی از رفتارها ؛ همچون ایثار ، تعاون ، حجاب چادر ، خانه نشینی زن ، تربیت فرزند ، فرزند دار شدن ، ازدواج ، خوب شوهرداری کردن و قناعت و . . . به عنوان ارزش دینی و فرهنگی محسوب می شدند و مردم نسبت به این ارزشها ، احترام و تمایل زیادی داشتند . با گسترش وسایل ارتباط جمعی جهانی و ارتباط با شبکه های برون مرزی و دریافت تهاجمات برنامه ریزی شدۀ فرهنگی غرب و طاغوتهای زمان بدون نظارت و کنترل فرهنگی ، ارزش های فرهنگی دچار تغییرات محسوس و بنیادین گردید ؛ کار زنان در بیرون از خانه ، کنار نهادن چادر و جایگزینی آن با مانتوی بلند و کوتاه و تنگ شدن این مانتو در طول چند سال ، فرزند کمتر زندگی بهتر ، تمایل به تجملات و استفاده از زیورآلات ، ریخت و پاش های مجالس ازدواج و بالتبع مجالس عزاداری ، تجرّد ، طلاق و . . . ارزش های جدیدی بودند که در فرهنگ ملی – مذهبی ناب مردم ایران رسوخ کرده و تأثیرات منفی و بسیار نامطلوبی بر جا گذاشتند .
2 – 2 – تغییر ارزشهای اجتماعی به دلیل برخی خرده فرهنگ ها
در سالهای بعد از انقلاب ، مردم نظارت و کنترل کامل بر روابط اجتماعی داشتند . در مراکز اداری و خدماتی ، مردان به عنوان منشی ، استخدام می شدند . هرکس ناهنجاری رفتاری و اخلاقی از کسی مشاهده می نمود ، فوراً به
1- سید جعفر موسوی اصفهانی ، چرا مسلمانم ؟ ، ص .20
انجام دهنده اش تذکر می داد . والدین نظارت کامل بر رفتار اجتماعی فرزندانشان داشتند .همۀ فرزندان احترام اجتماعی خاصی برای والدین خصوصاً پدران خود قائل بودند . زنان با پوشش های اجتماعی و رفتار عفیفانه در جامعه حضور می یافتند . مردان ، با احترام خاصی با زنان نامحرم برخورد می کردند . پیران و سالخوردگان دارای جایگاه رفیعی در اجتماع بودند وکمک به دیگران و رفع حاجات و مشکلات اقتصادی و پرداخت بدهی های دیگران ، مایۀ مباهات و افتخار بود . با گذشت سالها و به دلیل ضعف مدیریتی مدیران فرهنگی و اجتماعی و برنامه ریزی های ناموفق آنها در تثبیت این فرهنگ های ارزشی ، برخی خرده فرهنگ ها ، موجب تغییر ارزشهای اجتماعی متعالی و جایگزینی آن با ارزشهای اجتماعی پست و ناهنجاریهای رفتاری و اخلاقی گردید . امروزه ، امر به معروف و نهی از منکر ، جز توسط افرادی اندک از جامعه ، تعطیل گردیده است . نظارت و کنترل عمومی مردم از بین رفته است . در مراکز عمومی و اداری و خدماتی ، داشتن منشی های خانم زیبا و جذاب ، رایج گردیده است . مردم با مشاهدۀ هر ناهنجاری رفتاری و پوشش ، به آسانی از کنار آن می گذرند . والدین فرزندان خود را بدون نظارت رها کرده و هرگونه ناهنجاری آنان را نادیده می انگارند . فرزندان ، برای والدینشان احترام قائل نیستند . پوشش های اجتماعی ، دچار تحولات بنیادین و ناهنجاری گردیده است ؛ حتی مردان به اصلاح صوت همانند زنان می پردازند . غیرت مردان ، حتی نسبت به ناموس خودشان تحریک نمی شود ، چه برسد به ناموس دیگران که آن را لگدمال می کنند . قرض الحسنه جای خود را به ربا خواری داده است . تمایل مردم به خدایی شدن و ملکوتی شدن ، کاهش یافته است و تمایل به انسان ماندن و روی زمین زیستن ، افزایش یافته است . تمام این وقایع ، واقعیت هایی هستند که موجب سده عفت ورزی جای خود را به بی عفتی بدهد و رفتار عفیفانه نه تنها مورد ستایش قرار نگیرد بلکه گاهی ، مورد تمسخر واقع شود .
پیشنهادات ارزنده و سازنده
با وجود تمام این معضلات اجتماعی ، به دلیل عمق معاف ناب اسلامی و آموزه های اصیل و سعادت بخش دین اسلام ، امکان برگشت به همان ارزش های اجتماعی اوایل انقلاب وجود دارد ؛ ولی نیاز به یک همت همگانی و بسیج عمومی و کار تربیتی در سطح تمام کشور دارد .
در همین راستا پیشنهاد می گردد :
1- آموزش معلمان و دبیران مدارس ، خصوصاً ابتدایی ، برای کسب اطلاعات و آگاهی های لازم در یاددهی و آموزش معارف ناب اسلام به کودکان و نوجوانان .
آموزش و پرورش وظیفه دارد برای اعتلای ارزش های موجود در جامعه و گسترش ارزش های اجتماعی اسلام ، دست به کار شده و با برگزاری کلاس ها و کارگاههای آموزشی و ارائه بهترین متون آموزشی ، درصدد ارتقای معلومات معلمان و اساتید مدارس و دبیرستان ها باشد تا آنان نیز با انتقال این مفاهیم ارزنده ، زمینۀ اصلاح ارزش های اجتماعی ناهنجار را فراهم آورند .
2- تهیه متون درسی و برگزاری نشست ها و کرسی های آزاد اندیشی از طرف وزارت علوم ، برای دانشگاهها و مراکز آموزش عالی .
دانشجویان و علم آموزان جوان ، به عنوان طلایه داران آیندۀ نظام جمهوری اسلامی ایران ، باید به گونه ای با ارزشهای اجتماعی ناب اسلام آشنا و عجین گردند که این ملزومات در تمام ابعاد زندگی ایشان مشاهده کردد . به همین منظور اقدامات سریع و عاجل وزارت علوم و مطالعات کافی ، اندیشمندان ، کارگشای دیگری در نهادینه کردن رفتار عفیفانه در اجتماع است .
3- احیای امر به معروف و نهی از منکر از طریق سازمان ها و نهادهای مردمی و دولتی .
این فریضۀ الهی که موجب زنده ماندن ملت ها و ارزش های متعالی آنان است ، باید به گونه ای در میان مردم خصوصاً نسل جوان ، رایج و معمول گردد که مردم به عنوان ناظران عمومی از رفتارهای غیر عفیفانه و فساد آلود جلوگیری نمایند .
3- علل سیاسی و اقتصادی
همانگونه که بیان شد ، با ظهور انقلاب اسلامی ایران و سیاستهای جهانی آن ، طاغوتها و کفّار جهان به برنامه ریزی هدفمند در جهت نابودی اهداف متعالی آن و براندازی آرمان ها و در نهایت خود نظام ، پرداختند .
برنامه ریزان این نظام ها و اندیشمندان و نظریه پردازان منحرف آنان ، بهترین راه مقابله با انقلاب اسلامی ایران را ، هجوم به ارزش هایی همچون چادر و عفاف زنان ، دانستند . آنان چنین برداشت نمودند که از بهترین روش های تخریب یک ملّت ، منحرف کردن سرمایه های ملت ها یعنی زنان و جوانان آن ملّت است ؛ زیرا آنان نیز دریافته اند که زنان همانند قلب هر ملّتی وظیفه تربیت نسل های بعدی را برعهده دارند و اگر این عضو اساسی را دچار بحران هویت و تغییرات اساسی در بینش و نگرش نمود ، نسل های بعدی خود به خود ، نابود و متلاشی می شوند ؛ البته اگر نسلی باقی بماند .
به همین منظور ، ارزش های منفی همچون خیانت به خانواده ، ترک خانه و زندگی ، کار در بیرون از خانه ، خود آرایی ، دلربایی در خیابان ، آرایش و تجملات ، فرار از خانه ، طلاق ، رها کردن فرزندان ، بی تفاوتی نسبت به همسر و فرزندان ، بی احترامی به خانوادۀ همسر را در میان زنان مسلمان از طریق برنامه ها و فیلم و سریال های ماهواره ای و مجلات و اینترنت و . . . رواج دادند .
این تبلیغات وسیع و بسیار هدفمند و جذاب ، چنان در میان برخی از دختران و زنان جوان و حتی سالخورده ، اثرگذار بوده است که امروزه شاهد ، حضور زنان بسیاری در سطح شهرها هستیم که این ضد ارزشها و ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی را مایۀ افتخار و مباحات خود می دانند و با کسانی که مخالف آن هستند ، دشمنی می نمایند .
علل اقتصادی پنهانی نیز در این اقدامات وجود دارد ؛ عللی همچون ، استفادۀ روز افزون از وسایل آرایشی ، مُدهای پوچ و مسخره و . . . که سودهای کلان اقتصادی آن متوجه همان طاغوت ها و کفّار جهانی و در یک کلام صهیونیسم جهانی است و موجب رواج بی عفتی و فساد و فحشاء در میان برخی از زنان و دختران جوان گردیده است ؛ به طوری که ارزش های عفاف را نادیده انگاشته و به آن دهن کجی می نمایند .
پیشنهادات سازنده
برای اصلاح این معضلات که ریشه در علل سیاسی و اقتصادی دارد ، بهترین پیشنهاد و راهکار ، اصلاح روش زندگی و اصلاح روش هزینه های اقتصادی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می نمائیم .
1- ترویج قناعت و کاهش هزینه های اضافی خانواده
2- جایگزینی وسائل آرایش طبیعی با وسایل آرایش صنعتی و شیمیایی
3- جلوگیری از ورود کالاهای آرایشی از طریق نظارت و جلوگیری از فروش آن از طریق بازرسی
4- ساخت و پخش برنامه ها و مستندات و فیلم ها وسریال های تلویزیونی در راستای آگاهی دهی دربارۀ اهداف سیاسی استفاده از لوازم آرایشی
5- کنترل بر هزینه های لوازم آرایشی از طریق والدین و شوهران
6- کنترل و نظارت و جلوگیری از پخش فیلم های ضد اخلاقی و ارزشی شبکه های ماهواره ای ترکیه و دیگر کشورها
3-راهکار سوم ؛ آموزش ارتباط مؤثر به زوج های جوان برای إرضای تمایلات عاطفی و جنسی در محیط خانواده
با مطالعۀ رفتارهای غیر عفیفانه و ناهنجار ِ برخی از زنان و مردان جوان ، به این نتیجه می رسیم که عدم إرضای صحیح تمایلات عاطفی و جنسی در محیط خصوصی خانواده و روابط ناسالم و غیر منطقی برخی همسران ، موجب بروز برخی رفتارهای ناشایست و غیر غفیفانه در خارج از محیط خانه و در رابطه با مردان و زنان دیگر می شود .
برخی از همسران جوان ، دوران نامزدی تؤام با شادی و عشق وافر به یکدیگر می گذرانند ؛ ولی در فاصله کمی بعد از ازدواج و بروز مشکلات مختلف ، رابطه شان به سردی می گراید و در برخی فرهنگ های خاص ، به غلط ، گرم بودن رابطۀ زوجین را نشانه بی ادبی می دانند . به همین دلیل هریک از همسران درصدد جبران این معضل ، از طریق خارج از کانون خانواده ، برمی آیند و این کمبود و سردی عاطفی را از طریق پوشش های نامتعارف و غیر عفیفانه ، به منظور جلب نگاه و توجه دیگران و یا ایجاد روابط نامشروع در محیط کار و یا رفتار ناهنجار ؛ خنده های بی شرمانه و تحریک کننده ، حرکات بدن غیر عفیفانه ، صحبتهای غیر ضروری همراه با شوخی و خنده با نامحرمان و . . . انجام می دهند .
برای اصلاح این معضل فرهنگی و اخلاقی ، توجه به ارزش خانواده و جایگاه آن در رشد و تعالی اعضای آن ، دارای اهمیت است . باید توجه داشت که در دیدگاه اسلام ، برخلاف دیدگاه فرد گرای غربی ، اهداف تشکیل خانواده بسیار فراتر از ارضای میل جنسی زن و مرد بوده و شامل امور مختلفی می شود که مهمترین آنها عبارتند از : بقای نسل انسان ، سکون و آرامش همسرلن ، ارضای غریزۀ جنسی ، مشارکت در امور معنوی زندگی و تربیت نسل ، است که خداوند متعال با آفرینش جفتی در کنار انسان ، این نیاز او برآورده کرده و برای قانون مند کردن سازوکار ارضای این نیاز ، یک راه را مجاز دانسته و آن تشکیل خانواده است . 1
در زندگی خانوادگی ، همسران زمینه های رشد و تعالی یکدیگر را فراهم می آورند و همین عامل ، موجب بروز رفتارهای عفیفانه از آنان در خارج از محیط خانه می گردد .
1- آذر تاجور و سیاوش پور طماسبی ، بررسی تطبیقی زن در الهیات فمنیستی و اسلام ، فصلنامه طهورا ، ش سوم ، ص 48 .
یکی از نیازهای زندگی زناشویی مدارای همسران با یکدیگر است .رسول خدا ( ص ) رفق و مدارا را نیمی از معیشت می داند 1 . این کلام گهربار نشان دهندۀ اهمیت فراوان نرم خویی و رفتار همراه با ملایمت همسران در محیط خانه است .
امام صادق ( ع ) سه چیز را از ضرورت های تعامل موفق مرد با همسر خود می داند که نخستین آن سازگاری است ؛ « لا غِنی بالزّوج عن ثلاثةِ أشیاءٍ فیما بَینَهُ وَ بَینَ زَوجَتِهِ و هِیَ المُوافِقَةُ لِیَجتَلِبَ بِها مُوافَقَتِها و مُحَبَّتِها و هَواها . . . 2 »
نکته جالب توجه از این روایت این است که ، پیامد سازگاری مرد با زنش ، سازگاری متقابل زن و جلب محبت و
علاقه او است ؛ یعنی نتیجه مدارای مرد و عاطفه مثبت همسر ، محبت و همراهی مثبت زن است .
این امام همام در روایت دیگری ، ویژگی زن شایسته را سازگاری شمرده و او را عامل خوشبختی خانواده می دانند 3 . ایشان در بیان دیگری فقدان سازگاری در همسررا از جمله عواملی که موجب تلخ کامی ، پریشان حالی و دل مشغولی مرداست ، معرفی مینمایند4.
با توجه به این احادیث خصوصاً حدیث اخیر ، اهمیت سازگاری و مدارای همسران در تأمین نیاز های عاطفی و
جنسی مرد روشن می شود و همینطور بالعکس ؛ زیرا وقتی نیازهای مرد تأمین شد ، درصدد تأمین نیازهای همسرش برآمده و همین نکته عامل بروز رفتارهای عفیفانه خواهد شد5 .
محیطی که زن و شوهر در آن با یکدیگر زندگی می کنند باید دارای فضای عاطفی و معنوی خاصی باشد که در این نوشتار به صورت مختصر به آن اشاره می کنیم .
1- عنه صل الله علیه و آله و سلّم : الرِّفق نصفّ المَعیِشة . ( محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 71 ، ص 349 ، ح 19 .)
2- همان ، ج 78 ، ص 237 ، ح 70 .
3- مرحوم محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ح 258 .
4- علی بن بابویه ، صدوق ، الخصال ، ص 284 ، ح 34 .
5- عباس پسندیده ، کانون مهرورزی ، ج2 ، ص 127 .
1- فضای روابط همسران از نظر اسلام
در اندیشه اسلامی ، زن و مرد دارای دو نقش مکمل در خانواده هستند . رابطۀ مودت گونه و رحمت گونه 1 همسران رابطه و پیوندی بالاتر از شهوت 2 است . با توجه به این نقش مکمل ، مسئولیتهای مشترک و اختصاصی بر طبق ضوابط دینی در همه حال باید رعایت گردد3 . حرکات زن و شوهر نسبت به یکدیگر باید محصول ادب و وقار ، دوستی و رفاقت ، تعاون و همکاری ، عشق و علاقه ، تواضع و فروتنی باشد ؛ کردار زن و شوهر نسبت به هم باید بر اساس
احترام متقابل وارج نهادن به شخصیت یکدیگر باشد 4 . زن و شوهر ، انتظار محبت کردن از یکدیگر دارند و محبت خواهی و انس طلبی و آرامش به برکت کامیابی های مشروع از اهداف متعالی ازدواج است 5 .
فضای روابط همسران از منظر قرآن کریم ، باید مملو از بایسته ها و شایسته های ناب اخلاقی باشد که پیوند مودّت آمیز و عاشقانه همسران را محکم و استوار می نماید . ثمرۀ شناخت اصول اخلاقی حاکم بر روابط همسران از منظر قرآن کریم ، ارمغانی نوین و تمدنی ناب است . از جمله آن اصول اخلاقی ، اصل معاشرت به معروف 6 است . مطابق فرهنگ غنی قرآنی ، هریک از همسران باید با یکدیگر به معروف رفتار نمایند . معروف از جمله واژه هایی است که همواره ار معنای آن نوعی وضوح و بداهت به چشم می خورد و از سویی به دلیل عام بودن و کلیت آن ، از نوعی ابهام و پوشیدگی برخوردار است ؛ در هرحال معروف در معنای دقیقش یعنی ؛ هر فعلی که توسط عقل و شرع پسندیده است 7 .
—————————————————————————
1- سوره مبارکه روم ، آیه شریفه 21 .
2- مرتضی مطهری ، نظام حقوق زن در اسلام ، ص 169 .
3- محمد رضا زیبایی نژاد ، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام ، ص 82 .
4- حسین انصاریان ، نظام خانواده در اسلام ، ص 225 .
5- زهرا ناصر الدین ، محبت در خانواده ، فصلنامه تخصصی هدی ، ش 20 ، ص 46
6- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 19 .
7- حسین بن محمد راغب اصفهانی ، مفردات الفاظ القران الکریم ، ص 561
با جستجو در فرهنگ قرآنی ، معروف به معنای « آنچه نیک است » مشترک معنوی است که بر همه مصادیق خود صدق می کند ؛ یعنی بر « ادای حقوق مادی به شیوۀ نیکو 1 » ، « ارائه سخن به نحو نیکو 2 » ، « وصیت نیکو 3 » و معاشرت به نیکو دلالت دارد .
به طور کلی رفتار و معاشرت به معروف ، به معنای رفتاری است که مربوط به اطاعت خداوند و تقرّب به سوی او و احسان به معروف و . . . باشد 4 .
در تفسیر جملۀ « عاشروهن بالمعروف » مفسران قرن دوم تا زمان معاصر ، اکثر قریب به اتفاق ، معاشرت شایسته و خوش رفتاری را بیان کرده اند 5 .
با مطالعه بیشتر در این باره به این نکته مهم دست می یابیم که قرآن کریم روابط همسران را براساس صلح و سازش 6 و احسان 7 و تقوای الهی و آنچه مطلوب خداست ، تعریف می کند .
.
1- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 25 .
2- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 8 .
3- سوره مبارکه بقره ، آیه شریفه 180 .
4- جمال الدین محمد بن مکرم الافریقی المصری ( ابن منظور ) ، لسان العرب ، ج 10 ، ص 112 .
5- ناصر قربان نیا ، بررسی اصل معاشرت به معروف میان همسران از منظر قرآن کریم ، فصلنامه علمی – ترویجی بانوان شیعه ، سال 6 ، ش 20 ، صص 102- 105
6- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 128 .
7- سوره مبارکه الرحمن ،آیه شریفه 60 .
2- شناخت روحیات زن توسط مرد
برای برقراری رابطۀ سالم و رضایت بخش بین همسران ، مردان باید روحیات و ویژگیهای اخلاقی جنس زنان را بشناسند و نیز شناخت نسبی نسبت به شخص همسر خود داشته باشند . مردان باید بدانند :
1- لازمۀ شادابی روح زن و جلوگیری از افسردگی و پژمردگی او ، این است که خود را محبوب همسر خود ببیند و از عشق و علاقۀ او نسبت به خود مطمئن باشد ؛ همین اطمینان و اعتماد ، امنیت خاطرش را تأمین می کند و به آرامش درونی او می افزاید .
در همین راستا مردان باید محبت خود را به صورت کلامی و بصری و رفتاری به زنان خود ابراز دارند ، کلماتی همچون ؛ عزیزم ، دوستت دارم ، زیبای من ، عشق من و نگاههای محبت آمیز و چشم و ابرو نشان دادن از روی محبت ، موجب فرستادن امواج مثبت عشق به زنان می شود . تهیه یک شاخه گل ، بوسیدن همسر ، دست دادن ، هدیه دادن ، نوازش کردن همسر ، از راههای انتقال محبت از طریق رفتار است 1 .
2- مردان باید بدانند لازمۀ ایجاد ارتباطی شایسته ، برتر و پرجاذبه ، شناخت کلی نسبت به دو مسأله است : 1- شناخت دنیای زنان از طریق مطالعه 2- شناخت ویژگیهای همسر خود ، روحیات ، حساسیت ها ، ارزش ها ، سلایق و توانمدیهای او
؛ شناخت نیازها و راههای ارضای آن . مردان باید توجه کنند که همواره مسئولیت سنگینی در حفظ رابطۀ گرم و صمیمی با همسر خود دارند و این مسئملیت ها در دوران بارداری و شیردهی و پیش دبستانی و بیماری همسر یا فرزند و . . . چند برابر می شود 2 . در راستای تأمین این نیاز عاطفی زنان ، پیامبر مهربانی می فرمایند : « هرکس از دوستان ما باشد به همسرش اظهار محبت می کند و نیز هرچه ایمان انسان کامل تر باشد ، محبت به همسرش را بیشتر می کند » 3 .
————————————————————————————————
1- زهرا ناصر الدین ، محبت در خانواده ، فصلنامه هدی ، ص 46 .
2- محمد مهدی صفورایی ، زیباترین رابطه ، فصلنامه هدی ، ص 48 .
3- محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 103 ، ص 223 .
برای جلوگیری از آفاتی که از ناحیۀ مردان متوجه رابطه با همسرانشان است ، مردان باید از دروغ ، بدزبانی ، تند خویی ، بد اخلاقی ، تهمت ، افترا ، استهزاء ، ناسپاسی ، بی تفاوتی ، قهر و عصبانیت ، و . . . دوری نمایند تا در شکل گیری رابطۀ زیبا با همسرانشان و ادامۀ این رابطه ، سهم اساسی و نقش بنیادین ، داشته باشند . مردان باید بدانند ، زن از نظر آفرینش و خلقت ، ظریف ، لطیف ، کانون مهر و عاطفه و منبع عشق و علاقه و حیا و شرم است ، در رفتار خود با او لازم است تمام این خصوصیات را لحاظ کند 1 .
3- شناخت روحیات مرد توسط زن
همانگونه که در عنوان قبلی در مورد مردان اشاره شد ، زنان نیز باید دنیای همۀ مردان و خصوصیات و ویژگیهای خاص مردانه را بشناسند و همچنین مؤلفه های شخصیتی شوهر خود رانیز شناخته و به روحیات ، حساسیت ها ، ارزش ها ، سلایق ، توانمندی های او آشنایی داشته باشند .
زنان باید بدانند :
1- شوهرانشان نیاز به خدمتکار ندارند ؛ بلکه همسرانی می خواهند که در عین کدبانوگری ، محبت و عشق خود را نیز اظهار دارند .
2- مرد موفق مردی است که یقین داشته باشد ، بهترین شوهر برای همسرش است و زنش او را پشتوانه و مدافع خود می داند .
3- مردان نسبت به خانواده پدری شان احساس تعصب و وابستگی دارند ؛ پس باید اجازه دهند این رابطه بعد از ازدواج نیز گرم باشد و هرگز به مادر شوهر یا خواهر شوهر توهین نکنند .
4- شغل زن ، نباید باعث شود او با جسمی خسته و عصبی به منزل بیاید ؛ زیرا تن خسته ، توانایی آرامش بخشی به محیط خانه را ندارد .
5- فرزندان نباید بر حُسن رابطه او با شوهرش خللی وارد آورند .
—————————————————————————–
1 - محمد مهدی صفورایی ، زیباترین رابطه ، فصلنامه هدی ، ص 48 .
6- از تحقیر و توهین به شخصیت و توانمندیهای همسر خودداری کنند ، زیرا آنگونه که او را معرفی کنی ، دیگران با او همانگونه رفتار می کنند .
7- خریدارانه ترین نگاه ها را باید به چهرۀ همسر تقدیم نماید ؛ گیراترین کلام خود را تقدیم همسر نماید ؛ پرجاذبه ترین رفتارها را در ارتباط با شوهرش به نمایش بگذارد و با ارضای به موقع نیازهای فطری و روانی شوهرش ، او را از آفات اجتماعی ، مصون بدارد .
به صورت کلی ، زن باید بداند شوهرش از نظر خلقت موجودی قوی ، مقاوم ، دارای حالات و احوالات سنگین تر از زن است و ساختمانی دارد که قوام زندگی به وجود اوست . به همین دلیل ، همسران با کرامت ، باید در رفتار خود نسبت به شوهرانشان این معانی را رعایت نمایند که تحقق اصل عالی توافق و همزیستی مسالمت آمیز در سایۀ رعایت این واقعیات از جانب دو طرف امکانپذیراست1 . در پایان این راهکار ، به این نتیجه می رسیم که ارتباط سالم همسران که برپایۀ معاشرت به شایستگی و ارضای صحیح تمایلات عاطفی و جنسی در محیط زناشویی است ، موجب بروز رفتار عفیفانه از سوی همسران در ارتباط با دیگران ، می گردد و همین ارتباط سالم ، موجبات تعالی و رشد اخلاقی و فرهنگی جامعه را فراهم می آورد .
1- 1- حسین انصاریان ، نظام خانواده دراسلام ، ص255 .
4- راهکار چهارم ؛ آموزش به مادران و پدران برای تربیت عفیفانه فرزندان
قبلاً اشاره شد که کانون خانواده ، محل تربیت فرزندان و رشد و تعالی اعضای آن و درپی آن رشد و تعالی اعضای جامعه است ؛ به همین دلیل با آموزش عفاف به فرزندان از همان خردسالی ، زمینۀ فراگیرنمودن عفاف در خانواده و جامعه ، فراهم می آید . با توجه به جامعیت و کمال برنامه ها و آموزه های دین مبین اسلام ، این شیوه یعنی عفیف نمودن کودکان ، مورد توجه ویژه شارع مقدس قرار گرفته است . برای عمل به این برنامه ، رسول اکرم ( ص ) : « زن های نامحرم از بوسیدن پسر بچه ای که سنش از هفت سال تجاوز کرده است ، خودداری کنند1 » . این سخن گهربار برای محفوظ ماندن کودکان از بلوغ زود رس و مسائل و پیامد های ناشی از آن است . پیامبر اکرم ( ص ) برای عفیف بزرگ شدن و آلوده نشدن فرزندان به گناه و مسائل جنسی ، به والدین توصیه می کند :
« به خدا قسم ، اگر مردی با همسر خود بیامیزد و در آن اطاق کودک بیداری آن دو را در حال آمیزش ببیند ، یا سخنان آنها و صدای تنفسشان را بشنود ، آن طفل هرگز رستگار نخواهد شد ، اگر دختر یا پسر باشد ، از حریم عفاف فاصله خواهد گرفت و سرانجام به زناکاری آلوده می شود 2 » . ایشان در توصیه پیشگیرانه ای می فرمایند : « بستر خواب پسر بچه با دختر بچه ، پسر بچه با پسر بچه و دختر بچه با دختر بچه ، در ده سالگی باید از هم جدا شود 3 » .
برخی مسائل وجود دارد که مادران خصوصاً جوان نسبت به آن سهل انگاری دارند ؛ مسائلی همچون ، پوشیدن لباس های نیمه عریان و نازک در حضور فرزندان پسر ، استفاده از لوازم آرایش و زینت هایی که موجب تحریک شهوت پسران نوجوانشان می شود . این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که همۀ عوامل تحریک کننده جنسی فرزندان باید در کانون خانواده ، حذف گردد و روابط جنسی اعم از بوسیدن همسران یکدیگر را و . . . محدود به محیط خلوت زناشویی گردد .
برخی از مسائل نیز وجود دارد که پدران نسبت به آن بی توجه هستند ، نوازش یا لمس بدن همسر در حضور فرزندان ، رفتار غیر عفیفانه ای است که موجب تحریک قوۀ شهوت و کنجکاوی فرزندان می شود و متأسفانه برخی از آنان درصدد تجربۀ این اعمال برآمده و مشکلات و مسائل جبران ناپذیری را به وجود می آورند .
1- رضی الدین حسن بن فضل طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 223 .
2- محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ،ص 500 .
3- علی بن بابویه ( شیخ صدوق ) ، من لایحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 436 .
5-راهکار پنجم ؛ بالابردن سطح غیرت و عفاف مردان
درفصل اول بیان شد که غیرت به معنای تعصّب ، ناموس پرستی ، محافظت از عصمت و آبرو و نگهداری از عزّت و شرف است .
اگر غیرت بری با درد باشی وگر بی غیرتی نامرد باشی
تعصّب در مواردی پسندیده و گاهی ناپسند و غلط است ؛ تعصّب و غیرت پسندیده نسبت به پاسداشت ارزش های الهی ، از مهم ترین صفات دین باوران و انسان های آزاده است . حساسیت در مقابل آسیب هایی که متوجه جایگاه رفیع عفاف است و ترسیم آن ها ، در سیرۀ بزرگان دین ، اهمیت به سزایی دارد . این نوع غیرت پسندیده که موجب حفظ ناموس می شود ، به عنوان صفتی که پیشوایان دینی ما نسبت به آن توصیه و تأکید کرده اند ، پر ارزش و از برکات عفت ورزی است ؛ زیرا شخص غیور برای مراقبت از ناموس و شرف خود ، به ناموس دیگران احترام می گذارد .
پیامبر اکرم ( ص ) در این باره عکس العمل تکوینی و طبیعی غیرت داشتن را چنین توصیف می فرمایند : « عَفُّوا عَن نِساء النّاس تَعِفَّ نِسائَکُم 1 ؛ در مورد زنان مردم عفت پیشه کنید تا دیگران در مورد زنان شما عفت پیشه کنند » . اهمیت غیرت به قدری شایان توجه است که پیشوای ششم شیعیان ، امام صادق (ع) ، حساسیت در حفظ ناموس و عفت خانواده را از خصایص برگزیدۀ مرد در مدیریت صحیح خانواده می داند 2 .
امام رضا (ع) نیز غیرت را از صفات انبیاء الهی معرفی می نمایند : « پنج صفت از صفات انبیاء را بیاموزید ؛ 1- مواظبت براوقات نماز . 2- غیرت . 3- سخاوت . 4- شجاعت . 5- معاشرت زیاد با خانواده . 3 »
با وجود این بیانات گهربار ، گاهی غیرت بی جا و ناپسند است و خود عاملی برای ایجاد مشکلات خانوادگی و ناراحتیهای روحی و . . . می گردد . امام علی (ع ) در نامه معروفشان به امام حسن (ع) با اشاره به ضررهای افراطی گری در حفظ ناموس و غیرتمندی بی جا ، می فرمایند : « از غیرت نشان دادن بی مورد اجتناب کن ؛ زیرا این عمل درستکاران را بیماردل و افراد پاکدامن را به سوی شک و بد گمانی سوق می دهد 4 » .
1- محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص 554 .
2- حسن بن شعبه حرّانی ، تحف العقول عن آل الرسول ، ص 322 .
3- محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار ، ج 62 ، ص 3 .
4- محمد دشتی ، ترجمۀ نهج البلا غه ، نامۀ 31 .
شخص با غیرت ، نسبت به حفظ شئونات خانوادگی و حرمت ناموس خود ، حساس است و به نوعی از بی عفتی همسر و اهل خانواده اش ممانعت می نماید ؛ پس یکی از راهکارهای تقویت فرهنگ عفاف در خانواده و جامعه ، برانگیختن حسّ غیرت و تعصّب پسندیده مردان است ؛ زیرا غیرت مردان هم ناشی از عفاف خود آنان است و هم زمینۀ عفت ورزی همسرانشان و دخترانشان را فراهم می آورد . برعکس مردی که عفیف نباشد ، غیرت هم نخواهد داشت ؛ زیرا او به ناموس دیگران احترام و حریم قائل نیست ؛ پس برایش مهم نیست که دیگران نسبت به ناموس او چه رفتاری خواهند داشت ؛ پس غیرت هم به خرج نخواهد داد ؛ زیرا امام علی (ع) این نکته ارزشمند را خاطر نشان کرده اند که : « ما زَنی غَیُورٌ قَطَّ ؛ هرگز یک انسان غیرتمند زنا نمی کند1 » . شخص غیور ناخودآگاه این قانون طبیعی را که هر عملی ، عکس العملی دارد را درک می کند و این کلام گهربار حضرت علی (ع) را که « هرچه دهی همان ستانی و هرچه بکاری همان درو کنی و هرچه کنی همان را با تو کنند2 » را در درون پاک خود دریافته و بدان ملتزم گشته است . اگر در جامعه ای غیرت از بین برود ، فرهنگ عفاف نیز رو به نابودی خواهد گذاشت ؛ چون از یک سو ، مردان فاقد غیرت ، خود عفیف نیستند و از سوی دیگر همین مردان ، نسبت به ناموس خود ، پاسداشت و محافظت ندارند و بی عفتی آنان را نادیده می گیرند . مرد بی غیرت نسبت به روابط و پوشش و رفتار همسرش بی تفاوت است و زن او آزادانه و بدون حریم و قید و بند ، با همه معاشرت می کند .
در این زمینه روایتی از امام صادق (ع) آمده است که می فرمایند : « حرّمت الجنة عَلَی الدیّوث ؛ خداوند بهشت را بر مرد بی غیرت دیّوث حرام کرده است 3 » .
دَیّوث صفتی است که اگر کسی به دیگری گوید ؛ علاوه بر آنکه گناه کرده است و فحش محسوب می شود ، حدّ هم دارد ؛ زیرا به کسی اطلاق می شود که از دیدن یا بودن همسرش با دیگری باک ندارد و به مسأله غیرت مردان مربوط می شود و اگر چنین صفتی به مردی اطلاق شود ، بی غیرت خوانده می شود 4 .
در پایان این راهکار اشاره می کنیم که موارد دیگری بود که به عنوان راهکار قابل طرح و بررسی بود ؛ ولی به علّت ضیق وقت از آوردن آنها صرفنظر می کنیم .
1- حسن بن شعبه حرانی ، تحف العقول ، ص 156 .
2- همان ، ص 157 .
3- محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص 535 .
4- احمد بن برقی ، المحاسن ، ج 1 ، ص 355 .
نتیجه
عفت یک ملکه درونی است که در اثر تمرین و تهذیب روح در نفس ایجاد می گرددو مانع از تسلّط شهوت و هوای نفس بر انسان می گردد .
عفت ورزی و خویشتنداری گاهی در مقابل محرمات الهی و گاهی در مقابل مکروهات و مباحات و کارهای روزمرّه اتفاق می افتد .
در فرهنگ عمومی ، گاهی عفت با حیاء مترادف در نظر گرفته می شود ؛ ولی عفت شامل حیای مثبت و پسندیده است و نه حیای مذموم و ناپسند که موجب عقب ماندگی و رکود است .
در فرهنگ اسلامی ، عفاف نوعی فضیلت اخلاقی و رفتاری است که نشان دهندۀ طهارت درونی و بیرونی انسان عفیف است .
عفت دارای مصادیق مختلفی همچون ؛ عفت در گفتار ، در رفتار ، در پوشش ، در نگاه ، در نیّت ، در آرایش ، در شکم ، در تقاضای کمک از مردم ودر بیان و قلم است .
فضیلت اخلاقی عفت با تقوا و حیاء متفاوت است ؛ زیرا تقوا به معنای حفظ نفس از همۀ گناهان است ؛ ولی عفت به معنای حفظ نفس از شهوات انسانی و مختص به مباحث خاصی است .
غیرت به معنای حس دفاع از ناموس و ارزشهای مقدس و متعالی دینی ، ملی و فرهنگی و مقدمۀ عفاف است ؛ زیرا کسی توانایی حفظ نفس از شهوات انسانی را دارد که ، حس درونی ترغیب کننده به این نوع دفاع را ، داشته باشد .
واژۀ عفت و مشتقات آن در قرآن کریم ، در مورد عفت جنسی و اقتصادی به کار رفته است ؛ البته برخی معانی وجود دارد که دال بر عفاف است ولی با لفظ عفت به کار نرفته است .
در قرآن کریم ، زنان به عنوان پرچمداران فرهنگ عفاف ، نقش اساسی و بنیادین در تحکیم و ایجاد عفت عمومی ایفا می کنند .
در روایات اسلامی ، به عفت ورزی با جایگاه و اهمیت ویژه پرداخته شده است . در احادیث رسیده از معصومین (ع) مواردی از قبیل کمیّت و کیفیّت سخن گفتن با نامحرم ، عفت در پوشش ، عفاف در زمینۀ رفتار ، عفت شکم ، عفت فرج و . . . مورد اشاره قرار گرفته است .
بین رعایت فرهنگ عفاف و مصادیق آن و سلامت اخلاق و فرهنگ جامعه ، رابطۀ مستقیمی وجود دارد . نهادینه کردن فرهنگ عفاف نیاز به یک بسیج عمومی و عزم ملی همگانی دارد که برای تحقق آن تمام اعضای جامعه اعم از زوج های جوان ، والدین ، اولیاء مدارس ، متولیان امور دینی و فرهنگی ، سازمان ها و نهادهای عمومی و خصوصی و دولتی ، نهادهای مردمی و وزارت آموزش و پرورش ، وزارت علوم ، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی و . . . باید با خلوص نیّت و تمام توان ، اقدام به فعالیتهای سازنده و اصولی نمایند .
راهکارهای پیشنهادی در این نوشتار گام کوچکی در ایجاد ، تقویت ، تحکیم و ثبات فرهنگ عفاف در میان خانواده ها و جامعه است .
فهرست منابع
*قرآن کریم
1- ابن بابویه ، (شیخ صدوق) محمدبن علی ، من لایحضره الفقیه ؛ انتشارات جامعه مدرسین قم ، قم ، 1413ه.ق.
2- ——- ، الخصال ؛ انتشارات جامعه مدرسین قم ، قم ، بی تا .
3- ابن منظور ، جمال الدین محمد ، لسان العرب ؛ دار صادر ، بیروت ، 2000 میلادی .
4- احمدی ، حبیب ا… ، رسول ا… الگوی زندگی ؛ فاطمیا ، قم ، 1378 .
5-آذرنوش ، آذرتاش ، فرهنگ معاصر عربی – فارسی ؛ نشر نی ، تهران ، 1379 .
6- انصاریان ، حسین ، نظام خانواده در اسلام ؛ ام ابیها ، قم ، 1376 .
7- بهرام پور ، ابوالفضل ، نسیم حیات ( تفسیر جزء 30 ) ؛ هجرت ، قم ، 1377 .
8——— ، طراوت عفاف ؛ آوای قرآن ، قم ، 1389 .
9——– ، تفسیر یک جلدی مبین ؛ آوای قرآن ، قم ، 1390 .
10- پاک نیا ، عبدالکریم ، عفاف سرچشمه زیبایی ؛ نورالزهراء ، قم ، 1390 .
11- پسندیده ، عباس ، کانون مهرورزی ؛ مرکز امور بانوان نهاد ریاست جمهوری ، تهران ، 1389 .
12- دشتی ، محمد ، ترجمۀ نهج البلاغه امام علی (ع) ؛ مشرقین ، قم ، 1380 .
13 – دوست محمدی ، هادی ، شخصیت زن از دیدگاه قرآن ؛ بین الملل ، تهران ، 1379 .
14-راغب اصفهانی ، حسین بن محمد ، مفردات الفاظ القرآن الکریم ؛ ذوی القربی ، قم ، 1423 ه. ق .
15- زیبایی نژاد ، محمد رضا و محمدتقی سبحانی ، در آمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام ؛ دفتر مطالعات زنان ، قم ، 1383 .
16- سبحانی ، جعفر ، فروغ ابدیت ؛ بوستان کتاب ، قم ، 1383 .
17- ——- ، تاریخ اسلام ؛ خرّم ، قم ، 1378 .
18- شبّر ، عبدا… ، الاخلاق ؛ هجرت ، قم ، 1374 .
19- طریحی ، فخرالدین ، مجمع البحرین ؛ بی جا ، بی تا .
20- قرائتی ، محسن ، تفسیر نور؛ مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ، تهران ، 1381 .
21- مطهری ، مرتضی ، نظام حقوق زن در اسلام ؛ صدرا ، تهران ، 1376 .
22- —— ، تفسیر سورۀ نور ؛ صدرا ، تهران ، 1380 .
23- موسوی اصفهانی ، جعفر ، چرا مسلمانم ؟ ؛ رستگار ، مشهد ،1382 .
24- ناصر ، سید احمد و دیگران ، المعجم الوسیط ؛ بی جا ، بی تا .
عنوان مقاله :
عفاف و راهکارهایی برای تأثیر عفت ورزی در مصونیت اجتماعی و سالم سازی روابط خانوادگی
استاد راهنما:
حجة الاسلام حسن اسلامپور
گردآورنده : معاون پژوهش بوئین زهرا ، ام البنین فیروزی
تاریخ :
زمستان 1391
بسم الله الرحمن الرحیم
چکیده
عنوان تحقیق حاضر ، بررسی فرهنگ عفاف در آیات و روایات و راهکارهایی برای تأثیر عفت ورزی در مصونیت اجتماعی و سالم سازی روابط خانوادگی است .
عفت به معنای طهارت درونی و بیرونی است ؛ فضیلت اخلاقی و ملکه ای که در اثر تزکیه درون و مواظبت بر اعمال و رفتار بیرونی در شخص نهادینه می شود . عفت دارای مصادیق مختلفی است که در تمام ابعاد زندگی بشر قابل مشاهده است . در آیات و روایات به بحث عفاف و عفت ورزی و رعایت مسائل عفاف توصیه شده است ؛ ولی متأسفانه مشاهده می شود که تعداد اندکی از افراد جامعه ما به رعایت همۀ مصادیق آن مبادرت می ورزند . ناهنجاری هاو رذایل اخلاقی موجود در جامعه ما بهترین شاهد و گواه این مسأله است . تمام این مسائل سوالی را در ذهن محقق ایجاد کرد که : فرهنگ عفاف چه تأثیری در مصونیت اجتماعی و سالم سازی روابط افراد دارد ؟مسأله عفت ورزی از سالها پیش مورد توجه قرار گرفته است . دربارۀ عفاف و عفت ورزی کتب و مقالات زیادی تألیف شده است ؛ ولی وجه تمایز و ویژگی خاص این نوشتار سوال اصلی جدید ، فرضیه نو ، ساختار نو و چینش مطالب در بخش ها و فصول متعدد است .فرضیه محقق این است که ، رعایت عفاف از سوی افراد جامعه ، نقش مهم و بنیادینی در ایجاد آرامش روحی و روانی اعضای جامعه و مصونیت بخشی اجتماعی و سالم سازی روابط دارد .راه حل یافتن پاسخ مسئله تحقیق ، شفاف سازی ابعاد عفاف و شناساندن آسیب های نادیده انگاشتن عدم رعایت فرهنگ عفاف و کشف علل بی توجهی به آن ، آموزش های لازم به همسران و والدین است .منابع مورد استفاده محقق در این نوشتار ، قرآن کریم ، برخی منابع حدیثی و روایی ،تفسیری و برخی کتب با مباحث خانواده است .نتایج مورد انتظار که برخی به دست آمد ، عبارتند از : تعریف جامع و کاملی از عفاف ، شناسایی مصادیق عفاف ، لزوم بالابردن سطح آگاهی ها و تغییر نگرش های والدین و آموزش ارتباط موثر به همسران جوان ، لزوم یک بسیج همگانی و ملی برای نهادینه کردن فرهنگ عفاف در تمام ابعاد زندگی انسان معاصر و چندین نتیجه دیگر که طی مطالعه نوشتار به دست می آید .
مقدمه
جهان امروز شاهد عظیم ترین تحولات تاریخی و اجتماعی و سیاسی است که هرگز در تاریخ بشر دیده نشده است ؛ رفتن انسان به اعماق زمین و آسمان ها ، تسخیر فضاهای اجتماعی توسط زنان و حضور دسته جمعی آنان در بیرون از خانه ، آزادی انسان امروز از اسارت مکان و زمان و . . . حوادثی که در طول تاریخ بی سابقه بوده است .
خانواده ، دقیق ترین و شفاف ترین نهاد اجتماعی است که حوادث بزرگ و تاریخی جهان را انعکاس داده و همپای جامعه حرکت می کند . اعضای خانواده ، اعضای جامعه را تشکیل می دهند و در این جهان پرتلاطم جوامع هستند که سکان دار هدایت افراد خود هستند . اجتماعی که افراد در آن زندگی می کنند و روابطی که با یکدیگر دارند ، به طور مستقیم نشأت گرفته از روابط خانوادگی آنان است ؛ یعنی همانگونه که آنان در خانواده تربیت می یابند ، همانگونه در جامعه حضور می یابند .
در جامعه اسلامی ما عوامل متعدد و گوناگون محیطی ، تربیتی ، اخلاقی ، فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی
در نوع روابط با دیگران دخالت دارد . یکی از این عوامل که تأثیر شگرف و به سزایی در کمیّت و کیفیّت روابط افراد و حضور آنان در جامعه دارد ، مسأله فرهنگ عفاف و عفت ورزی است . عفاف به معنای خویشتنداری ، پاکدامنی و طهارت و حضور همراه با مصونیت بخشی به خود و دیگران در سطح جامعه است که این مصونیت بخشی نیز به نوعی در روابط دیگر افراد جامعه با یکدیگر تأثیر دارد .
در این نوشتار ، محقق سعی نموده است به توصیف و تبیین ابعاد فرهنگ عفاف و ارائه راهکار در چهار بخش و چندین فصل بپردازد و با بررسی آیات و روایات ، راهکارهای عملی و کاربردی را به همراه متن های علمی و نظری ارائه نماید . علت سامان دهی این نوشتار در این ساختار ، بررسی جامع و همه جانبۀ موضوع است .
فصل اول :
مفهوم شناسی عفاف و مبانی آن
1- واژه شناسی
2- مصادیق عفت
3- انواع مصونیت
4- رابطه عفت با تقوا و حیاء و غیرت
1- واژه شناسی
1- 1- معنای لغوی عفت
اکثر لغت شناسان ، واژه عفت را در معانی یکسان و مشابهی همچون ؛ پاکدامنی ، پرهیزگاری ، پاکی ، طهارت ، حیاء ، شرم ، نجابت ، پارسایی ، آبرومندی و خودداربودن، به کار برده اند . 1
فخرالدین طریحی درباره واژه عفت می نویسد : « عَفَّ عَن الشَی ءِ اَی اِمتَنَعَ عَنهُ فهوَ عَفِیفٌ . در ادبیات عرب ، عفت با کسره خوانده می شود . 2»
راغب اصفهانی درباره عفت می نویسد : « العفه حصول حالهٍ لِلنَفسِ تَمتَنِعُ بِها عَن غَلَبَه الشَهوَه ؛ عفت عبارت است از حالتی در نفس و روح انسان که این حالت مانع از تسلط شهوت و هوای نفس بر انسان می شود و مُتَعفِّف به کسی می گویند که در اثر تمرین ، دارای این حالت باشد . اِستعفاف یعنی صددرصد عفت داشتن . 3»
ابن منظور در ذیل این ماده آورده است : « العِفهُ عَمَّا لایَحِلُ و لایَجمِلُ ؛ عفت ، خود نگه داری از غیر حلال ، کارهای حرام و پست است ؛ عفت پیشگی یعنی خود نگهداری . 4»
در کتب لغوی دیگر نیز معانی مشابهی ذکر شده است : کَفَّ و اِمتَنَعَ عَن طَلَبِ الشِیء 5؛ عفت یعنی خودداری و دوری از طلب چیزی .العِفَه طَهارهُ الجَسَد التََّبَتُّل الابتِعاد عَن الشَهَواتِ الجَسَدِیه 6 ؛ عفت یعنی پاکی جسم از آلوده شدن به شهوات جنسی و جسمی . العَفافُ الاِمتِناعُ عَمّا لا یُحسَنُ قَولاً و فِعلاً 7 ؛ عفاف یعنی خودداری از آنچه که از لحاظ قولی و فعلی (کلامی و رفتاری ) پسندیده نیست . العَفِیفُ الطاهِرُ الصِفاتُ ذو العِفّه 8 ؛ عفیف کسی که صفات پاکی دارد و دارای صفت عفت است .
————————————————————————-
1- آذرتاش آذرنوش ، فرهنگ معاصر عربی به فارسی ، ص 446 .
2- فخر الدین طریحی ، مجمع البحرین ، ج 5 ، ص 102 .
3- حسین بن محمد راغب اصفهانی ، المفردات فی غریب القرآن ، ص 573 .
4- جمال الدین محمد ابن منظور ، لسان العرب ، ج 9 ، ص 254 .
5- ناصر سید احمد و دیگران ، المعجم الوسیط ، ص 366 .
6- همان ، ص 367.
7- و 8 - همان ، ص 368 .
با تعاریف ذکر شده به این نتیجه می رسیم که ، عفت دارای معنای گسترده ای است و به هرنوع خویشتنداری و خود نگهداری در مقابل هر نوع حرامی ، حتی گاهی اوقات مکروهات یا مباحات و کارهای عادی روزمرّه ، اطلاق می گردد. 1
به طور معمول در فرهنگ و گویش متداول و عمومی عفت در معنای پاکدامنی و خویشتنداری به کار می رود . 2
توجه در معنای لغوی عفت ، نشانگر آن است که هیچ ردّپایی از جنسیت یا اختصاص به جنس خاص (زن ) در آن به چشم نمی خورد .
2- معنای عرفی عفت
در ادبیات فارسی ، عفت و عفاف از نظر معنا و گویش ، تفاوت یافته است .
در لغت نامه دهخدا ، چنین آمده است : « عفاف ؛ پارسایی و پرهیزگاری ، نهفتگی ، پاکدامنی و خویشتنداری . 3 »
در لغت نامه و فرهنگ فارسی معین آمده است : «عفاف ؛ پارسایی ، پرهیزگاری و پاکدامنی . در تداول غالباً به کسر اول تلفظ می کنند . 4 »
بنابراین در گویش فارسی ، عفاف به کسر اول و به معنی پاکدامنی به کار می رود .
3- معنای اصطلاحی
در فرهنگ و تفکر اسلامی ، عفاف ، واژه ای با بار معنایی خاصی که برگرفته از آیات و روایات است و نوعی از منش است که همراه با کنش رفتاری و گفتاری خود را نمایان می کند ؛ یعنی عفاف نوعی فضیلت اخلاقی و رفتاری است که به صورت فطری از درون انسان سرچشمه می گیرد و موجب طهارت درونی و بیرونی انسان عفیف می گردد 5 ؛ به همین علت در لسان روایات ، عفاف ، بالاترین عبادت بعد از شناخت خدا ، تلقی شده است.
1- در همین نوشتار اشاره خواهیم کرد که در توصیه های پیامبر اکرم (ص) به مسلمانان حتی عفت ورزی در کارهای مباح و یا مکروه را توصیه کرده اند .
2- عادل اشکبوس ، فرهنگ فارسی به عربی ، ص 46 .
3- دهخدا ،لغت نامه دهخدا ،
4- محمد معین ، فرهنگ معین ،
5- عبد الکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 13 .
4-عفت در اصطلاح اخلاق
در علم اخلاق ، عفت ورزی به معنای اطاعت قوه شهوت در خوردن و آمیزش جنسی ، از عقل و از سوی دیگر ممانعت از چیزی که عقل و شرع از آن نهی کرده است و این حد اعتدال در شرع ، ستوده شده است .1
خواجه نصیر الدین طوسی ، از بزرگترین نظریه پردازان اخلاقی و اجتماعی در حوزه دینی ، می نویسد :
« عفت ، ملکه خُلقی یا فضیلتی است که قوه شهوانی را کنترل کرده و زیر پوشش قرار می دهد ؛ تا اراده بر مقتضای تدبیر عقلی به سوی این قوه گسیل شود و اجازه نمی دهد که اراده مستقیماً در دسترس قوه شهوانی قرار گیرد تا به سوی مطلوبات خود برود . 2 »
اخلاق بنا بر حکم عقل اقتضاء دارد شخص عفیف در تمام شئونات رفتاری و اخلاقی ، عاقلانه رفتار نماید و تسلیم هوای نفس نگردد و هرآنچه را که قوه غضب و شهوت می طلبد بجا نیاورد ؛ به عبارت دیگر با توجه به عبارت پذیرفته شده ، « ما حَکَمَ بِهِ العَقل حَکَمَ بِهِ الشَّرع و ما حَکَمَ بِهِ الشَّرع حَکَمَ بِهِ العَقل ؛ هرآنچه را که عقل حکم کند شرع نیز آنرا تائید می کند و بالعکس»عقل و شرع به عنوان دو رسول باطنی و ظاهری به فرد عفیف توصیه می کنند در تمام ابعاد و حالات زندگی هوای نفس را کنترل کنند تا از حدود الهی و انسانی فراتر نرود و موجبات هلاکت خود و دیگران را فراهم نیاورد .
1- احمد حاج سید جوادی و بهاء الدین خرمشاهی ، دایره المعارف تشییع ، ج 11 ، ص 310 .
2- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 23.
.
2- مصادیق عفت
عفاف و عفت ورزی دارای مصادیق و اقسام مختلفی است که در این نوشتار 10 مصداق آن ذکر می شود:
1- عفت فکر و اندیشه . 2 - عفت نیت . 3- عفت نگاه . 4- عفت کلامی و گفتاری . 5- عفت رفتاری .6- عفت در پوشش . 7- عفت در آرایش . 8- عفت بیان و قلم . 9- عفت شکم . 10- عفت در تقاضای کمک از مردم .1
1- 2- عفت فکر و اندیشه
در توضیح این مصداق که بالاترین مرحله عفت ورزی است ، لازم است به سرچشمه تمام رفتارهای انسان یعنی فکر او،توجه شود؛یعنی اگر این مرحله رعایت شود وانسان در حوضه اندیشه عفت ورزد و به گناه فکر نکند و تمایلات قلبی و اندیشه خود رااز گناه محفوظ دارد،عمل به بقیه اقسام عفت آسان خواهد شد .
برای همه انسان ها ثا بت شده و علم نیز آن را تاکید کرده است که اگر انسان در اندیشه چیزی باشد ،به سوی آن تمایل پیدا خواهد کرد .
در کلام گهربار حضرت امیر (ع) آمده است :« مَن کَثُرَ فِکرُهُ فِی المَعاصِی دَعَتهُ إلَیها 2 ؛ کسی که زیاد در اندیشه گناه باشد ، سرانجام آن اندیشه های پلید ، او را به ارتکاب گناه می کشاند و آلوده اش می کند . »
مولای متقیان در سخن گرانقدر دیگری روزه دل را از تفکر در گناه ، بالاتر از روزه شکم در طعام بیان می دارند : «صِیامُ القَلبِ عَنِ الفِکرِ فِی الآثامِ أفضَلُ مِن صیامِ البَطنِ عَنِ الطَّعَامِ . 3 »
امام صادق (ع) : « کسی که در اندیشه ارتکاب گناه است ، همانند کسی است که در خانه ای آتش روشن کند که دودهای تیره آتش ، زیبایی های ساختمان را خراب و تباه می کند ؛ اگر چه خانه آتش نگیرد . 4 »
1- عبدالکریم پاک نیا ،عفاف سرچشمه زیبایی،ص28 .
2- جمال الدین خوانساری ، شرح غررالحکم ، ج 5 ، ص 331 .
3- همان ، ص 176 .
4- محمد کلینی ، الکافی ، ج5 ، ص 542 .
2- 2- عفت نیّت
همانگونه که بیان شد ، اندیشه بد ، انسان را به سوی ارتکاب محرمات متمایل می کند ، در ادامه باید بیان داشت که نیّت و اراده سوء و بد نیز زمینه ساز ارتکاب گناه خواهد بود .
انسان بعد از اندیشه و تفکر ، به وسیله وسوسه های شیطان برای انجام و ارتکاب گناه زمینه سازی می کند ؛ یعنی اراده می کند که به سوی عمل حرامی ، حرکت کند و در صورت فراهم بودن شرایطش آن را انجام دهد .
عفت ورزی در این مرحله نیز کمی مهمتر از بقیه اقسام دیگر است ؛ زیرا حتی اگر انسان در مرحله اندیشه عفت نورزد ، می تواند در این مرحله خود را از غوطه ور شدن در اقسام دیگر نگهدارد و کنترل نماید .1
انسان باید نیت خود را همواره پاک نگهدارد و به محرمات و حتی مکروهات ، آلوده نکند ؛ زیرا نیت نافرمانی خدا و ارتکاب گناه نوعی سرکشی در مقابل خداوند است . نقش نیّت خوب و بد ، به اندازه ای مهم است که امام صادق (ع) می فرماید : « خداوند مردم را در روز قیامت بر اساس نیّت هایشان محشور و بازخواست می نماید . 2 »
3- 2- عفت نگاه
یکی از مصادیق عفت ورزی و عفاف ، عفت نگاه و خودداری از نگریستن به محرّمات الهی و تمام چیزهایی است که خداوند از نگریستن به آنها منع کرده است .
در فرهنگ اسلامی و دینی و آیات و روایات ، از نگاه به نامحرم و افرادی که رابطه مَحرَمِیَّت با کسی ندارند ، نهی شده است و به زنان و مردان باایمان امر شده است که نگاههای خود را کنترل کرده و مهار کننده بر اساس این دستور الهی ، زن و مرد نامحرم باید از خیره شدن به یکدیگر ، چشم چرانی ، نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر و نگاه توام با قصد لذت بردن از یکدیگر ، بپرهیزند و خود را مجهز به نیروی عفاف در نگاه سازند تا برای افکار شیطانی زمینه ای در وجودشان نماند . 3
عفت در نگاه بسیار سرنوشت ساز است و عبارات ائمه ما را به اهمیت آن رهنمون می سازد . امام صادق (ع) می فرماید :« النَّظرهُ سهمٌ مِن سَهام ِ اِبلیس مسمومٌ ، مَن تَرَکَها لِله عَزَّوَجَلَّ لا لِغیرِهِ أَعقَبَهُ اللهُ إیماناً یَجِدَ طَعمَهُ 4 ؛ نگاه کردن ( به محرمات الهی ) تیری مسموم و زهردار از تیرهای شیطان است ، هرکس آنرا فقط به خاطر خدا ترک کند و
1- عبد الکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 30 .
2- شیخ حرّ عاملی ، وسائل الشیعه ، ج 5 ، ص 542 .
3- عبد الکریم پاک نیا ، همان ، ص 32 .
4- محمدبن علی ابن بابویه (شیخ صدوق) ، من لا یحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 18 .
چشم از آنچه حرام است بپوشاند ، خداوند ایمانی به وی عنایت می کند که طعم (شیرین ) آنرا در دلش می یابد . »
کلام پیامبر اکرم (ص) در این باره بسیار تأمل برانگیز است : « مَن مَلأَ عَینَهِ مِن حرامٍ مَلأََ عَینَه یومَ القیامهِ مَنَ النارِ إلّا أن یَتُوبَ و یَرجَعَ 1 ؛ هرکس چشمان خود را از نگاههای حرام پر و سیر نماید ، خداوند در روز قیامت چشمانش را از آتش جهنم پر خواهد کرد ، مگر اینکه توبه کند و استغفار نماید . »
نگاه حرام ، علاوه بر اینکه زمینه ارتکاب گناه را فراهم می آورد و حرام است ، به صورت مستقل نیز ممنوع و حرام است و از گناهان کبیره محسوب می شود ؛ زیرا هر گناهی که برای آن وعده عذاب داده شده ، کبیره است .
نگاه حرام ، ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی زیادی به دنبال دارد؛ زیرا نگاه هوس انگیز چه از سوی مردان و چه از سوی زنان ، آتش شهوت جنسی و هیجانات روحی را شعله ور می نماید و به دنبالش گناهان بسیاری همچون ؛ ارتباط نامشروع ، استمناء ، همجنس بازی و مفاسد اخلاقی دیگر ، فراهم می آید .
در حدیث زیبای دیگری از امام صادق (ع) روایت شده : در روز قیامت همه چشم ها ( به دلیل ترس از هول قیامت ) گریان هستند به جز سه دیده ؛ چشمی که به دیدن محرمات الهی آلوده نگشته است و از همه حرا مها چشم پوشی کرده است و … .2
نکته دیگر شایان ذکر ، توجه به عبارت یَغُضُّوا مِن أبصارِهم 3 ( غضّ بصر ) در آیه شریفه قرآن کریم است که به همه مردان و زنان مومن دستور می دهد ، چشمهایشان را فرو بیاندازند و از نگاهشان بکاهند ؛ یعنی نگاه حرام نه نگاه عادی ، در اسلام ممنوع و حرام شده است ؛ زیرا معمولأ در اولین نگاه توجه کافی نیست و شهوت کسی تحریک نمی شود ، نگاههای بعدی است که با توجه است و زمینه تحریک قوای جنسی را فراهم می آورد .
4-2- عفت کلام
با جستجو در آیات قرآن کریم ، هر شخص منصفی به این نکته اعتراف می نماید، خداوند متعال در هر مسأله ای ازمسائل جنسی ، اخلاقی و تربیتی ، که درصدد إلقاء مفاهیم و ارزشهای انسانی و الهی است ، با لحنی سخن گفته است که احترام و حرمت مخاطب رعایت شده باشد .
————————————————————————–
1- ابن بابویه ( شیخ صدوق ) ، من لایحضره الفقیه ، ج 4 ،ص 13 .
2- کلینی ، الکافی ، ج 4 ، ص 234 .
3- سوره مبارکه نور ، آیات شریفه 30 و 31.
قرآن کریم ، این برنامه کلی و سعادت آفرین، بهترین الگو برای سخن گفتن است ؛ زیرا در تمام خطابات خود ، عفت کلام را رعایت کرده است و حتی در مواردی که کافران و منافقان را خطاب قرار داده با الفاظ زشت و توهین آمیز ، سخن نگفته است .
با این مقدمات ، روشن می گردد که رعایت عفت در محاورات و گفتگو های روزمره ، از دیگر اقسام عفت است ؛ در همین راستا ، گفتگوی غیر ضروری با نامحرم ، ادعای ناحق ، تحقیر ، دشنام ، دروغ ، قضاوت باطل ، خودستایی ، دفاع از أهل باطل ، ریختن آبروی مومن ، پاسخ های جاهلانه ، به خود بالیدن ، افشای اسرار ، قطع سخن دیگران ، تهمت ، غیبت و … از مواردی است که با عفت کلام منافات دارد .
در فرهنگ اسلامی نه تنها به محتوای غیر ارزشی کلام توجه خاصی شده است ؛ بلکه توجه به لحن ارزشی و محترمانه نیز لازم است ؛ به طور مثال در ابلاغ رسالت انبیاء و در باب أمربه معروف و نهی از منکر ، با سخن نرم و لحن محبت آمیز ، توصیه شده است 1 ؛ خداوند متعال به حضرت موسی (ع) می فرماید : « فقولاً له قولاً لیّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکّرُ أو یَخشی 2 ؛ با فرعون به نرمی سخن بگویید ، شاید متذکر شود یا از خدا بترسد . »
الگوی مکارم اخلاق – حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم – در همه أبعاد عفیف ترین انسان ها بودند ؛ زیرا گاهی در شرایط بسیار بحرانی و خاص نیز از مرز عفاف خارج نشدند و هرگز لب به نفرین و دشنام دشمنان خدا ، نگشودند ؛ به طور مثال در جنگ اُحُد که پیامبر خدا (ص) ، به علت سهل انگاری برخی از مسلمانان و ترکِ محلِ نگهبانی خود ، دچار جراحت شدند و دندان های جلویشان شکست و صورت مبارکشان زخمی و خونی شد ، به سرزنش یاران و نفرین کفّار و یا دشنام گویی نپرداختند و حتی یارانشان را نیز از این کار باز داشتند . 3
پیامبر اسلام دراین جنگ ، بعد از مشاهده پیکر مثله شده حضرت حمزه عموی بزرگوارشان ، باز هم عفت کلام را مراعات فرموده و به دشنام گویی یا نفرین دشمن نپرداختند و تنها کلامی که برای تسلای خاطر خود فرمودند این بود که : دیگر به مصیبتی مانند مصیبت تو گرفتار نخواهم شد و هرگز در هیچ مقامی ، مصیبتی همانند مصیبت تو و سخت تر از آن بر من نخواهد گذشت . 4
در بیان نمونه دیگری از عفت کلام پیامبر ، کلام گهربار ایشان در روز فتح مکه که با وجود دستیابی بر مشرکان و قاتلین عموی عزیزشان شعار ؛ الیوم یوم المرحمه سر دادند . ایشان حتی به وحشی غلام هند جگرخوار ، قاتل حضرت حمزه ، تنها این جمله را که خویشتن را از من پنهان کن تا تو را نبینم . 5
1- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 33 .
2- سوره مبارکه طه ، آیه شریفه 44 .
3- جعفر سبحانی ، فروغ ابدیت ، ص 552 .
4- جعفر سبحانی ، تاریخ اسلام « زندگانی پیامبر خاتم » ، ص191 .
5- حبیب ا… احمدی ، رسول ا…. الگوی زندگی ، ص 190.
این برخوردهای عفیفانه و استفاده از جملات همراه با رعایت عفت کلام از سوی خاتم الانبیاء و بهترین انسان روی زمین ، برای همه شیعیان ، الگوی رعایت عفت کلام است تا اینکه سعی نمایند حتی در سخت ترین لحظات از حریم و مرز عفاف خارج نشوند .
5-2- عفت در پوشش
از شاخص ترین دستورات دین مبین اسلام ، رعایت عفت در پوشش خصوصاً برای بانوان است ؛ البته به این دلیل است که جنس زن لطیف ، پرجاذبه و زیباست و در معرض تهدید عفت شکنان و متجاوزان قرار دارد . خداوند متعال در مورد زنان اوامر ویژه ای صادر کرده است : « یا أیُّها النَّبی قُل . . . و نِساءِ المُومِنین یُدنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابِیبِهنَّ ، ذلک أدنی أن یُعرِفنَ فَلا یُوذَینَ 1 ؛ ای پیامبر ، به همسران و دخترانت و زنان مومن بگو ، چادرها و لباس های بلند و سرتاسری خود را بر خویشتن افکنند ، این کار برای این که به عفاف شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند ، بهتر است.
عفت و پاکدامنی ، با آفرینش و فطرت زن به هم آمیخته است و در آفرینش او جایگاه عظیم و والایی دارد که هم خود زنان و هم دیگران خواهان عفت و پاکدامنی آنان هستند و زن را با این ویژگی می پسندند . شارع مقدس ضروریات آفرینش زن و صلاح و خیر جامعه را در نظر گرفته ، و حجاب را لازم شمرده تا عفت برونی زن ، با عفت درونی او هماهنگ و بنیان خانواده مستحکم گردد و زن همچون کالای ناچیز در معرض همگان قرار نگیرد . قرآن مسئله حجاب را در چند آیه ، یادآوری و در بعضی از آنها ، به حکمت و فلسفه و آثار ارزشمند حجاب اشاره کرده است که در همین نوشتار به آن اشاره خواهد شد . 2
مسأله عفت در پوشش به اندازه ای دارای اهمیت است که در دستور دیگری خداوند به بانوان پیامبر (ص) به عنوان الگوی زنان مسلمان امر می کند : « وَ قَرنَ فی بُیُوتِکُنَّ و لاتَبَرُّجنَ تَبَرُّجنَ الجاهِلَّیه الأُولی 3 : و در خانه های خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین ( قبل از اسلام ) در میان مردم ، با پوشش نامناسب ظاهر نشوید . »
تبرُّج در لغت عرب به معنای ظاهر شدن در برابر دیدگان همه مردم است . 4 خداوند در این آیه خطاب به زنان مسلمان می فرماید : همانند دورانی که اسلام را به عنوان دین خود انتخاب نکرده بودید و به شئونات آن پایبند نبودید و روسری های خود را پشت سر می انداختید و سر و گردن و سینه و گوشواره هایتان نمایان می شد ؛ اینگونه در مقابل نامحرمان ظاهر نشوید و در پوشیدن لباس و روسری عفت داشته باشید و حریم الهی را رعایت کنید .
1 - سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 59 .
2- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 40 .
3- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 33 .
4- آذرتاش آذرنوش ، فرهنگ معاصر عربی به فارسی ، ص 60 .
این یک حکم عام است که خطاب آن به تمام زنان مسلمان است تا به عنوان نمادهای عفت و حیاء در جامعه ظاهر شوند و حضور عفیفانه آنها تبلیغی برای تمام مردم جهان باشد ؛ اسلا هرگز از زنان مسلمان نخواسته است تا پرده نشین و خانه نشین شوند ؛ بلکه در هیچ آیه و روایتی توصیه نشده که زنان در خانه حبس و زندانی شوند و در جامعه حاضر نشوند . مطالعه و جستجو در تاریخ نشان می دهد که حرمسرا سازی و زندانی کردن زن و ممانعت از خروج او از خانه ، در برخی از کشور ها و ملل و تمدن ها همچون یهودیان و یونانیان وایران باستان ، وجود داشته است و در برخی کشورها همچون عربستان در زمان معاصر وجود دارد . برخی از اقوام در گذشته به زنان خود اهانت ها و توهین های بی شرمانه نموده اند . این در حالی است که پوشش و حجاب در همه اقوام و تمدن ها وجود داشته است و از همان ابتدای آفرینش انسان ( آدم و حوا ) دارای پوشش بوده اند ؛ حتی در برخی تمدن ها ، زنان از روپوش ها ، پیراهن های گشاد و بلند ، روسری و حتی بُرقع و نقاب استفاده می کرده اند . در تمدن ایران قدیم باستان ، زنان پوشش هایی به نام چادر و صورت پوشهایی به نام روبند داشته اند و قسمتی از چادرشان کمربندی داشت که آن را به کمر می بستند .
با جستجو درتاریخ اقوام و ملل به این نکات دست می بابیم که زنان یهودیان ، مسیحیان ، یونانیان و ایران باستان ، زنان چینی ، هندی و تُرک دارای پوشش خاص فرهنگ و تمدن خود بوده اند و برهنگی در هیچ تمدنی نبوده است .
با این مقدمات ، این نکته را می افزاییم که پوشش داشتن بجز مزیایای جسمی و بهداشتی ، دارای مزایای روحی روانی و معنوی بسیاری است که در احادیث و کتب حدیث ، اخلاق و تفسیری به آن اشاره شده است ؛ در اینجا به یک نکته پُر اهمیت و جالب توجه اشاره می کنیم ؛ دلایل علمی نشان می دهد ، رعایت حجاب تأثیر شگرفی در أعمال فیزیولوژیکی بدن دارد 1 ؛ به همین علت دین مبین اسلام در راستای اثبات کلام مَا حَکَمَ به الشَرع حَکَمَ به العقل
أهمیت ویژه ای به حجاب و پوشش زنان در جامعه قائل شده است .
در دین اسلام حجاب برای زنان و فرو افکندن نگاه برای مردان و زنان واجب شده است ؛ زیرا یکی از دلایل این دستورات ، تأثیر تصاویر تحریک کننده بر غدّه هیپوفیز مردان و فعّال نمودن آن است ؛ از نظر علمی دستگاههای تولید مثل مردان فعال تر از زنان است و چون این دستگاهها تحت تأثیر هیپوفیز در مغز است ، پس تصاویر تحریک کننده از طریق بینایی بر هیپوفیز مردان به شدّت تأثیر می گذارد و با تحریک مردان آن را فعّال می کند .2
در نتیجه ، مشاهده زنان بد حجاب و نمایان شدن اعضای بدن آنان ، فعال سازی تحریک کننده را تشدید می کند و فضای اجتکاع را برای مردان از لحاظ روحی نا امن می نماید و چه بسا برخی از مردان کم تقوا عنان از کف بدهند .
6- 2- عفت رفتار
1- ماهنامه داخلی گفتمان دینی ، ( اداره کل تبلیغات اسلامی قزوین ) ، بی نا ، ش 2 ، ص 15 .
2- همان ، ص 16 .
لازمه حضور اجتماعی زنان و مشارکت آنها به عنوان نیمی از بدن اجتماع در عرصه های گوناگون اجتماعی ، ارتباط و معاشرت با مردان نامحرم درمحل کار و کوچه و خیابان است ؛ بدین دلیل عفت رفتاری ، از بخش های حساس عفاف و نشانگر معاشرت سالم و روابط مشروع با رعایت مرزبندی و حفظ حریم دیگران است .
مصادیق عفت در رفتار
عفت در رفتار دارای معنای گسترده و وسیعی است که شامل : نوع راه رفتن ، نوع خندیدن ، نوع پاسخدهی به همکاران و ارباب رجوع ، ارتباطات کاری با همکاران نامحرم ، چگونگی نشستن بر روی صندلی ، چگونگی حضور و عبور از خیابان ، نوع حضور در مغازه ها ، چگونگی خرید وسایل مورد نیاز از فروشندگان اعم از چانه زنی و … است .
از جمله مصادیق دیگر عفت در رفتار ، عدم مصافحه زن و مرد نامحرم است که در دستورات متعالی دین اسلام توسط شارع مقدس از آن نهی شده است . رسول خدا (ص) در این باره می فرماید : « مَن صافحَ أمرَأهً حراماً جاء َ یَومَ القِیامَهِ مَغلُولاً ثُمَّ یُومَرُ بِهِ إِلی النَّارِ 1 ؛ هر مردی با زن نامحرمی دست دهد ، روز قیامت ، زنجیر شده محشور می گردد ؛ سپس أمر می شود او را به جهنم بیندازید . »
اختلاط و روابط ناسالم زنان و مردان ، عاملی برای گسترش فساد و فحشاء است و پرهیز از آن از مصادیق عفت رفتاری است . در این باره ، مردان و زنان نامحرم ، از حضور در مکان خلوت و جلوه گری در مقابل نامحرمان نهی شده اند . 2
در احکام فقهی که مراجع تقلید صادر کرده اند ، حضور مرد با زن نامحرم در جای خلوت که دیگری نمی تواند به آنجا وارد شود ، اشکال دارد و احتیاط واجب ترک آن است و نماز خواندن آنان در چنین مکانی نیز اشکال دارد . 3
عفت در رفتار ، از جمله مواردی است که متأسفانه مسلمانان به آن اهمیت چندانی نمی دهند و آن را در معنای احساس غریبی کردن ، خود را گرفتن ، مغرور بودن ، نجوشیدن و معانی از این قبیل می شمارند ؛ به همین دلیل بسیار مشاهده شده که حتی بانوان محجبه نیز ، در برخورد با نامحرمان این دستور الهی را نادیده می انگارند .
بحث در این مورد بسیار پر اهمیت است ؛ زیرا عدم رعایت عفت در رفتار ، مفاسد اخلاقی بیشماری در پی دارد که باید به آن توجه کافی شود و مردان و زنان مسلمان در محل کار خود به این خصیصه الهی و انسانی توجه کافی مبذول
1-محمدباقر مجلسی ، بحارالانوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار، ج73 ، ص363.
2-سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 33و59 – سوره مبارکه نور آیه شریفه 31 ؛ و لا یضربن بأرجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن .
3- توضیح المسائل مراجع تقلید .
دارند و عفت عمومی جامعه را خدشه دار نکنند .
7-2- عفت در آرایش و آراستگی
عفت در آراستن و آرایش به معنای محدود سازی آرایش بانوان و دختران ، به محیط و کانون خانواده و در مقابل محارم است ؛ زیرا زیبایی ظاهر و آراستگی برای هر مسلمانی لازم است ؛ پاکیزگی و نظافت ، امری پسندیده و مطلوب که مورد رضایت خداوند است ؛ ولی طبق موازین شرعی و برای سالم سازی جامعه و مصونیت بخشی به آن از انحرافات اخلاقی ، فرهنگی و عقیدتی ، واجب است ، محدود به محیط خانواده و فقط در مقابل محارم خصوصاً همسر باشد تا هم نیاز های زیبایی دوستی زنان تأمین گردد و هم مردان از مضرات تحریک کننده آن در امان باشند .
در همین راستا دین اسلام به مردان توصیه می کند ، در مقابل همسرانشان خود را بیارایند و مردان میانسال که رنگ مویشان سفید شده با خضاب و رنگ از یکنواختی ، خارج شوند تا همسرانشان به آنها متمایل شوند . در روایات بیشماری به زنان توصیه شده است که خود را برای همسرانشان آرایش کنند و به جلوه گری و خودنمایی در مقابل همسرانشان بپردازند و لباس حیاء و شرم را در مقابل همسرانشان از تن بیرون کنند و همچون طاووس به دلبری از شوهرانشان بپردازند و از عطر و بوی خوش بهره گیرند .1
8 – 2- عفت شکم
مهمترین نوع عفاف که در آیات قرآن کریم 2 و روایات بیش از موارد دیگر مورد توجه صریح شارع مقدس ، قرار گرفته است ، عفت شکم است .
مهمترین راه نجات از شهوت شکم ، پرهیز از حرام خوری 3 و پرخوری است ؛ زیرا لقمه حرام و شکم سیر و انباشته از غذاهای رنگارنگ ، روح انسان را اسیر دنیا و شیطان می نماید و دیگری به اطاعت خدا ، گردن نمی نهد و به مسیر طغیان و عصیان قدم می گذارد و محو دنیا شده و آن را بر آخرت ترجیح می دهد ؛ پس برای رهایی از این نوع شهوت ، باید عفیفانه برخورد کرد و در انتخاب لقمه و میزان غذای مصرفی ، بیشترین وسواس را به خرج داد .
1- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، صص 43- 45 ( با دخل و تصرف ) .
2 – فَلیَنظُرِ الإنسانُ إلی طَعامِهِ ؛ سوره عبس ، آیه 24 .
3- مُجَالِدهُ السُّیُوفِ أَهوَنُ مِن طَلَبِ الحَلال ؛ بحارالانوار ، ج 47 ، ص 59 .
کم خوردن و کسب لقمه حلال 1 و بسنده کردن به داشته ها و قناعت ، بهترین نوع عفت است ؛ زیرا در روایات متعدد آمده است که شکم پُر و مملو از غذاهای رنگارنگ و مختلف ، موجب مردن قلب و مبغوض نزد خداوند است ؛ در روایات بیشماری به فواید گرسنگی ، تشنگی و کم خوری اشاره شده است .
در کتاب مصباح الشریعه از امام صادق (ع) نقل شده است : « کم خوری در هر حال و در نظر هر قومی پسندیده است ؛ زیرا مصلحت ظاهر و باطن در کم خوری است . خوردن تنها به چهار صورت پسندیده است : ضرورت ، عُدّه ، فتوح و قوت ؛ خوردن به صورت ضرورت مخصوص پرندگان ، عُدّه شیوه پرهیزگاران در خوردن است که امور مردم را برعهده دارند ، فتوح روش خوردن متوکلین و قوت برای مومنین است .2»
مرحوم مجلسی در شرح این حدیث می فرماید : « ممکن است منظور از ضرورت آن باشد که در مواد غذایی جز به هنگام ناچاری تصرف نکند و این طریقه برگزیدگان است و مراد از عُدّه این است که غذا را برای فقراء و ضعفاء ذخیره کند و این شأن گردانندگان امور خلق است که تقوی پیشه دارند ؛ زیرا آنان خیانت نمی کنند و مواد غذایی را در موارد خود مصرف می کنند ؛ فتوح آن است که چیزی را ذخیره نکند و منتظر باشد تا خدا چه می رساند ، آنگاه کم یا زیاد آن را مصرف کند و این رسم متوکلین است ؛ منظور از قوت آن است که به اندازه مصرف یک سالش ذخیره کند ؛ زیرا این مقدار برای مومن جایز است .3 »
گرسنگی دارای فواید زیادی است که در این نوشتار به چند مورد آن اشاره می کنیم :
فواید گرسنگی
1- قلب انسان دارای صفا و تیزبینی و زیرکی می گردد ؛ زیرا علم ثابت کرده است که شکم سیر ، فکر و مغز انسان را مشغول می دارد و حالتی شبیه مستی و حواس پرتی ایجاد می نماید .
2- آرامش دل و رقت قلب ایجاد می گردد ؛ زیرا انسان به یاد خدا می افتد و برای درک مناجات آماده می شود و نوعی تمایل به معنویات در او ایجاد می گردد .
3- تواضع و از بین رفتن تمایل به گناه و گردنکشی ایجاد می شود ؛ زیرا تکبُّر و خودخواهی و میل به گناه در انسان از بین می رود .
4- در حال گرسنگی به یاد عذاب اهل جهنم و روز قیامت می افتد ؛ زیرا یکی از عذابهای اهل جهنم که در سوره
1- ردُّ دانقٍ حَرَامٍ یَعدِلُ عِندَ اللّهِ سَبعِینَ حِجَّهً مَبرُوَرهً ؛ نخوردن یک دانگ حرام ، برابر هفتاد حج پاک و مخاصانه است .
2- سید عبد ا…. شُبّر ، الاخلاق ، ص 215 .
3- همان ، صص 213 – 217 ( با دخل و تصرف ) .
غاشیه 1 به آن اشاره شده تناول از طعامی است که ضریع نام دارد ، نه سیر می کند ، نه فربه و چاق می نماید و به گرسنگی انسان می افزاید و سمّی است .2
5 - سلامتی بدن و دفع بیماری ها را در پی دارد .
6 - تمایل کمتر به خواب را در پی دارد .
7 - قناعت و سبک شدن بار هزینه زندگی را در پی دارد .
در قرآن کریم به همه انسان ها توصیه شده است که : « بخورید و بیاشامید ؛ ولی اسراف نکنید ؛ زیرا اسراف کاران برادران شیاطین هستند .3»
در پایان به این سخن حکمت آمیز لقمان به فرزندش ، اشاره می کنیم که مایه پندگیری برای همه مسلمانان است ؛ پسرکم ، هنگامی که شکم پُر باشد ، فکر می خوابد ، حکمت گنگ می شود و اعضاء و جوارح از عبادت می مانند .4
3-انواع مصونیت
مصونیت کلمه ای عربی از ریشه صَوَنَ به معنای دفاع کردن ، حمایت کردن ، پاس داشتن شرافت ، حفظ کردن ناموس ، نگهداری کردن و پاسداری کردن از آبرو است .
(آذرتاش آذرنوش،فرهنگ معاصر عربی- فارسی، ص 376)
مصونیت دارای اقسام مختلفی است . مصونیت جسمانی ، مصونیت اخلاقی ، مصونیت سیاسی و مصونیت اجتماعی و … برای انسان تعریف می شود . مهمترین نوع مصونیت ، مصونیت اجتماعی است ؛ زیرا افراد با حضور در اجتماع در معرض انواع آسیب ها و آلودگی های روحی، روانی ، اخلاقی و جسمانی ، قرار می گیرند و به همین جهت مجهز کردن افراد به آگاهی ، ایمان و تقوا موجب ایجاد مصونیت اجتماعی برای آنان می گردد .
1- سوره مبارکه غاشیه ، آیات شریفه 6- 7 .
2- ابوالفضل بهرام پور ، نسیم حیات ( تفسیر جزء 30 ) ، ص 126 .
3- سوره مبارکه اعراف ، آیه شریفه 31.
4- سید عبدا… شُبَّر ، الاخلاق ، ص 214 .( با دخل و تصرف ) .
4- رابطه عفت با تقوا و حیا و غیرت
1- 4-رابطه عفت با تقوا
با مشاهده معنای لغوی عفت و تقوا و مقایسه آنها متوجه می شویم بین آن دو شباهتها و تفاوتهایی وجود دارد . شباهت آنها این است که هر دو در معنایشان حفظ نفس و خویشتنداری دارند .
در معنای تقوا نوشته اند : حفظ نفس از انجام همه گناهان ؛ یعنی تقوا حالتی است که بر اعمال خارجی انسان نظارت دارد و او را از انجام گناهان باز می دارو ؛ تقوا ملکه ای است که هر کس به آن مزیّن شود ، حالتی ملکوتی و روحانی در او ایجاد می گردد . قبلاً در معنای عفت گفته شد ، عفت به معنای حفظ نفس از شهوات انسانی و مختص به مسائل شکم و فرج ( مسائل جنسی ) است ؛ یعنی نگهداری خویشتن در مقابل مباحث جنسیتی و شهوت حرام خواری و پرخوری ، که مربوط به خواسته های نفسانی انسان است .
با این تعاریف روشن می گردد که تقوا دارای معنای وسیعی نسبت به عفت است و کسب آن نیاز به تلاش زیاد و مجاهدتهای خالصانه و دقیق دارد ؛ ولی عفت بیشتر در مورد خویشتن داری در موضوع قناعت در امور مالی و کنترل غریزه جنسی است که اولی موجب عزّت و کسب آبرو و دومی موجب حیا و کسب غیرت در مقابل پرده داری و انحرافات جنسی می گردد و در روایات به عفت بطن و فرج تعبیر شده است 1 ؛ پس متصف شدن به صفت عفت بسی آسان تر از کسب ملکه تقوا است و شایسته است تمامی مسلمانان به این صفت متصف شوند .
2- رابطه عفت با حیاء
در فرهنگ مردم ایران گاهی به غلط واژه حیاء در معنای عفت به کار می رود ؛ درحالی که حیاء به دو قسم : پسندیده و ناپسند تقسیم می شود و دارای معانی متضاد و متفاوت است ؛ زیرا گاهی کم رویی و خجالتی بودن از مصادیق حیاء شمرده می شود که ناپسند است . در همین راستا ، امام صادق (ع) حیاء را به پنج نوع تقسیم فرموده اند ، که همه موارد
1- عبدالکریم پاک نیا ، عفاف سرچشمه زیبایی ، ص 25 . ( با دخل و تصرف ) .
آن پسندیده است : 1- حیاء از گناه 2- حیاء در مقابل کوتاهی در انجام وظائف بندگی 3- حیاء برای گرامی داشت و کرامت طرف مقابل 4- حیاء به جهت محبت و علاقه قلبی 5- حیاء از هیبت و عظمت طرف مقابل 1. طریحی در معنای حیاء می نویسد : « نوعی تغییر و انفعال نفسانی که از احساس عیب و مذمت بر انسان عارض می شود .2 »
در لغت نامه های دیگر نیز حیاء به معنای خجالت کشیدن از رودر روشدن با کسی یا از چیزی یا به دلیل . . . ، شرمنده بودن و . . . است .3
همانطور که بیان شد حیاء دو نوع پسندیده و ناپسند ( مذموم ) دارد که همه نوع مثبت آن باعث ترقی و تعالی انسان شود ، پسندیده است و هر نوع منفی آن که موجب کم رویی و ضعف و عقب ماندگی انسان شود ، ناپستد و مذموم است . حیای مثبت برای هر انسانی نیکوست ؛ اما در بانوان نیکوتر و زیبنده تر است ؛ زیرا موجب تعالی و ترقی روحی و معنوی آنان می گردد .
امام صادق (ع) حیاء مثبت را ده قسم نامبرده و فرموده اند که نه قسم آن برای زنان و یک سهم آن برای مردان زیبنده است . ایشان فرموده اند : حیاء دارای ده سهم است . نه سهم آن برای زنان و یک سهم آن برای مردان است ؛ « پس هرگاه زن حائض شود یک جزء از شرمش می رود و هنگامی که ازدواج می کند و به همسری مردی درآید ، بخشی از حیای او می رود و چون بکارتش برداشته شود ، جزئی دیگر از حیاء از او برود و چون دارای فرزند شود و فرزندی به دنیا آورد جزئی دیگر از حیای او برود ، پنج جزء برای او باقی می ماند ، اگر به بی عفتی و فساد آلوده گردد ، تمام شرمش از او می رود و اگر پرهیزکاری نماید و عفت ورزد ، آن پنج جزء برای وی باقی خواهد ماند . 4 »
با این توضیحات ، عفت به عنوان ویژگی برتر انسانی و اخلاقی شامل همه اقسام حیای مثبت می شود و فقط حیای منفی از آن استثناء و سلب شده است .
3 - رابطه عفت با غیرت
1- محمد باقر مجلسی ، بحارالأنوار الجامعه لدرر الأخبار الأئمه الأطهار ، ج 68 ، ص336 .
2- فخرالدین طریحی ، مجمعالبحرین ، ج 1 ، ص 113 .
3- آذرتاش آذرنوش ، فرهنگ معاصر عربی – فارسی ، ص 151 .
4- شیخ صدوق ، من لایحضره الفقیه ، ج3 ، ص 468 .
واژه غیرت در زبان عربی به معنای حمیّت ، تعصّب ، مناعت و شرافت نفس است . 1 این صفت انسانی که بیشتر به جنس مذکّر ، نسبت داده می شود ، از شریف ترین اوصاف انسانی و به معنای حسّ دفاع از ناموس و ارزش های مقدس و متعالی دینی ، ملی و فرهنگی است .
با توجه به معنای غیرت ، این صفت متعالی مقدمه فرهنگ و مسأله عفاف است ؛ زیرا کسی قدرت حفظ نفس از شهوات انسانی را دارد که حسّ درونی داشته باشد که او را به این حسّ ارزشمند دفاع از ارزش ها و ناموس الهی ، ترغیب و تشویق نماید ؛ یعنی اگر کسی نسبت به ارزش چیزی حسّ دفاع و وفاداری نداشته باشد ، در پی حفظ آن نخواهد بود .
غیرت و حساسیت نسبت به پاسداشت ارزش های الهی ، از مهمترین صفات دین باوران و انسان های آزاده است .
غیرت دارای مراتبی است که شامل : غیرت در امور دینی و مسائل مذهبی ، غیرت نسبت به اموال خود و دیگران ، غیرت نسبت به پرورش صحیح اولاد و حسّ مسئولیت پذیری در قبال آنان و غیرت نسبت به ناموس و أهل خانواده که یکی از بارزترین مصادیق آن ، همین مورد اخیر است که گاهی در دفاع از میهن و سرزمین متبلور می شود .
حساسیت و غیور مردی در مقابل آسیب های فرهنگی ، عقیدتی و اخلاقی که متوجه جایگاه رفیع عفاف و عفت ورزی است و ترمیم آنها ، در سیرۀ بزرگان دین و پیامبران و اولیاء الهی ، اهمیت به سزایی دارد .2
امام صادق (ع) رئیس مذهب شیعه ، سه خصلت را برای مرد در مدیریت صحیح خانه و خانواده ضروری می دانند : 1- رفتار نیکو با خانواده 2- توسعه در رفاه و آسایش آنان به قدر توان 3- حساسیت در حفظ ناموس و عفت خانواده 3.
برای روشن شدن ارزش غیرت و غیرتمندی ، توجه به این حدیث ارزشمند از پیامبر اکرم (ص) ضروری است . ایشان می فرمایند :« کانَ ابراهیمُ - علی نبینا و آله و علیه السلام - أبی غَیُواً و أَنا أَغیَرُ مِنهُ و أَرغَمُ اللّه أَنفَ مَن لایَغارُ مِنَ المُومِنین 4 ؛ پدرم ابراهیم غیور بود و من از او غیورترم و خداوند بینی بی غیرت را به خاک ذلّت می مالد .»
این حدیث نشان دهنده جایگاه ویژه رعایت غیرتمندی از سوی مردان در نزد خداوند است .
در برخی از احادیث عفت با غیرت رابطه مستقیم دارد ؛ همانند این حدیث که امام علی (ع) فرمودند : «ارزش عفت هرکس به اندازۀ غیرت اوست 5 » ؛ یعنی تنها شخص غیرتمند است که عفت پیشه می کند و به ناموس دیگران احترام می گذارد .
1- آذرتاش آذرنوش ، همان ، ص 492 .
2- عبدالکریم پاک نیا ، همان ، ص 151 ( با دخل و تصرف ) .
3- حسن بن شعبه حرّانی ، تحف العقول عن آل الرسول ، ص 322 .
4- رضی الدین حسن بن فضل طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 239 .
5- محمد دشتی ، ترجمه نهج البلاغه ، حکمت 47 .
توجه در مفهوم این حدیث روشن می سازد که هر مردی نسبت به رعایت حریم الهی خصوصاً در مورد خانواده اش غیور و غیرتمند باشد به همان اندازه عفیف خواهد بود و نسبت به ناموس دیگران هم احترام خواهد گذاشت ؛ بنابراین عفاف ، خصلت خاص زنان نیست بلکه مردان را نیز در بر می گیرد ، امّا غیرت در برخی روایات مختصّ به مردان دانسته شده است ؛ در اثبات این مطلب روایتی از امام باقر (ع) نقل شده که می فرمایند : « إنَّ اللّه تَبارَک و تَعالَی لَم یَجعَلِ الغِیرَهَ للنِساء و إِنَّماجَعَلَ الغِیرَهَ لِلِّرجال 1 ؛ به درستی که خداوند تبارک و تعالی غیرت را برای زنان قرار نداده است و تنها غیرت را مختص مردان قرار داده است . »
باید توجه شود که فرد غیور وارد حریم دیگران نمی شود و به دیگران هم اجازه نمی دهد نامحرمی وارد حریم خصوصی خانوادگی او نشود ؛ زیرا اهل عفاف و غیرت است .
1- رضی الدین حسن بن فضل طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص239 .
فصل دوم :
عفاف در آیات و روایات
1- عفت ورزی در آیات قرآن کریم
2- نقش زنان در ایجاد و تحکیم عفت عمومی از نظر قرآن
3- ارزش عفت در روایات و آحادیث
1- عفت ورزی در آیات قرآن کریم
واژه عفت و مشتقات آن در قرآن کریم ، بیشتر در مورد عفت جنسی و اقتصادی به کار رفته است ؛ ولی آیاتی نیز وجود دارد که لفظ عفت در آن نیست ولی به صورت ضمنی این معنا را می رساند . در این نوشتار ابتدا به آیاتی که صراحتاً به مسأله عفت ورزی اشاره دارد ، پرداخته و سپس آیات دسته دوم را ذکر می کنیم . در ارائه آیات ، روش اختصار و جامعیت انجام شده است .
آیات دسته اول
1- در آیه سوره نور ، خداوند متعال درباره عفت جنسی می فرماید : « وَلیَستَعفِفِ الَّذینَ لایَجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یُغنِیُهُم اللّه مِن فَضلِه 1 ؛ و کسانی که امکانی برای ازدواج (و زناشویی ) نمی یابند ، باید پاکدامنی و عفت ورزی پیشه کنند ؛ تا اینکه خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز و غنی گرداند . »
در این آیه شریفه خداوند متعال به مجردان و یا بیوه گانی که امکان ازدواج و شرایط و تسهیلات تشکیل کانون خانواده را ندارند ، امر می نماید دامان خود را از بی عفتی و ناپاکی محفوظ نمایند تا خداوند لطف و فضل خود را شامل حال آنان گرداند .
این دستور الهی به دلیل اهمیت و توجه ویژه و فراوانی است که دین اسلام به مسأله عفاف و پاکی و نزاهت روابط جنسی در میان افراد قائل است و این مبنی بر یک سلسله حکمتها و فلسفه ها است .2
مخاطب این آیه ، دختران و پسران مجرد یا افراد بی همسر بیوه ای است که با تمام تلاش و نیازی که دارند ، وسایل ازدواجشان فراهم نیست و ناچار مدتی را با محرومیت می گذرانند ، باید به هر صورت تقوا و عفت خود را حفظ کنند تا گشایش حاصل شود و خداوند آنها را از شرایط تجرّد خارج کند .3
نکته جالب توجه که از آیه قبل به دست می آید این است که خدا به عفت ورزان وعده داده که زمان صبر بر گناه و حفظ عفت کوتاه است و برای عفت سقف زمانی تعیین شده و آن زمانی است که وعده نجات از فقر داده شده است .4
1- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 33 .
2- شهید مرتضی مطهری ، آشنایی با قرآن ؛ تفسیر سوره نور ، ص 67 .
3- ابوالفضل بهرام پور ، تفسیر یک جلدی مبین ، ص 355 .
4- ابوالفضل بهرام پور ، طراوت عفاف ، ص 108 .
2- در آیه دیگری از سوره نور ، از واژه عفت جنسی و رعایت آن در پوشش ، به عنوان یک ارزش برتر که خداوند سمیع و علیم آن را خیر می شمارد ، یاد می شود :« والقَواعِدُ مِنَ النَساءِ الآّتِی لایَرجُونَ نِکاحاً . . . أن یَستَعفِفنَ خَیرٌ لَهُنَّ . . . 1 ؛ زنان از کار افتاده و پیری که امید به ازدواج ندارند ، گناهی برآنان نیست که لباس های بلند رویین ( چادر ) خود را بر زمین بگذارند ، به شرط آنکه در برابر مردان خود آرایی نکنند و اگر خود را پوشانده و عفت به خرج دهند برای آنان بهتر است و خداوند شنوا و داناست . در این آیه شریفه عفت ورزی در پوشش حتی برای زنان سلخورده و ناتوان ، مایۀ خیر و برکات دانسته شده است ؛ شاید این خیر ، تعالی روح و ثواب سالم ماندن جامعه از آثار سوء بی عفتی باشد .
این آیه حکم زنان سالخورده را در مورد حجاب استثناء کرده و بیان کرده است : گناهی بر ایشان نیست که لباس های روئی (چادر ) خود را بر زمین بگذارند ؛ البته مشروط به اینکه خودآرایی و زینت نکنند ؛ زیرا در این شرایط سنی ، مفاسد کشف حجاب در مورد آنها وجود ندارد .2
در حدیٍثی از امام صادق (ع) در تفسیر این آیه آمده است : « منظور از لباسهای رویی چادر و روسری است .3»
3-در آیه دیگری از قرآن کریم ، عفت ورزی اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است و از افرادی یاد شده که از شدّت عفت ورزی ، قناعت و عدم تکدی گری ، به غلط از سوی دیگران ثروتمند پنداشته می شوند : « . . . یَحسَبُهُم الجاهِلُ أغنیاءَ مِنَ التَعَفَف4 ؛ باید انفاق شما به خصوص برای آن مهاجران فقیری باشد که از شدّت عفت و خویشتنداری ، افراد آگاه آنها را ثروتمند می پندارند . »
در این آیه شریفه اشاره شده است که افرادکم بضاعت باید ، در تقاضای کمک از مردم عفت به خرج دهند و هرگز دستشان را برای تقاضای کمک جلوی خلق خدا دراز نکنند . در بحث مصادیق عفاف بحث عفت شکم و جلوگیری از پرخوری و حرام خواری مطرح گردید و فواید گرسنگی بیان گردید .
4-در سوره نساء آیه ای وجود دارد که عفت ورزی در اموال یتیمان ، مسائل اقتصادی و عفت شکم و بطن مورد تأکید قرار گرفته است : « وَ مَن کانَ غَنیاً فَلیَستَعففَ و مَن کانَ فقیراً فَلیَأکَل بَالمَعروف 5 ؛ کسی که بی نیاز است از برداشت حق الزحمه ، خودداری کند و آن کس که نیازمند است ، به طور شایسته و مطابق زحمتی که می کشد ، از آن بخورد .»
1- سوره مبارکه نور ،آیه شریفه60 ..
2- ابوالفضل بهرام پور ، تفسیر مبین ، ص359 .
3- شیخ حرّ عاملی ، وسایل الشیعه ، ج 14 ، کتاب نکاح ، ص 147 .
4- سوره مبارکه بقره ، آیه شریفه 237 .
5- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 6 .
مخاطب این آیه شریفه ، سرپرستان و قَیّمان یتیمانی است که در صورت بی نیازی از اموال یتیمان ، باید عفت به خرج دهند و از گرفتن حق الزحمه ای که در قبال رسیدگی به امور یتیمان ، مستحق آن هستند ، چشم پوشی کنند و در صورت نیاز مندی به مقدار متعارف ونه مُصرِفانه اِرتزاق کنند و عفت ورزی نمایند . 1
آیات دسته دوم
همانطور که بیان شد برخی آیات دیگری نیز وجود دارد که به صورت غیر صریح به مسأله عفت ورزی اشاره دارد که در این نوشتار به صورت نام بردنی آنها را بر می شماریم .
1- « وَ الَّذین یَرمونَ المُحصَناتِ 2. . . »
دراین آیه به مسأله عفت کلام و خودداری از فحش ناموسی و اتهام عمل منافی عفت به زنان پاکدامن اشاره شده است .
3.2- « إنَّ الَّذینَ جاءَوا بِالأِفکِ عُصبَهً مِنکُم
در این آیه به مسأله عفت ورزی در کلام و پرهیز از دروغ و تهمت عظیم به یکی از زنان پیامبر (ص) هشدار داده است .
3- « إِنَّ الّذِینَ یُحِبُّونَ أََََن تَشِیعَ الفاحِشَهُ فِی الذِینَ امَنوا لَهُم عَذابٌ الیمٌ فی الدنیا و الآخِرهِ 4 . . .»
در این آیه به علاقمندی منافقان و کفار در شیوع و رواج فاحشه و زشتکاری و ناپاکی دامن در بین مومنان اشاره دارد که عذاب وعده داده شده در آیه نشاندهنده کبیره بودن این فکر و اندیشه است .
4- « یا أیُّها الَّذِینَ امنوا لاتدخلوا بُیُوتاً غَیرَ بُیُتوِکُم حتُی تَستأنِسُوا و تُسَلِّمُوا علی أَهلِها . . .5 »
در این آیه شریفه به سرزده وارد نشدن به خانه های دیگران بجز از طریق آشنایی دادن و اجازه خواستن ، اشاره شده است . این مسأله برای رعایت عفت و جلوگیری از افتادن در گناه است .
1- محسن قرائتی ، تفسیر نور ، ج 2 ، ص 244 .
2- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 4 .
3- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 11 .
4- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 19 .
5- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 27 .
5- « یاأَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا لِیَستَأذِنَکُم الَّذینَ مَلَکَت اَیمانِکُم وَ الَّذِینَ لَم یَبلُغُوا الحُلُمَ مِنکُم ثَلاثَ مَرّاتٍ مِن قَبلِ صَلوهِ الفَجرِ وَ حِینَ تَضَعُونَ ثِیابَکُم مِنَ الظَّهِیرَهِ وَ مِن بَعدِ صَلوهِ العِشاءِ ثَلاثِ عَوراتٍ لَکُم 1 .»
در اکثر آیات سوره نور حکم مسائل عفت عمومی بیان شده است . در این آیه ، حکم ورود بچه های نابالغ( که هنوز فرق بین اتاق خصوصی و زمان استراحت را خوب درک نمی کنند ) به اتاق خصوصی پدرومادر که عدم رعایت آن موجب دامن زدن به بلوغ زود رس جنسی یا آلودگی های جنسی می گردد، بیان شده است . خداوند در اینجا دستور می دهد در سه وقت ، که زمان خلوت و استراحت و احتمالاً روابط جنسی یا معاشقه های جنسی والدین است ، باید بچه ها با کسب اجازه وارد اتلق آنها شوند ؛ زیرا قبل از نماز صبح ، به هنگام ظهر و پس از نماز عشاء ، اوقات میل به رابطه جنسی از سوی والدین است و مشاهده این حالات موجب انحراف و فساد فرزندان می گردد.
6- « وَ اذا بَلَغَ الَاَطفالُ مِنکُمُ الحُلُم فَلیَستَأذِنُوا کَما استَأذَنَ مِن قَبلِهِم .2 . »
در این آیه حکم آیه قبلش ، اجازه خواستن فرزندان از والدین در ورود به اتاق خصوصی آنها ، صحبت می کند ؛ یعنی زمانیکه کودک به سن بلوغ رسید باز هم باید اجازه بگیرد .
7- « یا نساءَ الَّنبیِّ لَستُنَّ کَاَحَدٍ مِنَ النِساءِ اِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخضَعنَ بِالقُولِ فَیَطمَعَ الَّذی فی قَلبِهِ مَرَضٌ وَ قُلنَ قَولاً مَعروفاً 3 .»
خطاب این آیه در مرحله اول به زنان پیامبر به عنوان الگو و در مرحله بعد به تمام زنان مسلمان است تا هنگام سخن گفتن رعایت عفت را نموده و با کلام تحریک آمیز و ناز و کرشمه سخن نگویند تا مقدمات تحریک جنسی و انحراف مردان را فراهم نیاورند .
8- « وَ قَرنَ فِی بُیُوتِکُم وَ لاتَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِیَّهِ الاُولی . . .4
در این آیه خداوند به زنان امر می کند تا بیشتر در خانه هایشان آرام گیرند و با آرایش و خود نمایی در جامعه حاضر نشوند و جولان ندهند تا مقدمات انحراف و فساد مردان را فراهم نیاورند و عفت عمومی از سوی هر دو جنس رعایت گردد .
9- « یا أیُها النَّبیُّ قُل لِاَزواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ المُومِنینَ یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابِیبِهِنَّ . . .5
1- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 58 .
2- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 59 .
3- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 32 .
4- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 33 .
5- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 59 .
در این آیه مبارکه خطاب به زنان پیامبر امر شده تا روپوشها و روسری های بلند خود را بر سر و گردن خود بپیچند تا با اطمینان بدن آنها را بپوشاند و باد و دیگر حوادث آن را از بدنشان جدا نکند .
در این خطاب نکته سنجی ویژه ای وجود دارد ؛ خداوند به زنان فرموده چادرها یا روسری های بلندتان را به خود بپیچید یا به خود نزدیک کنید و نفرموده همراه داشته باشید . خداوند به نحوۀ پوشیدن نیز توجه داشته است . 1
10- « وَ الحافِظینَ فُرُوجِهِم وَ الحافِظاتِ 2 .»
در این آیه مبارکه که در راستای آیات قبل درصدد ذکر صفات مردان و زنان مومن است ، در کنار صفاتی همچون ؛ اسلام ، ایمان ، اطاعت پیشگی ، صداقت ، صبر ، خشوع ، بذل ، صدقه ، صیام و ذکر کثیر ، صفت عفت را بیان کرده ؛ یعنی مردان و زنان مومن دامان خود را از آلودگی به فحشاء حفظ می کنند ؛ بنابراین عفت جزء اصلی ترین صفات ایمانی است .
11- « وَ الَّذِینَ هُم لِفُرُجِهِم حافِظُونَ * اِلا عَلی اَزواجِهِم . . . 3 . »
در این آیه به تنها راه حلال رابطۀ جنسی ؛ یعنی ازدواج اشاره شده است و برای حفظ عفت عمومی ، حفظ دامان از رابطه خارج از ازدواج بپرهیزید تا اهل تعدّی و تجاوز از حدّ محسوب نشوید که افراد لاابالی و بی بندو بار در نزد خدا نه از مصلین و نه از مومنان شمرده نمی شوند 4 .
12- « . . . محصَناتٍ غَیرَ مُسافِحاتٍ و لا مُتَّخِذاتِ اَخدانٍ . . . 5 . »
در این شریفه ، به مردان توصیه شده که با زنان پاکدامنی ازدواج کنیدکه اهل فحشاء نباشند و اهل رابطه دوستی پنهانی با نامحرمان نباشند ؛ یعنی داشتن رابطه پنهانی با نامحرم از پاکدامنی به دور است و عفت عمومی را خدشه دار می کند و حرام است .
13- « . . . مُحصِنینَ غَیرَ مُسافِحِینَ وَ لامُتَّخِذِی أَخدانٍ . . .6 . »
خداوند در این آیه خطاب به مردان می گوید پاکدامن باشید و آهل دوستی و رابطه پنهانی با زنان و دختران نامحرم
1- ابوالفضل بهرام پور ، طراوت عفاف ، ص130 .
2- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 35 .
3- سوره مبارکه مومنون ، آیات شریفه 5- 7 .
4- ابوالفضل بهرام پور ، همان ، ص 133 .
5- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 26 .
6- سوره مبارکه مائده ، آیه شریفه 5 .
نباشید ؛ زیرا این نوع رابطه نامشروع شما را از دایره عفاف و پاکدامنی خارج می کند .
با توجه به دو آیه اخیر ، هر نوع رابطه پنهانی و نامشروع با نامحرمان بدون جاری شدن صیغه عقد و ازدواج ممنوع و حرام است .1
1- ابوالفضل بهرام پور ، طراوت عفاف ، ص 133 .
2- نقش زنان در ایجاد و تحکیم عفت عمومی از منظر قرآن
در دین مبین اسلام زنان همچون قلب خانواده ، به تصویر کشیده شده اند ؛ زیرا مهمترین و ارزشمندترین عمل که تربیت فرزند و به شکوفایی رساندن استعدادهای انسانی و متعالی است ، توسط زنان و در دامان ایشان صورت می گیرد ؛ از سوی دیگر خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی که اعضای آن جامعه انسانی را تشکیل می دهند ، تأثیر مستقیمی در سعادت و شقاوت هر جامعه ای دارد ؛ پس اگر قلب این تشکّل عظیم انحراف و کژروی گردد ، جامعه سالم نخواهد بود و توان ادامۀ زندگی در شرایط سالم و عادی را نخواهد داشت . توجه به این نکته نیز ضروری است که در همه جانداران ، جنس مونث جایگاه ویژه و مطلوبیتی خاص نزد جنس مذکر دارد ؛ انسان ها نیز از این قاعده طبیعی مستثنی نیستند ؛ زیرا خداوند متعال در آیات متعدد شاهدی بر این مدّعا ارائه داده است : « زُیِّنَ لِلّناسِ حُبُّ الشهواتِ مِنَ النِساءِ و 1. . . ؛ برای مردان علاقمندی و دوست داشتنی ( گوناگون از جمله ) میل به زنان و . . . آراسته و زینت شده است » .
در این آیه به صورت طبیعی و فطری ، جاذبه داشتن زنان برای مردان در کنار سایر علاقمندی های مردان گنجانده شده است ؛ میل به خودنمایی و خودآرایی و شکارچی گری نیز در زنان ، غریزۀ عجیبی است که به صورت طبیعی وجود دارد 2 و از امیال فطری آنها است و قطعاً کارکردی حکیمانه دارد و باید در مسیر و کانالی صحیح هدایت شود که وحی و عقل عهده دار این مسأله است 3.
با این دو مقدمه ، به این نتیجه منتهی می شویم که علاقمندی مردان به جنس زنان و میل به خودنمایی زنان و در پی آن مسئولیت عظیم زنان در تربیت نسل و سعادت جامعه ، می طلبد که این غرایز به گونه ای ارضاء گردد که هیچکدام از دو جنس دچار خسران و ضرر نگردد ؛ مدیریت این عمل در دست زنان است ؛ زیرا خداوند متعال به منظور هدایت صحیح این امیال ، تکالیفی را برای زن و مرد معین کرده است که أهم این تکالیف متوجه زنان است .
خداوند حکیم در آیات متعددی این تکالیف را برای زنان برشمرده است ؛ در این نوشتار برخی از این آیات در ذیل می آید :
1- « وَ قُل لِلمُومنات . . . یَحفظنَ فُرُجِهِنَّ وَ لایبدینَ زینتهنَّ . . .4 ؛ ای پیامبر به زنان مومن بگو پاکدامن خود را حفظ
1- سوره مبارکه آل عمران ، آیه شریفه 14 .
2-شهید مرتضی مطهری ، مجموعه آثار ، ج 19 ، ص 453 .
3-فصلنامه طهورا ، اسد ا… جمشیدی ، نقش زنان در ایجاد عفت عمومی از دیدگاه قرآن ، ص 128 .
4-سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 31 .
کنند و زینتهای خود را جز آنهایی که نمایان است ، آشکار نسازند و با روسری های خود سر و گردن خود را بپوشانند و زینتهای خود را جز برای همسر و . . .آشکار نسازند و به گونه ای راه نروند که زینتهای پنهانشان آشکار گردد » .
از این آیه چنین به دست می آید که تکالیف زنان برای ایجاد عفت عمومی عبارت است از :
1- حفظ فرج و مسائل جنسیتی
2- عدم آشکار سازی زینت ها و زیبایی ها
3- حفظ پوشش و استفاده از لباس های مناسب و روسری هایی که سروسینه را بپوشاند .
4- حفظ حجاب در مقابل نامحرمان
5- عفت ورزی در رفتار و راه رفتن
6- توبه از گناهان و پاکسازی روح و روان و کسب تقوا .
برخی از لباس ها و بعضی از ژست ها زبان دار هستند . آدمی که لباس پوشیدنش همانند لباس پوشیدن زنان آماده برای شکار است ، بدون شک ، آدمهای هرزه او را مشتری می پندارند ؛ یک زن دو جور لباس می پوشد : گاهی طوری سنگین و پوشیده لباس می پوشد که وقتی در خیابان راه می رود ، وضعش فریاد می زند که من عفیف هستم ، کسی حق ندارد در من طمع کند ؛ در این حالت ژست و لباس او می گوید من عفیف ، در حریم و دور از دسترس هستم و طبعاً افرادی که دنبال شکار می روند ، سراغ او نمی روند . گاهی یک زن طوری لباس می پوشد که می گوید دنبال من بیا ؛ با زبان خودش حرف نمی زند ؛ ولی ژست و لباسش همه را دعوت می کند که سراغ من بیا و مرا تعقیب کن ؛ من این کاره هستم .1
2- « أَن یَستَعفِفنَ خَیرٌ لَهُنَّ وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیم 2 » .
در این آیه رعایت عفت به نفع زنان ذکر شده است و تکلیف آنان شمرده می شود .
3- و«َ قَرنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لاتَبَرُّجنَ . . . 3 » .
در این آیه از زنان خواسته شده در خانه هایشان بمانندو قرار گیرند و به آشکار سازی زینت ها و خودنمایی نپردازند .
1- شهید مرتضی مطهری ، آشنایی با قرآن ، ص 170 .
2- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 60 .
3- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 33 .
در این دستور الهی به زنان توصیه شده ، با تکیه بر مشترکات انسانی در اجتماع حاضر شوند ؛ در نتیجه لازم است ویژگیهای جنسی خود را بپوشانند . این تکلیف الهی زنان برای حفظ عفت عمومی ضروری است .
4- « یا أیُّها النبی قُل لأزواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ المُومنین یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلابِیبِهِنَّ ذلک أدنی أن یُعرِفنَ فَلایوذَینَ . 1
» . در این تکلیف الهی به زنان مومن توصیه شده از پوشش های سراسری و بلند استفاده نمایند تا اینکه به عفیف بودن شناخته شوند و مورد آزار و اذیت مردان هرزه قرار نگیرند . این یک تکلیف الهی برای ایجاد و تحکیم عفت عمومی در جامعه است .
5- «. . . فَلاتَخضَعنَ بِالقَول فَیَطمَعَ الّذی فی قَلبِهِ مَرَضٌ وَ قُلنَ قَولاً مَعروفاً 2 » .
از دیگر تکالیف زنان مومن در ایجاد و حفظ عفت عمومی ، رعایت عفت در گفتار است .
6- « . . . فَالصالحاتُ قانتاتٌ حافظاتٌ لِلغِیب بِما حَفِظَ اللّهُ ؛ زنان صالح و شایسته فرنان بردار هستند و در غیاب همسران ، به آنچه خدا حفظ کرده ، اسرار شوهر را حفظ می کنند » .
خداوند متعال در این آیه می فرماید ، زنان شایسته دارای ارزشهای ویژه ای هستند ؛ زنانی که صالح ، مطیع همسر ، در غیاب همسر ، حافظ حیثیت و ناموس و شئون خانواده هستند ، حافظ آنچه که خدا به حفظ آن فرمان داده و خود نیز آن را حفظ کرده است . 3
در این آیه ، زنان صالح کسانی هستند که ، شایستگی و لیاقت روحی و پاکی درونی و روانی داشته و از ناپاکی ها و آلودگی ها و خبث یاطن ، پاک و منزه هستند و نه تنها در حضور همسر ، چنین فرشته گونه اند ؛ بلکه در غیاب همسر نیز تعهد و مسئولیت خویش را ادراک کرده و وظابف خود را در کانون خانواده به خوبی انجام می دهند و حافظ اسرار همسر ، آبرو ، ناموس و حیثیت او هستند .4 پس از دیگر تکالیف زنان حفظ اسرار و ناموس شوهران در حضور و غیاب آنان است .
7- « أزواجاً خیراً مِنکُّنَّ مُسلِماتٌ مُومِناتٌ قانِتاتٌ تائِباتٌ عابِداتٌ سائِحاتٌ . . . 5 ؛ ( همسران نیکو ) همسرانی مسلمان
—————————————————————————
1- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 59 .
2- سوره مبارکه احزاب ، آیه شریفه 32 - 33 .
3- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 34 .
4- هادی دوست محمدی ، شخصیت زن از دیدگاه قرآن ، ص 143 .
5- سوره مبارکه تحریم ، آیه شریفه 5 .
مطیع ، توبه گر ، عبادت گر ، روزه گیر . . . » .
خداوند متعال در این آیه یکی از مهمترین تکالیف زنان مسلمان را ، ایمان حقیقی داشتن و مطیع بودن در مقابل خدا و همسرانشان ، أهل توبه بودن ، عابد بودن ، روزه دار بودن ، بیان می کند .
بهترین زنان ، زنانی هستند که در مقابل حق تسلیم گشته اند ؛ ایمان قلبی و عملی دارند و از زشتیها و بدی ها متنفر هستند .1
1- هادی دوست محمدی ، شخصیت زن از دیدگاه قرآن ، ص 143 .
3- ارزش عفت و عفت ورزی در روایات و أحادیث
با جستجو در منابع حدیثی و روایی ، به روایاتی برمی خوریم که أهمیت فوق العادۀ و ویژۀ حضرات معصومین ( علیهم السلام ) را به مسأله عفت ورزی و عفاف ، منعکس می کند . برخی از این روایات به اندازه ای قابل تأمل و توجه است که هر محقق و مطالعه کننده ای را به شگفتی وا می دارد .
1-3- ارزش عفت از زبان حضرت رسول (ص)
از رسول خدا (ص) روایت شده است : « العَفافُ زِینَهُ النِساءِ 1 ؛ عفت ورزی و پاکدامنی ، زینت زنان است » . در روایت دیگری از آن حضرت آمده است : « عَفُّوا تَعِفُّ نِساءَ کُم 2 ؛ عفیف باشید تا زنان شما عفیف باشند » .
این دو روایت بیانگر این نکته مهم است که ، اگر مردان عفت پیشه کنند و در نگاه ، کلام و رفتارشان با زنان نامحرم عفیفانه برخورد کنند ، زنان خودشان هم عفت پیشه خواهند کرد ؛ زیرا عفت زینت زنان است و اگر مردان آن را رعایت کنند ، زنانشان هم به آن زینت آراسته خواهند شد .
مسأله عفت ورزی در مسائل شکم و بطن نیز از نگاه ایشان دور نمانده است و در روایات بیشماری به این مورد اشاره کرده اند از جمله : « أربَعٌ إذا کُنَّ فِیکَ فَلا عَلَیکَ مافاتک مِنَ الدُّنیا ؛ صِدقُ الحدیث وَ حِفظُ الأمانَه و حُسنُ الخُلق و عِفَّهُ مَطعَمٍ 3 ؛ اگر چهار ویژگی داری ، دیگر به نداری و فقر دنیا غم مخور ؛ راستی در گفتار ، أمانت داری ، أخلاق نیکو و پاکی در خوراک . »
توجه به معنای این حدیث به نکته ای پنهان رهنمون می نماید که همۀ این چهار ویژگی به گونه ای از مصادیق عفت هستند ؛ زیرا راستی در گفتار از مصادیق عفت کلام است ؛ أمانت داری نیز از جهتی مصداق عفت است ؛ زیرا شخص أمین در مقابل ناموس مردم ، چشم فرو می بندد ؛ أخلاق نیکو نیز از زاویه ای می تواند مصداق عفت باشد ؛ زیرا کسی که برخوردش با دیگران و رفتار و گفتارش با مردم ، حَسَن و عفیفانه باشد ، با عفت عمل کرده است ؛ پاکی در خوراک نیز به صورت واضحی از مصادیق عفت است .
در حدیث دیگری از حضرت رسول (ص) آمده است : « هرکس با زن نامحرم دست دهد ، در روز قیامت با غل و زنجیر وارد عرصۀ محشر می شود و خداوند دستور می دهد او را به آتش جهنم بیفکنند و هرکس با زن نامحرم شوخی کند و با سخنان خنده دار و شهوت آمیز با آن زن گفتگو نماید ، در مقابل هر کلمۀ
1- غلامحسین مجیدی خوانساری ، نَهجُ الفَصاحه ، ص 460 .
2- غلامحسین مجیدی خوانساری ، همان ، ص461 .
3- غلامحسین مجیدی خوانساری ،همان ، ص 462
.
حرامی که به آن زن گفته است هزار سال ( در جهنم ) حبس خواهد شد 1 » .
ایشان در این کلام گهربار ، لزوم رعایت عفت در رفتار و گفتار با نامحرمان را گوشزد می فرمایند .
در حدیث دیگری از ایشان روایت شده است : « اگر سر مرد مسلمانی را با سوزن سوراخ کنند ، بهتر از آن است که وی بدن زن نامحرمی را لمس کند 2 » .
حضرت رسول (ص) حتی گفتگوی معمولی با نامحرم را به مقدار ضرورت محدود کرده اند و از مسلمانان خواسته اند در مواقع ضرورت هم تنها به بیان مقصود از طریق کلمات محدود بسنده کنند 3 .
رعایت نکات ایمنی در زمینۀ عفاف به قدری أهمیّت دارد که رسول اکرم ( ص ) حتّی در نماز جماعت به آن اشاره کرده اند : « خَیرُ صُفُوفُ الرجال أوَّلِها و شَرِّها آخَرِها وَ شَرِّ صُفوف النِساء أَوَّلِها و خَیرِها آخَرِها ؛ ( در نماز جماعت ) بهترین صف های مردان ، صف اول است و بدترینش صف آخره است که به خانم ها نزدیک تر است و بدترین صف های زنان ، صف اول است و بهترینش ، صف آخر است (که از مردان نامحرم فاصلۀ زیادی دارد ) 4 » .
از پیامبر اکرم ( ص ) روایت شده است : « ثَلاثُ أَخافُهُنَّ عَلَی أُمَّتی مِن بَعدِی : الضَّلالهُ بَعدَ المَعرِفَه و مَضَلاتُ الفِتَن وَ شَهوَتُ البَطنِ وَ الفَرج 5 ؛ از سه چیز بر اُمتم بعد از رحلتم می ترسم : گمراهی بعد از هدایت و کسب معرفت . . . و گرفتار شدن در شهوت شکم و دامن ( مسائل جنسی ) » .
2-3-عفت از دیدگاه امام علی ( ع )
امام علی (ع) به عنوان اولین امام شیعیان و مقتدای تمام عدالت پیشگان جهان در گفتار حکیمانه ای دربارۀ عفت ورزی و عفاف می فرمایند : « (متقین ) در خواست هایشان اندک و نفسشان عفیف و پاکدامن است 6 » . ایشان صفت عفت را به زوایای دیگر متقین می کشانند و می فرمایند : « متقین . . . سخنانشان راست و پوشش آنها میانه روی است . . . چشمهایشان را بر آنچه خدا حرام کرده می پوشانند 7 » .
1- شیخ حرّ عاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 198 .
2- کنزالعمّال ، ج 5 ، ص 328 .
3- شیخ حرّ عاملی ، همان ، ص 197 .
4- جلال الدین سیوطی ، الدر المنثور فی تفسیر المأثور ، ج 4 ، ص 97 .
5- محمد کلینی ، الکافی ، ج 2 ، باب اللعفه ، ص 374 .
6- محمد دشتی ، ترجمه نهج البلاغه ، خطبه 193 ، ص 403 .
7- محمد دشتی ، همان .
حضرت امیر (ع) در این خطبه ارزشمند ، متقین را عفیف و پاکدامن و دارای عفت در نگاه و پوشش و گفتار معرفی می نمایند . ایشان در توصیه های ارزشمندی به عثمان بن حنیف أنصاری ، فرماندار بصره می فرمایند ، عفت در شکم داشته باش و از لقمه حرام پرهیز کن : « فَانظُر إِلی ما تَقمَضُمُه مِن هذَا المَقضَم ، فَما اشتَبَه عَلَیکَ عِلمُهُ فَالفِظهُ وَ ما أَیقَنتُ بِطیبِ وُجُوهِهِ فَنَل مِنهُ 1 ؛ اندیشه کن بر سر کدام سفره می خوری ؟ پس آن غذایی که حلال و حرام بودنش را نمی دانی ، دور بیفکن ، و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقین داری ، مصرف کن » .
امام علی (ع) در ادامۀ همان نامه توصیه می نمایند : « آگاه باش هر پیروی امامی دارد که از او پیروی می کند . . . بدان که شما توانایی نداریدکه از من پیروی کنید ( و در دنیا به دو جامه فرسوده و دو قرص نان رضایت دهید ) اما ( می توانید )
با پرهیزگاری و تلاش فراوان و پاگدامنی و راستی ، مرا یاری دهید 2 » .
ایشان در این فراز از نامه به او توصیه می کند ، در صورتی که توانایی ندارد مثل حضرت علی ( ع ) زاهد و قانع باشد ، حدّاقل با انجام برخی امور و اتصاف به برخی صفات ، امام را یاری دهد که یکی از این صفات ، عفت ورزی و پاکدامنی در کنار پرهیزگاری و راستی و تلاش فراوان است .
امام علی ( ع ) در کلام گهرباری خطاب به افراد تهیدست و کم بضاعت مالی که توانایی تأمین همۀ نیازهای اقتصادی و دنیایی خود را ندارند ، توصیه می کند : « العَفافُ زِینَهُ الفَقرِ 3 ؛ عفت ورزی زیور و آراستنی تهیدستی و نداری است » .
ایشان در این حکمت ناب به ارزش عفاف و خویشتنداری ، اشاره کرده و به فقراء توصیه می کند با پاکدامنی ، از شدّت معضل اقتصادی و فرهنگی بکاهند و تحمّل آن را برای خود آسان تر کنند ؛ زیرا اگر شخص فقیر عزّت نفس و صبر و طاقت نداشته باشد چه بسا با تقاضای مکرّر از دیگران و دست دراز کردن جلوی مردم موجب تحقیر و سرزنش شنیدن از دیگران شود و این خود عذاب مضاعفی به همراه دارد .
امیر مومنان ، مولای ادب و هنر ، در کلام مشهور و زیبایی ، پاداش پاکدامنی را همچون جهاد در راه خدا می شمارد : مَا المُجاهِدُ الشَّهیدُ فِی سَبِیلِ اللّهِ بِأَعظَمِ أَجراً مِمَّن قَدَرَ فَعفَّ : تَکادُ العَفیفُ أَن یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الملائِکَهِ 4 ؛ پاداش مجاهد شهید در راه خدا ، بزرگ تر از پاداش عفیفِ پاکدامن نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمی گردد ، همانا عفیفِ پاکدامن ، فرشته ای از فرشته هاست » .
1- محمد دشتی ، ترجمه نهج البلاغه ، نامه 45 ، ص 553 .
2- همان .
3- محمد دشتی ، همان ، حکمت 340 ، ص 711 .
4- محمد دشتی ، همان ، حکمت 474 ، ص 741 .
ایشان در این حکمت و کلام ارزشمند ، پاداش عفیفِ پاکدامن را مساوی و شاید هم بالاتر از مجاهد شهید می داند ؛ در حالی که این انسان عفیف در شرایطی است که توانایی و قدرت بر انجام گناه و ارتکاب فواحش را دارد ؛ ولی به دلیل مسلّح بودن به سلاح عفت خود را آلوده نمی کند و همین تقّدّس و روحانیت وجودی او ، موجب گردیده همانند فرشتگان گردد و به مراتب از آنان نیز پیشی گیرد ؛ چون فرشتگان شهوت انسانی ندارند ؛ ولی انسان عفیف با وجود قوّۀ شهوت ، خودنگهداری می کند و به گناه آلوده نمی شود.
3-3-عفت از زبان امام صادق ( ع )
امام ششم شیعیان ، حضرت امام جعفر صادق (ع) در روایات پند آموزی ، توصیه به رعایت عفت در همۀ مصادیق آن نموده اند . ایشان در همین راستا می فرمایند : « رسول خدا (ص) فرمان داده بودند ، زنان مسلمان ، با مردان نامحرم بش از پنج کلمه – که آن هم در موارد ضروری باشد – سخن نگویند 1 » .
امام صادق (ع) در رهنمود دیگری ، عفیف ترین بانوان را اینگونه معرفی می نمایند : « خَیرُ نِسائکُم الَّتی إذا خَلَت مَعَ زَوجِها خَلَعَت لَهُ دِرعُ الحَیاء إذا لَبَسَت لَبِسَت مَعَهُ دِرعُ الحَیاءِ 2 ؛ بهترین زنان شما ، زنی است که چون با همسرش خلوت کند ، زره حیاء را از خود دور سازد و چون از خلوت شوهرش بیرون آید ، زره حیاء را بر تن کند و (حجاب و عفت خود را که نشانۀ حیای اوست کاملاً رعایت کند) » .
ایشان در روایت دیگری در بیان ارزشمندی عفت می فرماید : « ما عُبِدَ اللّه بِشَیءٍ أَفضَلَ مِن عِفَّهِ بَطنٍ وَ فَرجٍ 3 ؛ خداوند به چیزی با فضیلت تر از عفت ورزی در مسائل شکم و فرج ، عبادت نشده است » . در روایات دیگری از ایشان آمده است : « إنَّ أَفضَلَ العِباده عِفَّهُ البَطنِ و َ الفَرج 4 ؛ واقعاً بهترین عبادت عفت شکم و فرج است » . امام صادق (ع) به نقل از امیر المومنان (ع) می فرماید : « بهترین عبادت عفاف است 5 » .
ایشان در روایت دیگری می فرمایند : « در روز قیامت همۀ چشم ها گریان هستند جز سه چشم ؛ چشمی که در راه خدا شب ها بیدار بماند و چشمی که از عظمت و خوف خدا بگرید و چشمی که به خاطر خدا بسته شود و عفت پیشه کند 6 » .
1- شیخ حرّ عاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 197 .
2- محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص324 .
3- محمد کلینی ، الکافی ، ج 2 ، کتاب الایمان و الکفر ، باب العفه ، ص 373 .
4- همان ، ص 374 .
5- همان ، ص 374 .
6- همان ، باب اجتناب از محارم ، ص 375 .
فصل سوم :
راهکارهای ایجاد ، تقویت و ثبات عفاف در میان خانواده
1- راهکار اول ؛ شناساندن آسیب های نادیده انگاشتن عفاف بر فرد،خانواده و اجتماع
2- راهکار دوم ؛ کشف علل بی توجهی به مسأله عفاف و تقسیم بندی وظایف بین متولیان
3- راهکار سوم ؛ آموزش ارتباط موثر به زوج های جوان جهت ارضای صحیح تمایلات عاطفی و جنسی در محیط خانواده
4- راهکار چهارم ؛ آموزش به مادران و پدران برای تربیت عفیفانه فرزندان
5- بالابردن میزان غیرت و عفاف مردان
راهکارهای ایجاد ، تقویت و ثبات عفاف در میان خانواده
با توجه به رابطۀ عفت ورزی و رعایت عفاف با سلامت أخلاق و فرهنگ جامعه ، ایجاد ، ترویج ، تقویت و ثبات آن در میان اعضای خانواده ، موجب رشد، تعالی و ترقی اخلاق و فرهنگ جامعه می گردد .
برخی از اندیشمندان و نویسندگان در کتابهای خود با همین عنوان ، پیشنهادها و راه حل هایی را ارائه داده اند . بعضی از این موارد ، نظری و علمی و برخی نیز عملی و کاربردی است . به صورت کلی ارائه راهکار و راهبرد ، کار آسانی است ؛ ولی انجام آن و تحقق آن ، بسی دشوار است که نیازمند یک برنامه ریزی دقیق و کارشناسانه و یک ارادۀ ملی و همگانی است . نهادینه کردن فرهنگ عفاف نیاز به یک بسیج عمومی با مشارکت همۀ نهادها و سازمانهای خصوصی و دولتی دارد .
راهکار دین اسلام
« راهی که اسلام برای تأمین این منظور ( ترویج فرهنگ عفاف ) پیشنهاد کرده است دو چیز است : اول یک سلسله تدابیر برای آرام نگه داشتن غریزۀ ( جنسی ) و دوم یک سلسله تدابیر دیگر به عنوان مجازات ( معین کرده است ) . . . ولی همانطور که می دانیم برای از بین بردن یک گناه ، مجازات کافی نیست ؛ مجازات هر اندازه شدید هم باشد ، برای جلوگیری از وقوع جرم و جنایت کافی نیست ، حال ، جرم و جنایت چه از نوع بی عفتی باشد چه از نوع دزدی ها و قتل هاو چه از نوع بی احتیاطی های رانندگی1 » .
شهید مطهری در بقیۀ این بحث ، مثال جالبی ، بیان می کنند ؛ ایشان مقررات لازم و مجازات رعایت نکردن آنها را ، برای جلوگیری از وقوع یک جرم و تخلّف کافی نمی داند ؛ بلکه بررسی علل وقوع یک جرم را لازم می دانند ؛ زیرا سلسله علل وقوع جرم و تخلّف را همانند یک آهن ربا که فرد را به سوی خود می کشد ، علّت وقوع جرم می داند و مجازاتها کارآیی خود را از دست می دهند ؛ زیرا باید موجبات وقوع جرم و تخلّف ریشه کن شوند نه اینکه مجازاتها تشدید گردند .
ایشان در ادامه می فرمایند : « مسأله عفاف و زنا هم از این قبیل است : اسلام از چه راه با پیدایش گناه مبارزه می کند ؟ راههای متعددی است ؛ موعظه ، أمربه معروف ، نهی از منکر و خود تربیت که أصلاً مردم را اینطور باید تربیت کرد ، در جای خود ( راههای مناسبی ) است . یکی دیگر ( از این راهها ) این است که اسلام اصول زندگی را براساسی
1- مرتضی مطهری ، آشنایی با قرآن ، ص 68 .
قرار می دهد که موجبات غوایت ( گمراهی ) و تشویق و تهییج به سوی گناه پیدا نشود . . .اسلام از طرفی کوشش می کند غریزۀ جنسی از طریق ازدواج مشروع ، اشباع شود و با عزوبت و تجرّد در حدّاکثر مخالفت می کند . . . پس از یک طرف برای اینکه موجبات بی عفتی فراهم نشود ، تشویق به ازدواج می کند 1 و با عزوبت در هر شکلی مخالفت می کند ؛ ولی از طرف دیگر آیا ازدواج کافی است ؟ . . . ازدواج شرط لازم است ولی شرط کافی نیست . . . این است که اسلام در معاشرت های زن و مرد یک حدود و قیودی قائل است که ارتباط زن و مرد به شکلی نباشد که تهییج آور باشد ؛ به گونه ای نباشند که شهوات یکدیگر را تحریک کنند 2 » .
1- سوره مبارکه نور ، آیه شریفه 32 .
2- مرتضی مطهری ، آشنایی با قرآن ، صص 68- 73 .
1- راهکار اول ؛ شناساندن آسیب های نادیده انگاشتن عفاف بر فرد ، خانواده و جامعه به خانواده ها
وحی و عقل به عنوان دو رسول ظاهری و باطنی ، رسالت هدایت انسان ها و نشان دادن راه درست از نادرست را برعهده دارند .برخی از افراد با توجه به میزان پایبندی به مسائل شرعی ، این دو رسول را ملاک و معیارِ عمل خود قرار می دهند ؛ یعنی برخی شناختهایی را که وحی به انسان می دهد ، معیار باید و نباید های خود قرار می دهند و برخی شناختهایی را که عقل به انسان می دهد را معیار عمل و هنجارها و ناهنجاری های خود قرا می دهند . در همین راستا شناساندن آسیب های دنیوی واُخروی نادیده انگاشتن رعایت عفاف و بی توجهی به مسائل عفت ورزی ، راهی برای متنبه ساختن خانواده ، نسبت به این فوریت ملی و مذهبی است .
1- آسیب های فردی
عدم رعایت مسائل عفاف و آلوده شدن به بی عفتی و ارتکاب گناهان ، موجب ایجاد مشکلات جسمی و روحی و روانی بیشماری می گردد که به تناسب کوچکی و بزرگی گناه آثار سوئی بر زندگی انسان می گذارد .برخی از ایم آثار سوء در دنیا است ؛ ابتلاءبه انواع بیماری های جسمی اعم از : ایدز ، هپاتیت ، بیماریهای جنسیتی و . . . و برخی از بیماری های روحی همچون افسردگی ، جنون ، سوء ظن شدید ، اختلالات ضعیف شخصیتی ( نوروزها ) همانند : وسواس ، فوبیا ( ترس بیمارگونه ) ، اختلالات اضطرابی و اختلالات شدید شخصیتی ( پیسکوز ها ) همانند : اسکیزوفرنی ، شیزوفرنی ، مانیک و پرسیو و . . . حمله های هیستری و تیک های عصبی و اختلالات روانی دیگر که پیامد عدم پایبندی به مسائل عفت عمومی و عدم رعایت عفاف است . آمار نشان می دهد در ایران درصد بالایی از دختران دبیرستانی با یک پسر دوست هستند و برخی ارتباط جنسی هم دارند و این در حالی است که خانواده ها و مسئولین مدارس از این موضوع بی اطلاع هستند . ناآگاهی دختران نوجوان نسبت به پیامد های ناگوار این بی عفتی که أکثراً هم منجر به ازدواج نمی شود ، موجب آسیب دیدن روح و روان آنها می شود که برخی از این آسیب ها تا آخر عمر با آنان همراه است و موجب آشفتگی های متعدد روحی و روانی برای آنان می شود 1 .
——————————————————————-
1- دکتر محمد گلزاری عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ، خبرگزاری وفا ، ماهنامه پیام زن ،ش 235 ، ص50 .
سرخوردگی ، افزایش خشونت و بی اعتمادی نسبت به جنس مخالف نیز از آثار عدم رعایت مسائل عفت ورزی است که در پی شکست و رها شدن و خیانت گریبانگیر این افراد می گردد . گذشته از این آثار دنیوی ، برخی از آثار اُخروی نیز به علت بی عفتی ، به اشخاص وعده داده شده است تا به رفتار عفیفانه متمایل شوند و از بی عفتی دوری نمایند .
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است : « هر کس با زن نامحرمی دست دهد ، در روز قیامت ، زنجیر شده محشور می گردد . پس امر می شود او را به جهنم بیندازند » 1 .
در حدیث گرانبار دیگری از ایشان آمده است : « هر کس که چشمان خود را از نگاههای حرام سیر کند ، خداوند در روز قیامت چشمانش را از آتش جهنم پُر خواهد کرد ، مگر توبه کند و بر گردد » 2 .
حضرت ختمی مرتبت در کلام تأمل برانگیز دیری می فرمایند : « هر مردی با زن نامحرمی شوخی کند ، برای هر کلمه ای که در دنیا با او سخن گفته است ، هزار سال او را در دوزخ زندانی می کنند » 3.
پیامبر اکرم در حدیث دیگری عذاب سخت الهی را در انتظار کسانی می داند که به زنان نامحرم ، پی در پی و با قصد لذت نگاه کنند و از عواقب آن پروا نداشته باشند ، ایشان می فرمایند : « هر کس چشمان خود را از نگاه به زنان نامحرم پُر کند و با خیال راحت به این نگاه ادامه دهد ، خداوند متعال در روز قیامت میخ های آتشین به چشمان او فرو خواهد کرد و بعد از رسیدگی به کار مردم ، دستور خواهد داد که اورا به آتش جهنم بیاندازند » 4 .
همه این وعده های عذاب ، نشانگر کبیره بودن گناهانی است که در این روایات بیان شده است و تنها به گوشه ای از مصادیق عفاف اشاره دارند و مصادیق دیگر در روایات بیشمار دیگری بیان شده است که ما در این نوشتار برای أختصار بعضی را ذکر کردیم .
1- محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار ، ج 73 ، ص 363 .
2- شیخ صدوق ، من لا یحضره الفقیه ، ج 4 ، ص 13 .
3- شیخ صدوق ، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ، ص283 .
4- شیخ حرُ عاملی ، وسائل الشیعه ، ج 20 ، ص 194 .
2- آسیب های خانوادگی
نادیده انگاشتن و رعایت نکردن مسائل عفت ورزی ، موجب بروز آسیب های خانوادگی بیشماری می گردد ؛ برخی از این آسیب ها ، مشکلات کوچک و ناچیز است که در مدت کوتاهی حل خواهند شد . برخی از این آسیب ها ، مشکلات بزرگ و جبران ناپذیری هستند که رفع آنها هزینۀ مادی و معنوی زیادی را از خانواده و جامعه به هدر می دهد . یکی از این بی عفتی ها داشتن رابطه نامشروع یک مرد یا زن متأهل با شخصی از جنس مخالف است . گاهی این مسأله بی عفتی ، از سوی مرد و گاهی از سوی زن رخ می دهد و این به معنای عدم پایبندی به شئونات خانوادگی و خیانت به پیمان زناشویی از سوی همسر خیانتکار است .
یک مشاور خانواده می گوید : « آمار مراجعات به مشاوران خانواده نشان می دهد ، سهم مردان در خیانت های زناشویی بیشتر از مردان است . به نظر می رسد قُبح خیانت در زنان جامعه ما بی از مردان است . این موضوع تا جایی است که مراجعات نشان می دهد خیانت در میان مردان 80 درصد و خیانت در میان زنان 20 درصد است . این مشاور خانواده ، دلیل خیانت های زن و شوهری را تنوع طلبی ، ماجراحویی ، سرگرمی ، ریسک لذت بخش ، دوست داشته شدن ، برآورده شدن نیازهای عاطفی و جنسی و . . . بیان می کند . ایشان به مردان توصیه می کند به پنج نیاز اساسی زنان در زندگی زناشویی توجه کنند تا احتمال خیانت های زنان کمتر شود : نیاز به حرف زدن با همسر ، نیاز به ابراز عشق و محبت از سوی همسر ، هدیه گرفتن در مناسبت ها از همسر ، تأمین نیاز های مالی واقتصادی و تأمین نیازهای روحی و امنیت روانی نیاز هایی است که این روانشناس برمی شمارد » 1 .
برخی از رفتار شناسان ، تعریف خیانت های زن و شوهری را بسیار فراتر از چیزی می داند که عرف و قانون آن را می شناسند . یکی از این رفتار شناسان ، به نام دکتر منصور بهرامی ، عضو ارشد انجمن بین المللی تحلیل رفتار معتقد است : « خیانت های زندگی مشترک شامل خیانت عشقی ، خیانت جنسی و خیانت اینترنتی می شود . خیانت عشقی به رابطه پنهانی تؤام با پیوند احساسی و صمیمانه یک فرد متأهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست گفته می شود . خیانت جنسی به رابطۀ نامشروع یک فرد متأهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست ، گفته می شود . خیانت اینترنتی ، به گفتگو و تبادل تصاویر و مشخصات فردی متأهل با فرد دیگری که همسر قانونی وی نیست ، از طریق چَت و اینترنت ، اطلاق می گردد » 2 .
—————————————————————-
1- دکتر اصغر کیهان نیا ، خبر آنلاین ، ماهنامه پیام زن ، ش 235 ، ص 49 .
2- دکتر منصور بهرامی ، خبر آنلاین ، همان ، ص 49 .
البته باید اشاره کرد گاهی این بی عفتی از سوی یکی از اعضای خانواده بجز همسران ، رخ می دهد که شامل فرزندان هم می شود .
این بی عفتی ها موجب به وجود آمدن مسائل مختلفی بین اعضای خانواده می شود ،مسائلی همچون ؛ سوء ظن شدید به یکدیگر و عدم اعتماد ، کاهش محبت و احترام در میان اعضای خانواده ، آسیب های روحی و روانی به اعضای خانواده ، خود کشی یکی از اعضای خانواده خصوصاً شخص خیانتکار ، افزایش خشونت و نفرت ، تهمت و افترا به شخص سالم برای دور کردن اتهام از خود توسط شخص خیانتکار ، بروز مشاجرات خانوادگی ، کتک کاری ، قهر و ترک خانه و تشنج در محیط خانه ، از بین رفتن امنیت و آرامش از محیط خانه و طلاق و مشکلات عدیده بعدی ناشی از آن ، که همۀ این معضلات موجب عدم تحقق اهداف قرآنی و اسلامی زندگی خانوادگی می گردد که مهمترین آسیب خانوادگی بی عفتی است .
3- آسیب های اجتماعی
نادیده انگاشتن مسائل عفاف و عدم رعایت عفت ورزی ، بر روح و پیکر جامعه ، آسیب های جبران ناپذیری را وارد می کند . برخی از این آسیب ها سلامت فرهنگ و اخلاق جامعه و برخی نیز صورت و پیکره جامعه را تهدید به ویرانی می کند .
آسیب ها یی که سلامت اخلاق جامعه را تهدید می کند ، عبارتند از : 1 - افزایش بی بندوباری و فساد اخلاقی . 2- افزایش تجاوز به عنف . 3- افزایش سوء ظن و بی اعتمادی به افراد پیرامون در جامعه . 4- افزایش آمار فرزندان نامشروع .
5- افزایش آمار ارتباط های نامشروع . 6- افزایش آمار تجاوز به کودکان . 7- بالا رفتن سن ازدواج و مخاطرات ناشی از آن . 7- افزایش خود فروشی .
آسیب هایی که سلامت فرهنگ جامعه را تهدید می کند ،عبارتند از : 1- افزایش آمار طلاق و خرده فرهنگ شدن آن . 2- افزایش نارضایتی از اوضاع زندگی و ترک خانه . 3- افزایش فرزندان طلاق و مخاطرات بعدی ناشی از آن . 4- افزایش زنان بیوه بدون درآمد و مردان بیوه . 5- افزایش کودکان بدون سرپرست و سر راهی .
آسیب هایی که صورت و پیکرۀ جامعه را تهدید می کند ، عبارتند از : 1- افزایش کودکان خیابانی و بدون سرپرست . 2- افزایش دختران فراری و طرد شده از خانواده . 3- افزایش آمار خودکشی و خودسوزی . 4- افزایش شغلهای نامشروع . 5- افزایش خانه های فساد و جمعی .
2- راهکار دوم ؛ کشف علل بی توجهی به مسأله عفاف و بیان وظایف متولیان امور دینی ، فرهنگی ، اجتماعی و تربیتی
یکی از جلوه های معضلات و ناهنجاری های فردی ، اجتماعی و فرهنگی جوامع مسلمان ، بی عفتی و عدم رعایت مسائل عفت عمومی خصوصاً از جانب دختران و زنان جوان مسلمان است . از آنجائیکه چنین نمودهای رفتاری ، مبیّن خرده فرهنگ های ضد ارزشی و اسلامی است ؛ بنابر این شناسائی ابعاد مختلف آن و همچنین بررسی عمومیّت اجتماعی آن و علل و عوامل آن ، می تواند زمینه ساز کاهش و إن شاء الله حل نهایی آن باشد ؛ زیرا با تقسیم بندی علل بی توجهی به مسأله عفاف و ارائه شرح وظایف به متولیان امور دینی ، فرهنگی و اجتماعی به حل آن کمک شایانی خواهد شد .
علل بی توجهی به این مسأله در چند بعد قابل بررسی است . برخی از این ابعاد در حوزۀ مسائل شخصی و فردی مطرح است . برخی نیز مربوط به حوزۀ مسائل اقتصادی و فرهنگی است . گونه ای از این علل در رابطه با مسائل خانوادگی و اجتماعی است . بعضی از این علل مربوط به حوزۀ مسائل سیاسی است . در این قسمت به بیان برخی از این علل در ابعاد گوناگونش پرداخته می شود .
1-علل فردی و شخصی
بررسی عالمانه علل فردی ِ بی توجهی به مسأله عفت ورزی ، نیاز به مطالعه رفتار کسانی دارد که به رعایت آن توجه کافی ندارند . با جستجو و دقتِ نظرهایی که در اطراف خویش نسبت به عدم رعایت مصادیق عفت و سهل انگاری در رعایت موازین شرعی نموده ام ، به چنین نتایجی دست یافته ام .
أکثر جوانان و نوجوانانی که نسبت به مسأله رعایت عفاف ، بی توجه هستند . دارای این نقایص هستند :
1- 1- بحران هویت و عدم شناخت صحیح از خویشتن خویش و از پیشینه ملی ، مذهبی و فرهنگی خویش .
2- 1- عدم اعتماد به نفس و فقدان عزّت نفس
3- 1- ضعف مبانی عقیدتی و خلأ معرفتی و شناختی
4- 1- تمایل به تنوع طلبی و تجدّد
5- 1- ترس از متهم شدن به عقب ماندگی و نسبت دهاتی و شهرستانی گرفتن از سوی همسالان
6- 1- تربیت ناصحیح و غیر منطقی از سوی والدین
7- 1- تنبلی و تن پروری
8- 1- نداشتن الگوی خوب و کامل
9- 1- فقدان آموزش های صحیح و اصولی از سوی مدارس و اولیاء
10- 1- زیبایی دوستی و نیافتن این خصیصه در والدین و اطرافیان
11- 1- بیگانگی از مساجد و اماکن مذهبی و یا عدم دریافت اطلاعات صحیح از مراکز دینی
12- 1- نداشتن هیجان کافی در زندگی و جذابیت و تهیّج برخی از مصادیق بی عفتی .
13- 1- عدم شناخت کافی نسبت به مصادیق عفت .
14- 1- عدم مرزبندی در روایط
15- 1- عدم توجه به وظیفه خطیر خلیفية اللهی و انسان زیستن و انسان بودن
دقت در این موارد ، نکات ارزنده ای را آشکار می کند . اکثر جوانان در محیط خانه ، مدرسه و اجتماع رشد یافته اند . آنان در جامعۀ اسلامی زندگی کرده اند ؛ ولی با دین اسلام و مبانی و آموزه های سعادت بخش آن آشنا نشده اند و این به دلیل کم کاری و بی توجهی والدین و اولیاء مدارس و متولیان امور دینی و فرهنگی است ؛ زیرا جوانی که هویت دینی و ملی خود را نشناخته است و به ارزش وجودی خود پی نبرده است ، هرگز درصدد تعالی وجودی خویش برنمی آید . جوانی که در خانوادۀ مسلمان رشد یافته ؛ ولی معرفت و شناخت کافی نسبت به آموزه های دینی و موازین شرعی کسب نکرده است ، چگونه می تواند عقیدۀ سالم و کاملی نسبت به مسأله عفاف ، داشته باشد . جوانی که در سن بحرانی بلوغ ، زیبایی دوستی و تمایل به استفاده از زینت های ظاهری همچون لباس و کفش و . . . دارد و این خصیصۀ روحی او با برنامه ریزی صحیح ، هدایت نشده است ، چگونه می تواند این تمایل ذاتی خود را سرکوب نماید و درپی تنوع طلبی نباشد ؟
نوجوانی که به علت ترس از توهین و آزار و اذیت های لفظی و زبانی اطرافیان خود که تربیت صحیحی ندارند ، مجبور است تن به هر مُد و آرایشی بدهد ، چگونه می تواند با این ترس مبارزه کند ؟ جوانی که به دلیل عدم اعتماد به نفس و خود کم بینی متوسل به مصادیق بی عفتی اعم از پوشش ناهنجار ، راه رفتن و خندیدن تحریک کننده و . . . می شود ، چگونه می تواند به ارزش عفاف آگاه شود ؟ نوجوانی که زیبا دوست است و این ویژگی روحی متعالی را در نزد والدین و اولیاء مدارس نمی یابد ، چگونه می تواند این تمایل درونی اش را سرکوب کند و به سوی مُدهای ناسالم و ناهنجار کشیده نشود ؟
تمام این سوالات و پاسخ های مربوط به آنان ، مسئولیت های خطیری را می طلبد که والدین و اولیاء مدارس و خصوصاً تمام دلسوزان دینی و فرهنگی را موظف می کند به برنامه ریزی صحیح در این زمینه اقدام نمایند .
پیشنهادات سازنده
در این نوشتار با توجه به بضاعت اندک علمی و تجربیات محدود ، پیشنهادهایی به مسئولین امر ارائه می دهیم :
1- برگزاری کلاس های آشنایی با ویژگیهای دورۀ نوجوانی ، برای والدین و سرپرستان فرزندان در مراکز آموزشی و کانون های فکری و تربیتی .
در این کلاس ها و کارگاههای آموزشی والدین با خصوصیات دوران نوجوانی و چگونگی پاسخ دهی به خواسته ها و تمایلات روحی و فکری نوجوانان ، آشنا شده و روش های رفتار صحیح و عفیفانه را به آنان بیاموزند .
2- دعوت مساجد و اماکن مذهبی از دانش آموزان برای شرکت در کلاس های تربیتی و دینی جهت تقویت مبانی عقیدتی و کسب شناخت و معرفت صحیح نسبت به عقاید دینی .
3- برگزاری کلاس ها و کارگاههای عقیدتی و جلسات پرسش و پاسخ از سوی حوزه های علمیه و دعوت از مدارس و دبیرستان ها ، جهت شرکت دانش آموزان .
4- افزایش برگزاری کرسی های آزاد اندیشی از سوی حوزه های علمیه خواهران و دعوت از دانش آموزان و دانشجویان برای حضور در این نشست ها .
5-برگزاری همایش های عمومی با موضوعات هویت شناسی ، تربیت دینی ، الگو شناسی ، کنترل هیجانات نوجوانی ، شاد زیستن و . . .
6-تهیه جزوات شناخت خویشتن و کسب عزت نفس و اتکال به روح متعالی از سوی مساجد و اماکن مذهبی .
7- برگزاری جلسات آشنایی با ویژگیهای دوره نوجوانی و برخورد مناسب اسلامی با نوجوان برای پدران و مادران از سوی آموزش و پرورش در سطح مدارس خصوصاً مدارس راهنمایی .
8- برگزاری نشست های علمی از سوی اداره ارشاد هر شهرستان برای توجیه معلمان و مربیان پرورشی مدارس در جهت مواجهه با معضلات اخلاقی و ناهنجاری های رفتاری دانش آموزان نوجوان .
9- برگزاری کلاس های آشنایی با مصادیق عفاف و آثار فردی ، خانوادگی و اجتماعی و آثار دنیوی و اخروی رعایت عفاف در اردوهای جهادی و راهیان نور ، توسط وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم برای دانش آموزان و دانشجویان. با توجه به رواج و گسترش حضور و شرکت دانش آموزان و دانشجویان در اردوهای جهادی و راهیان نور ، لزوم برنامه ریزی و هدفگذاری در این اردوها ، ایجاب می کند مسئولین ذی ربط ، اقدام به برگزاری کلاس ها ، نشست ها و کارگاههایی به منظور تأمین این اهداف متعالی نمایند .
10- آشنایی جوانان و نوجوانان با هویت ملی و مذهبی از طریق اعضای خانواده و اولیاء مدارس وبرنامه های صدا و سیما .
نوجوانی که از عقیدۀ صحیح و راسخ ، برخوردار نیست و به خود زحمت تحقیق و بررسی برای یافتن عقیدۀ صحیح نمی دهد ، قهراً و حتماً از یک شخصیت و هویّت متغیّر و متزلزل برخوردار است و همچون گیاهی است که ریشۀ سستی دارد و نمی تواند در مقابل تند باد روزگار ایستادگی کند ؛ زیرا تردید و اضطراب و نگرانی ، از او جدا نمی شود ، خصوصاً در مقابل هوای نفس و وسوسه های شیطان ، نمی تواند استقامت کند و خواسته های نفسانی و سخنان ، آراء و عقاید دیگران او را همچون خس و خاشاک که در برابر طوفان و باد سهمگین قرار گرفته ، به این سو و آن سو
می کشاند 1 . .
2- علل فرهنگی و اجتماعی
در زمینۀ علل بی توجهی به مسأله عفاف ، برخی از عوامل مربوط به حوزۀ فرهنگ و اجتماع است . در این بُعد ، دولت و نهادهای خصوصی و عمومی ، نقش بنیادین ایفا می کنند ؛ زیرا با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سیاستهای استکبار ستیز این انقلاب مردمی و دینی ، بسیاری از نظام های کفر و طاغوت ، به مقابله با آن و برنامه ریزی جهتِ برانداختن اهداف متعالی آن ، اقدام نمودند . از سوی دیگر ، ضعف عملکرد نهادهای فرهنگی و اجتماعی ، بعد از پیروزی انقلاب ایران ، به دلیل جنگ تحمیلی ، موجب ضعف مبانی فرهنگی نسل های بعدی گردید .
در این قسمت به برخی از علل فرهنگی و اجتماعی که مهم تر و بنیادی تر است ، اشاره می کنیم .
1-2- تغییر ارزشهای فرهنگی به دلیل تهاجم فرهنگی از طریق ماهواره و اینترنت و . . . .
در اوایل انقلاب ، برخی از رفتارها ؛ همچون ایثار ، تعاون ، حجاب چادر ، خانه نشینی زن ، تربیت فرزند ، فرزند دار شدن ، ازدواج ، خوب شوهرداری کردن و قناعت و . . . به عنوان ارزش دینی و فرهنگی محسوب می شدند و مردم نسبت به این ارزشها ، احترام و تمایل زیادی داشتند . با گسترش وسایل ارتباط جمعی جهانی و ارتباط با شبکه های برون مرزی و دریافت تهاجمات برنامه ریزی شدۀ فرهنگی غرب و طاغوتهای زمان بدون نظارت و کنترل فرهنگی ، ارزش های فرهنگی دچار تغییرات محسوس و بنیادین گردید ؛ کار زنان در بیرون از خانه ، کنار نهادن چادر و جایگزینی آن با مانتوی بلند و کوتاه و تنگ شدن این مانتو در طول چند سال ، فرزند کمتر زندگی بهتر ، تمایل به تجملات و استفاده از زیورآلات ، ریخت و پاش های مجالس ازدواج و بالتبع مجالس عزاداری ، تجرّد ، طلاق و . . . ارزش های جدیدی بودند که در فرهنگ ملی – مذهبی ناب مردم ایران رسوخ کرده و تأثیرات منفی و بسیار نامطلوبی بر جا گذاشتند .
2 – 2 – تغییر ارزشهای اجتماعی به دلیل برخی خرده فرهنگ ها
در سالهای بعد از انقلاب ، مردم نظارت و کنترل کامل بر روابط اجتماعی داشتند . در مراکز اداری و خدماتی ، مردان به عنوان منشی ، استخدام می شدند . هرکس ناهنجاری رفتاری و اخلاقی از کسی مشاهده می نمود ، فوراً به
1- سید جعفر موسوی اصفهانی ، چرا مسلمانم ؟ ، ص .20
انجام دهنده اش تذکر می داد . والدین نظارت کامل بر رفتار اجتماعی فرزندانشان داشتند .همۀ فرزندان احترام اجتماعی خاصی برای والدین خصوصاً پدران خود قائل بودند . زنان با پوشش های اجتماعی و رفتار عفیفانه در جامعه حضور می یافتند . مردان ، با احترام خاصی با زنان نامحرم برخورد می کردند . پیران و سالخوردگان دارای جایگاه رفیعی در اجتماع بودند وکمک به دیگران و رفع حاجات و مشکلات اقتصادی و پرداخت بدهی های دیگران ، مایۀ مباهات و افتخار بود . با گذشت سالها و به دلیل ضعف مدیریتی مدیران فرهنگی و اجتماعی و برنامه ریزی های ناموفق آنها در تثبیت این فرهنگ های ارزشی ، برخی خرده فرهنگ ها ، موجب تغییر ارزشهای اجتماعی متعالی و جایگزینی آن با ارزشهای اجتماعی پست و ناهنجاریهای رفتاری و اخلاقی گردید . امروزه ، امر به معروف و نهی از منکر ، جز توسط افرادی اندک از جامعه ، تعطیل گردیده است . نظارت و کنترل عمومی مردم از بین رفته است . در مراکز عمومی و اداری و خدماتی ، داشتن منشی های خانم زیبا و جذاب ، رایج گردیده است . مردم با مشاهدۀ هر ناهنجاری رفتاری و پوشش ، به آسانی از کنار آن می گذرند . والدین فرزندان خود را بدون نظارت رها کرده و هرگونه ناهنجاری آنان را نادیده می انگارند . فرزندان ، برای والدینشان احترام قائل نیستند . پوشش های اجتماعی ، دچار تحولات بنیادین و ناهنجاری گردیده است ؛ حتی مردان به اصلاح صوت همانند زنان می پردازند . غیرت مردان ، حتی نسبت به ناموس خودشان تحریک نمی شود ، چه برسد به ناموس دیگران که آن را لگدمال می کنند . قرض الحسنه جای خود را به ربا خواری داده است . تمایل مردم به خدایی شدن و ملکوتی شدن ، کاهش یافته است و تمایل به انسان ماندن و روی زمین زیستن ، افزایش یافته است . تمام این وقایع ، واقعیت هایی هستند که موجب سده عفت ورزی جای خود را به بی عفتی بدهد و رفتار عفیفانه نه تنها مورد ستایش قرار نگیرد بلکه گاهی ، مورد تمسخر واقع شود .
پیشنهادات ارزنده و سازنده
با وجود تمام این معضلات اجتماعی ، به دلیل عمق معاف ناب اسلامی و آموزه های اصیل و سعادت بخش دین اسلام ، امکان برگشت به همان ارزش های اجتماعی اوایل انقلاب وجود دارد ؛ ولی نیاز به یک همت همگانی و بسیج عمومی و کار تربیتی در سطح تمام کشور دارد .
در همین راستا پیشنهاد می گردد :
1- آموزش معلمان و دبیران مدارس ، خصوصاً ابتدایی ، برای کسب اطلاعات و آگاهی های لازم در یاددهی و آموزش معارف ناب اسلام به کودکان و نوجوانان .
آموزش و پرورش وظیفه دارد برای اعتلای ارزش های موجود در جامعه و گسترش ارزش های اجتماعی اسلام ، دست به کار شده و با برگزاری کلاس ها و کارگاههای آموزشی و ارائه بهترین متون آموزشی ، درصدد ارتقای معلومات معلمان و اساتید مدارس و دبیرستان ها باشد تا آنان نیز با انتقال این مفاهیم ارزنده ، زمینۀ اصلاح ارزش های اجتماعی ناهنجار را فراهم آورند .
2- تهیه متون درسی و برگزاری نشست ها و کرسی های آزاد اندیشی از طرف وزارت علوم ، برای دانشگاهها و مراکز آموزش عالی .
دانشجویان و علم آموزان جوان ، به عنوان طلایه داران آیندۀ نظام جمهوری اسلامی ایران ، باید به گونه ای با ارزشهای اجتماعی ناب اسلام آشنا و عجین گردند که این ملزومات در تمام ابعاد زندگی ایشان مشاهده کردد . به همین منظور اقدامات سریع و عاجل وزارت علوم و مطالعات کافی ، اندیشمندان ، کارگشای دیگری در نهادینه کردن رفتار عفیفانه در اجتماع است .
3- احیای امر به معروف و نهی از منکر از طریق سازمان ها و نهادهای مردمی و دولتی .
این فریضۀ الهی که موجب زنده ماندن ملت ها و ارزش های متعالی آنان است ، باید به گونه ای در میان مردم خصوصاً نسل جوان ، رایج و معمول گردد که مردم به عنوان ناظران عمومی از رفتارهای غیر عفیفانه و فساد آلود جلوگیری نمایند .
3- علل سیاسی و اقتصادی
همانگونه که بیان شد ، با ظهور انقلاب اسلامی ایران و سیاستهای جهانی آن ، طاغوتها و کفّار جهان به برنامه ریزی هدفمند در جهت نابودی اهداف متعالی آن و براندازی آرمان ها و در نهایت خود نظام ، پرداختند .
برنامه ریزان این نظام ها و اندیشمندان و نظریه پردازان منحرف آنان ، بهترین راه مقابله با انقلاب اسلامی ایران را ، هجوم به ارزش هایی همچون چادر و عفاف زنان ، دانستند . آنان چنین برداشت نمودند که از بهترین روش های تخریب یک ملّت ، منحرف کردن سرمایه های ملت ها یعنی زنان و جوانان آن ملّت است ؛ زیرا آنان نیز دریافته اند که زنان همانند قلب هر ملّتی وظیفه تربیت نسل های بعدی را برعهده دارند و اگر این عضو اساسی را دچار بحران هویت و تغییرات اساسی در بینش و نگرش نمود ، نسل های بعدی خود به خود ، نابود و متلاشی می شوند ؛ البته اگر نسلی باقی بماند .
به همین منظور ، ارزش های منفی همچون خیانت به خانواده ، ترک خانه و زندگی ، کار در بیرون از خانه ، خود آرایی ، دلربایی در خیابان ، آرایش و تجملات ، فرار از خانه ، طلاق ، رها کردن فرزندان ، بی تفاوتی نسبت به همسر و فرزندان ، بی احترامی به خانوادۀ همسر را در میان زنان مسلمان از طریق برنامه ها و فیلم و سریال های ماهواره ای و مجلات و اینترنت و . . . رواج دادند .
این تبلیغات وسیع و بسیار هدفمند و جذاب ، چنان در میان برخی از دختران و زنان جوان و حتی سالخورده ، اثرگذار بوده است که امروزه شاهد ، حضور زنان بسیاری در سطح شهرها هستیم که این ضد ارزشها و ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی را مایۀ افتخار و مباحات خود می دانند و با کسانی که مخالف آن هستند ، دشمنی می نمایند .
علل اقتصادی پنهانی نیز در این اقدامات وجود دارد ؛ عللی همچون ، استفادۀ روز افزون از وسایل آرایشی ، مُدهای پوچ و مسخره و . . . که سودهای کلان اقتصادی آن متوجه همان طاغوت ها و کفّار جهانی و در یک کلام صهیونیسم جهانی است و موجب رواج بی عفتی و فساد و فحشاء در میان برخی از زنان و دختران جوان گردیده است ؛ به طوری که ارزش های عفاف را نادیده انگاشته و به آن دهن کجی می نمایند .
پیشنهادات سازنده
برای اصلاح این معضلات که ریشه در علل سیاسی و اقتصادی دارد ، بهترین پیشنهاد و راهکار ، اصلاح روش زندگی و اصلاح روش هزینه های اقتصادی است که در اینجا به برخی از آنها اشاره می نمائیم .
1- ترویج قناعت و کاهش هزینه های اضافی خانواده
2- جایگزینی وسائل آرایش طبیعی با وسایل آرایش صنعتی و شیمیایی
3- جلوگیری از ورود کالاهای آرایشی از طریق نظارت و جلوگیری از فروش آن از طریق بازرسی
4- ساخت و پخش برنامه ها و مستندات و فیلم ها وسریال های تلویزیونی در راستای آگاهی دهی دربارۀ اهداف سیاسی استفاده از لوازم آرایشی
5- کنترل بر هزینه های لوازم آرایشی از طریق والدین و شوهران
6- کنترل و نظارت و جلوگیری از پخش فیلم های ضد اخلاقی و ارزشی شبکه های ماهواره ای ترکیه و دیگر کشورها
3-راهکار سوم ؛ آموزش ارتباط مؤثر به زوج های جوان برای إرضای تمایلات عاطفی و جنسی در محیط خانواده
با مطالعۀ رفتارهای غیر عفیفانه و ناهنجار ِ برخی از زنان و مردان جوان ، به این نتیجه می رسیم که عدم إرضای صحیح تمایلات عاطفی و جنسی در محیط خصوصی خانواده و روابط ناسالم و غیر منطقی برخی همسران ، موجب بروز برخی رفتارهای ناشایست و غیر غفیفانه در خارج از محیط خانه و در رابطه با مردان و زنان دیگر می شود .
برخی از همسران جوان ، دوران نامزدی تؤام با شادی و عشق وافر به یکدیگر می گذرانند ؛ ولی در فاصله کمی بعد از ازدواج و بروز مشکلات مختلف ، رابطه شان به سردی می گراید و در برخی فرهنگ های خاص ، به غلط ، گرم بودن رابطۀ زوجین را نشانه بی ادبی می دانند . به همین دلیل هریک از همسران درصدد جبران این معضل ، از طریق خارج از کانون خانواده ، برمی آیند و این کمبود و سردی عاطفی را از طریق پوشش های نامتعارف و غیر عفیفانه ، به منظور جلب نگاه و توجه دیگران و یا ایجاد روابط نامشروع در محیط کار و یا رفتار ناهنجار ؛ خنده های بی شرمانه و تحریک کننده ، حرکات بدن غیر عفیفانه ، صحبتهای غیر ضروری همراه با شوخی و خنده با نامحرمان و . . . انجام می دهند .
برای اصلاح این معضل فرهنگی و اخلاقی ، توجه به ارزش خانواده و جایگاه آن در رشد و تعالی اعضای آن ، دارای اهمیت است . باید توجه داشت که در دیدگاه اسلام ، برخلاف دیدگاه فرد گرای غربی ، اهداف تشکیل خانواده بسیار فراتر از ارضای میل جنسی زن و مرد بوده و شامل امور مختلفی می شود که مهمترین آنها عبارتند از : بقای نسل انسان ، سکون و آرامش همسرلن ، ارضای غریزۀ جنسی ، مشارکت در امور معنوی زندگی و تربیت نسل ، است که خداوند متعال با آفرینش جفتی در کنار انسان ، این نیاز او برآورده کرده و برای قانون مند کردن سازوکار ارضای این نیاز ، یک راه را مجاز دانسته و آن تشکیل خانواده است . 1
در زندگی خانوادگی ، همسران زمینه های رشد و تعالی یکدیگر را فراهم می آورند و همین عامل ، موجب بروز رفتارهای عفیفانه از آنان در خارج از محیط خانه می گردد .
1- آذر تاجور و سیاوش پور طماسبی ، بررسی تطبیقی زن در الهیات فمنیستی و اسلام ، فصلنامه طهورا ، ش سوم ، ص 48 .
یکی از نیازهای زندگی زناشویی مدارای همسران با یکدیگر است .رسول خدا ( ص ) رفق و مدارا را نیمی از معیشت می داند 1 . این کلام گهربار نشان دهندۀ اهمیت فراوان نرم خویی و رفتار همراه با ملایمت همسران در محیط خانه است .
امام صادق ( ع ) سه چیز را از ضرورت های تعامل موفق مرد با همسر خود می داند که نخستین آن سازگاری است ؛ « لا غِنی بالزّوج عن ثلاثةِ أشیاءٍ فیما بَینَهُ وَ بَینَ زَوجَتِهِ و هِیَ المُوافِقَةُ لِیَجتَلِبَ بِها مُوافَقَتِها و مُحَبَّتِها و هَواها . . . 2 »
نکته جالب توجه از این روایت این است که ، پیامد سازگاری مرد با زنش ، سازگاری متقابل زن و جلب محبت و
علاقه او است ؛ یعنی نتیجه مدارای مرد و عاطفه مثبت همسر ، محبت و همراهی مثبت زن است .
این امام همام در روایت دیگری ، ویژگی زن شایسته را سازگاری شمرده و او را عامل خوشبختی خانواده می دانند 3 . ایشان در بیان دیگری فقدان سازگاری در همسررا از جمله عواملی که موجب تلخ کامی ، پریشان حالی و دل مشغولی مرداست ، معرفی مینمایند4.
با توجه به این احادیث خصوصاً حدیث اخیر ، اهمیت سازگاری و مدارای همسران در تأمین نیاز های عاطفی و
جنسی مرد روشن می شود و همینطور بالعکس ؛ زیرا وقتی نیازهای مرد تأمین شد ، درصدد تأمین نیازهای همسرش برآمده و همین نکته عامل بروز رفتارهای عفیفانه خواهد شد5 .
محیطی که زن و شوهر در آن با یکدیگر زندگی می کنند باید دارای فضای عاطفی و معنوی خاصی باشد که در این نوشتار به صورت مختصر به آن اشاره می کنیم .
1- عنه صل الله علیه و آله و سلّم : الرِّفق نصفّ المَعیِشة . ( محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 71 ، ص 349 ، ح 19 .)
2- همان ، ج 78 ، ص 237 ، ح 70 .
3- مرحوم محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ح 258 .
4- علی بن بابویه ، صدوق ، الخصال ، ص 284 ، ح 34 .
5- عباس پسندیده ، کانون مهرورزی ، ج2 ، ص 127 .
1- فضای روابط همسران از نظر اسلام
در اندیشه اسلامی ، زن و مرد دارای دو نقش مکمل در خانواده هستند . رابطۀ مودت گونه و رحمت گونه 1 همسران رابطه و پیوندی بالاتر از شهوت 2 است . با توجه به این نقش مکمل ، مسئولیتهای مشترک و اختصاصی بر طبق ضوابط دینی در همه حال باید رعایت گردد3 . حرکات زن و شوهر نسبت به یکدیگر باید محصول ادب و وقار ، دوستی و رفاقت ، تعاون و همکاری ، عشق و علاقه ، تواضع و فروتنی باشد ؛ کردار زن و شوهر نسبت به هم باید بر اساس
احترام متقابل وارج نهادن به شخصیت یکدیگر باشد 4 . زن و شوهر ، انتظار محبت کردن از یکدیگر دارند و محبت خواهی و انس طلبی و آرامش به برکت کامیابی های مشروع از اهداف متعالی ازدواج است 5 .
فضای روابط همسران از منظر قرآن کریم ، باید مملو از بایسته ها و شایسته های ناب اخلاقی باشد که پیوند مودّت آمیز و عاشقانه همسران را محکم و استوار می نماید . ثمرۀ شناخت اصول اخلاقی حاکم بر روابط همسران از منظر قرآن کریم ، ارمغانی نوین و تمدنی ناب است . از جمله آن اصول اخلاقی ، اصل معاشرت به معروف 6 است . مطابق فرهنگ غنی قرآنی ، هریک از همسران باید با یکدیگر به معروف رفتار نمایند . معروف از جمله واژه هایی است که همواره ار معنای آن نوعی وضوح و بداهت به چشم می خورد و از سویی به دلیل عام بودن و کلیت آن ، از نوعی ابهام و پوشیدگی برخوردار است ؛ در هرحال معروف در معنای دقیقش یعنی ؛ هر فعلی که توسط عقل و شرع پسندیده است 7 .
—————————————————————————
1- سوره مبارکه روم ، آیه شریفه 21 .
2- مرتضی مطهری ، نظام حقوق زن در اسلام ، ص 169 .
3- محمد رضا زیبایی نژاد ، درآمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام ، ص 82 .
4- حسین انصاریان ، نظام خانواده در اسلام ، ص 225 .
5- زهرا ناصر الدین ، محبت در خانواده ، فصلنامه تخصصی هدی ، ش 20 ، ص 46
6- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 19 .
7- حسین بن محمد راغب اصفهانی ، مفردات الفاظ القران الکریم ، ص 561
با جستجو در فرهنگ قرآنی ، معروف به معنای « آنچه نیک است » مشترک معنوی است که بر همه مصادیق خود صدق می کند ؛ یعنی بر « ادای حقوق مادی به شیوۀ نیکو 1 » ، « ارائه سخن به نحو نیکو 2 » ، « وصیت نیکو 3 » و معاشرت به نیکو دلالت دارد .
به طور کلی رفتار و معاشرت به معروف ، به معنای رفتاری است که مربوط به اطاعت خداوند و تقرّب به سوی او و احسان به معروف و . . . باشد 4 .
در تفسیر جملۀ « عاشروهن بالمعروف » مفسران قرن دوم تا زمان معاصر ، اکثر قریب به اتفاق ، معاشرت شایسته و خوش رفتاری را بیان کرده اند 5 .
با مطالعه بیشتر در این باره به این نکته مهم دست می یابیم که قرآن کریم روابط همسران را براساس صلح و سازش 6 و احسان 7 و تقوای الهی و آنچه مطلوب خداست ، تعریف می کند .
.
1- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 25 .
2- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 8 .
3- سوره مبارکه بقره ، آیه شریفه 180 .
4- جمال الدین محمد بن مکرم الافریقی المصری ( ابن منظور ) ، لسان العرب ، ج 10 ، ص 112 .
5- ناصر قربان نیا ، بررسی اصل معاشرت به معروف میان همسران از منظر قرآن کریم ، فصلنامه علمی – ترویجی بانوان شیعه ، سال 6 ، ش 20 ، صص 102- 105
6- سوره مبارکه نساء ، آیه شریفه 128 .
7- سوره مبارکه الرحمن ،آیه شریفه 60 .
2- شناخت روحیات زن توسط مرد
برای برقراری رابطۀ سالم و رضایت بخش بین همسران ، مردان باید روحیات و ویژگیهای اخلاقی جنس زنان را بشناسند و نیز شناخت نسبی نسبت به شخص همسر خود داشته باشند . مردان باید بدانند :
1- لازمۀ شادابی روح زن و جلوگیری از افسردگی و پژمردگی او ، این است که خود را محبوب همسر خود ببیند و از عشق و علاقۀ او نسبت به خود مطمئن باشد ؛ همین اطمینان و اعتماد ، امنیت خاطرش را تأمین می کند و به آرامش درونی او می افزاید .
در همین راستا مردان باید محبت خود را به صورت کلامی و بصری و رفتاری به زنان خود ابراز دارند ، کلماتی همچون ؛ عزیزم ، دوستت دارم ، زیبای من ، عشق من و نگاههای محبت آمیز و چشم و ابرو نشان دادن از روی محبت ، موجب فرستادن امواج مثبت عشق به زنان می شود . تهیه یک شاخه گل ، بوسیدن همسر ، دست دادن ، هدیه دادن ، نوازش کردن همسر ، از راههای انتقال محبت از طریق رفتار است 1 .
2- مردان باید بدانند لازمۀ ایجاد ارتباطی شایسته ، برتر و پرجاذبه ، شناخت کلی نسبت به دو مسأله است : 1- شناخت دنیای زنان از طریق مطالعه 2- شناخت ویژگیهای همسر خود ، روحیات ، حساسیت ها ، ارزش ها ، سلایق و توانمدیهای او
؛ شناخت نیازها و راههای ارضای آن . مردان باید توجه کنند که همواره مسئولیت سنگینی در حفظ رابطۀ گرم و صمیمی با همسر خود دارند و این مسئملیت ها در دوران بارداری و شیردهی و پیش دبستانی و بیماری همسر یا فرزند و . . . چند برابر می شود 2 . در راستای تأمین این نیاز عاطفی زنان ، پیامبر مهربانی می فرمایند : « هرکس از دوستان ما باشد به همسرش اظهار محبت می کند و نیز هرچه ایمان انسان کامل تر باشد ، محبت به همسرش را بیشتر می کند » 3 .
————————————————————————————————
1- زهرا ناصر الدین ، محبت در خانواده ، فصلنامه هدی ، ص 46 .
2- محمد مهدی صفورایی ، زیباترین رابطه ، فصلنامه هدی ، ص 48 .
3- محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 103 ، ص 223 .
برای جلوگیری از آفاتی که از ناحیۀ مردان متوجه رابطه با همسرانشان است ، مردان باید از دروغ ، بدزبانی ، تند خویی ، بد اخلاقی ، تهمت ، افترا ، استهزاء ، ناسپاسی ، بی تفاوتی ، قهر و عصبانیت ، و . . . دوری نمایند تا در شکل گیری رابطۀ زیبا با همسرانشان و ادامۀ این رابطه ، سهم اساسی و نقش بنیادین ، داشته باشند . مردان باید بدانند ، زن از نظر آفرینش و خلقت ، ظریف ، لطیف ، کانون مهر و عاطفه و منبع عشق و علاقه و حیا و شرم است ، در رفتار خود با او لازم است تمام این خصوصیات را لحاظ کند 1 .
3- شناخت روحیات مرد توسط زن
همانگونه که در عنوان قبلی در مورد مردان اشاره شد ، زنان نیز باید دنیای همۀ مردان و خصوصیات و ویژگیهای خاص مردانه را بشناسند و همچنین مؤلفه های شخصیتی شوهر خود رانیز شناخته و به روحیات ، حساسیت ها ، ارزش ها ، سلایق ، توانمندی های او آشنایی داشته باشند .
زنان باید بدانند :
1- شوهرانشان نیاز به خدمتکار ندارند ؛ بلکه همسرانی می خواهند که در عین کدبانوگری ، محبت و عشق خود را نیز اظهار دارند .
2- مرد موفق مردی است که یقین داشته باشد ، بهترین شوهر برای همسرش است و زنش او را پشتوانه و مدافع خود می داند .
3- مردان نسبت به خانواده پدری شان احساس تعصب و وابستگی دارند ؛ پس باید اجازه دهند این رابطه بعد از ازدواج نیز گرم باشد و هرگز به مادر شوهر یا خواهر شوهر توهین نکنند .
4- شغل زن ، نباید باعث شود او با جسمی خسته و عصبی به منزل بیاید ؛ زیرا تن خسته ، توانایی آرامش بخشی به محیط خانه را ندارد .
5- فرزندان نباید بر حُسن رابطه او با شوهرش خللی وارد آورند .
—————————————————————————–
1 - محمد مهدی صفورایی ، زیباترین رابطه ، فصلنامه هدی ، ص 48 .
6- از تحقیر و توهین به شخصیت و توانمندیهای همسر خودداری کنند ، زیرا آنگونه که او را معرفی کنی ، دیگران با او همانگونه رفتار می کنند .
7- خریدارانه ترین نگاه ها را باید به چهرۀ همسر تقدیم نماید ؛ گیراترین کلام خود را تقدیم همسر نماید ؛ پرجاذبه ترین رفتارها را در ارتباط با شوهرش به نمایش بگذارد و با ارضای به موقع نیازهای فطری و روانی شوهرش ، او را از آفات اجتماعی ، مصون بدارد .
به صورت کلی ، زن باید بداند شوهرش از نظر خلقت موجودی قوی ، مقاوم ، دارای حالات و احوالات سنگین تر از زن است و ساختمانی دارد که قوام زندگی به وجود اوست . به همین دلیل ، همسران با کرامت ، باید در رفتار خود نسبت به شوهرانشان این معانی را رعایت نمایند که تحقق اصل عالی توافق و همزیستی مسالمت آمیز در سایۀ رعایت این واقعیات از جانب دو طرف امکانپذیراست1 . در پایان این راهکار ، به این نتیجه می رسیم که ارتباط سالم همسران که برپایۀ معاشرت به شایستگی و ارضای صحیح تمایلات عاطفی و جنسی در محیط زناشویی است ، موجب بروز رفتار عفیفانه از سوی همسران در ارتباط با دیگران ، می گردد و همین ارتباط سالم ، موجبات تعالی و رشد اخلاقی و فرهنگی جامعه را فراهم می آورد .
1- 1- حسین انصاریان ، نظام خانواده دراسلام ، ص255 .
4- راهکار چهارم ؛ آموزش به مادران و پدران برای تربیت عفیفانه فرزندان
قبلاً اشاره شد که کانون خانواده ، محل تربیت فرزندان و رشد و تعالی اعضای آن و درپی آن رشد و تعالی اعضای جامعه است ؛ به همین دلیل با آموزش عفاف به فرزندان از همان خردسالی ، زمینۀ فراگیرنمودن عفاف در خانواده و جامعه ، فراهم می آید . با توجه به جامعیت و کمال برنامه ها و آموزه های دین مبین اسلام ، این شیوه یعنی عفیف نمودن کودکان ، مورد توجه ویژه شارع مقدس قرار گرفته است . برای عمل به این برنامه ، رسول اکرم ( ص ) : « زن های نامحرم از بوسیدن پسر بچه ای که سنش از هفت سال تجاوز کرده است ، خودداری کنند1 » . این سخن گهربار برای محفوظ ماندن کودکان از بلوغ زود رس و مسائل و پیامد های ناشی از آن است . پیامبر اکرم ( ص ) برای عفیف بزرگ شدن و آلوده نشدن فرزندان به گناه و مسائل جنسی ، به والدین توصیه می کند :
« به خدا قسم ، اگر مردی با همسر خود بیامیزد و در آن اطاق کودک بیداری آن دو را در حال آمیزش ببیند ، یا سخنان آنها و صدای تنفسشان را بشنود ، آن طفل هرگز رستگار نخواهد شد ، اگر دختر یا پسر باشد ، از حریم عفاف فاصله خواهد گرفت و سرانجام به زناکاری آلوده می شود 2 » . ایشان در توصیه پیشگیرانه ای می فرمایند : « بستر خواب پسر بچه با دختر بچه ، پسر بچه با پسر بچه و دختر بچه با دختر بچه ، در ده سالگی باید از هم جدا شود 3 » .
برخی مسائل وجود دارد که مادران خصوصاً جوان نسبت به آن سهل انگاری دارند ؛ مسائلی همچون ، پوشیدن لباس های نیمه عریان و نازک در حضور فرزندان پسر ، استفاده از لوازم آرایش و زینت هایی که موجب تحریک شهوت پسران نوجوانشان می شود . این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که همۀ عوامل تحریک کننده جنسی فرزندان باید در کانون خانواده ، حذف گردد و روابط جنسی اعم از بوسیدن همسران یکدیگر را و . . . محدود به محیط خلوت زناشویی گردد .
برخی از مسائل نیز وجود دارد که پدران نسبت به آن بی توجه هستند ، نوازش یا لمس بدن همسر در حضور فرزندان ، رفتار غیر عفیفانه ای است که موجب تحریک قوۀ شهوت و کنجکاوی فرزندان می شود و متأسفانه برخی از آنان درصدد تجربۀ این اعمال برآمده و مشکلات و مسائل جبران ناپذیری را به وجود می آورند .
1- رضی الدین حسن بن فضل طبرسی ، مکارم الاخلاق ، ص 223 .
2- محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ،ص 500 .
3- علی بن بابویه ( شیخ صدوق ) ، من لایحضره الفقیه ، ج 3 ، ص 436 .
5-راهکار پنجم ؛ بالابردن سطح غیرت و عفاف مردان
درفصل اول بیان شد که غیرت به معنای تعصّب ، ناموس پرستی ، محافظت از عصمت و آبرو و نگهداری از عزّت و شرف است .
اگر غیرت بری با درد باشی وگر بی غیرتی نامرد باشی
تعصّب در مواردی پسندیده و گاهی ناپسند و غلط است ؛ تعصّب و غیرت پسندیده نسبت به پاسداشت ارزش های الهی ، از مهم ترین صفات دین باوران و انسان های آزاده است . حساسیت در مقابل آسیب هایی که متوجه جایگاه رفیع عفاف است و ترسیم آن ها ، در سیرۀ بزرگان دین ، اهمیت به سزایی دارد . این نوع غیرت پسندیده که موجب حفظ ناموس می شود ، به عنوان صفتی که پیشوایان دینی ما نسبت به آن توصیه و تأکید کرده اند ، پر ارزش و از برکات عفت ورزی است ؛ زیرا شخص غیور برای مراقبت از ناموس و شرف خود ، به ناموس دیگران احترام می گذارد .
پیامبر اکرم ( ص ) در این باره عکس العمل تکوینی و طبیعی غیرت داشتن را چنین توصیف می فرمایند : « عَفُّوا عَن نِساء النّاس تَعِفَّ نِسائَکُم 1 ؛ در مورد زنان مردم عفت پیشه کنید تا دیگران در مورد زنان شما عفت پیشه کنند » . اهمیت غیرت به قدری شایان توجه است که پیشوای ششم شیعیان ، امام صادق (ع) ، حساسیت در حفظ ناموس و عفت خانواده را از خصایص برگزیدۀ مرد در مدیریت صحیح خانواده می داند 2 .
امام رضا (ع) نیز غیرت را از صفات انبیاء الهی معرفی می نمایند : « پنج صفت از صفات انبیاء را بیاموزید ؛ 1- مواظبت براوقات نماز . 2- غیرت . 3- سخاوت . 4- شجاعت . 5- معاشرت زیاد با خانواده . 3 »
با وجود این بیانات گهربار ، گاهی غیرت بی جا و ناپسند است و خود عاملی برای ایجاد مشکلات خانوادگی و ناراحتیهای روحی و . . . می گردد . امام علی (ع ) در نامه معروفشان به امام حسن (ع) با اشاره به ضررهای افراطی گری در حفظ ناموس و غیرتمندی بی جا ، می فرمایند : « از غیرت نشان دادن بی مورد اجتناب کن ؛ زیرا این عمل درستکاران را بیماردل و افراد پاکدامن را به سوی شک و بد گمانی سوق می دهد 4 » .
1- محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص 554 .
2- حسن بن شعبه حرّانی ، تحف العقول عن آل الرسول ، ص 322 .
3- محمد باقر مجلسی ، بحارالانوار ، ج 62 ، ص 3 .
4- محمد دشتی ، ترجمۀ نهج البلا غه ، نامۀ 31 .
شخص با غیرت ، نسبت به حفظ شئونات خانوادگی و حرمت ناموس خود ، حساس است و به نوعی از بی عفتی همسر و اهل خانواده اش ممانعت می نماید ؛ پس یکی از راهکارهای تقویت فرهنگ عفاف در خانواده و جامعه ، برانگیختن حسّ غیرت و تعصّب پسندیده مردان است ؛ زیرا غیرت مردان هم ناشی از عفاف خود آنان است و هم زمینۀ عفت ورزی همسرانشان و دخترانشان را فراهم می آورد . برعکس مردی که عفیف نباشد ، غیرت هم نخواهد داشت ؛ زیرا او به ناموس دیگران احترام و حریم قائل نیست ؛ پس برایش مهم نیست که دیگران نسبت به ناموس او چه رفتاری خواهند داشت ؛ پس غیرت هم به خرج نخواهد داد ؛ زیرا امام علی (ع) این نکته ارزشمند را خاطر نشان کرده اند که : « ما زَنی غَیُورٌ قَطَّ ؛ هرگز یک انسان غیرتمند زنا نمی کند1 » . شخص غیور ناخودآگاه این قانون طبیعی را که هر عملی ، عکس العملی دارد را درک می کند و این کلام گهربار حضرت علی (ع) را که « هرچه دهی همان ستانی و هرچه بکاری همان درو کنی و هرچه کنی همان را با تو کنند2 » را در درون پاک خود دریافته و بدان ملتزم گشته است . اگر در جامعه ای غیرت از بین برود ، فرهنگ عفاف نیز رو به نابودی خواهد گذاشت ؛ چون از یک سو ، مردان فاقد غیرت ، خود عفیف نیستند و از سوی دیگر همین مردان ، نسبت به ناموس خود ، پاسداشت و محافظت ندارند و بی عفتی آنان را نادیده می گیرند . مرد بی غیرت نسبت به روابط و پوشش و رفتار همسرش بی تفاوت است و زن او آزادانه و بدون حریم و قید و بند ، با همه معاشرت می کند .
در این زمینه روایتی از امام صادق (ع) آمده است که می فرمایند : « حرّمت الجنة عَلَی الدیّوث ؛ خداوند بهشت را بر مرد بی غیرت دیّوث حرام کرده است 3 » .
دَیّوث صفتی است که اگر کسی به دیگری گوید ؛ علاوه بر آنکه گناه کرده است و فحش محسوب می شود ، حدّ هم دارد ؛ زیرا به کسی اطلاق می شود که از دیدن یا بودن همسرش با دیگری باک ندارد و به مسأله غیرت مردان مربوط می شود و اگر چنین صفتی به مردی اطلاق شود ، بی غیرت خوانده می شود 4 .
در پایان این راهکار اشاره می کنیم که موارد دیگری بود که به عنوان راهکار قابل طرح و بررسی بود ؛ ولی به علّت ضیق وقت از آوردن آنها صرفنظر می کنیم .
1- حسن بن شعبه حرانی ، تحف العقول ، ص 156 .
2- همان ، ص 157 .
3- محمد کلینی ، الکافی ، ج 5 ، ص 535 .
4- احمد بن برقی ، المحاسن ، ج 1 ، ص 355 .
نتیجه
عفت یک ملکه درونی است که در اثر تمرین و تهذیب روح در نفس ایجاد می گرددو مانع از تسلّط شهوت و هوای نفس بر انسان می گردد .
عفت ورزی و خویشتنداری گاهی در مقابل محرمات الهی و گاهی در مقابل مکروهات و مباحات و کارهای روزمرّه اتفاق می افتد .
در فرهنگ عمومی ، گاهی عفت با حیاء مترادف در نظر گرفته می شود ؛ ولی عفت شامل حیای مثبت و پسندیده است و نه حیای مذموم و ناپسند که موجب عقب ماندگی و رکود است .
در فرهنگ اسلامی ، عفاف نوعی فضیلت اخلاقی و رفتاری است که نشان دهندۀ طهارت درونی و بیرونی انسان عفیف است .
عفت دارای مصادیق مختلفی همچون ؛ عفت در گفتار ، در رفتار ، در پوشش ، در نگاه ، در نیّت ، در آرایش ، در شکم ، در تقاضای کمک از مردم ودر بیان و قلم است .
فضیلت اخلاقی عفت با تقوا و حیاء متفاوت است ؛ زیرا تقوا به معنای حفظ نفس از همۀ گناهان است ؛ ولی عفت به معنای حفظ نفس از شهوات انسانی و مختص به مباحث خاصی است .
غیرت به معنای حس دفاع از ناموس و ارزشهای مقدس و متعالی دینی ، ملی و فرهنگی و مقدمۀ عفاف است ؛ زیرا کسی توانایی حفظ نفس از شهوات انسانی را دارد که ، حس درونی ترغیب کننده به این نوع دفاع را ، داشته باشد .
واژۀ عفت و مشتقات آن در قرآن کریم ، در مورد عفت جنسی و اقتصادی به کار رفته است ؛ البته برخی معانی وجود دارد که دال بر عفاف است ولی با لفظ عفت به کار نرفته است .
در قرآن کریم ، زنان به عنوان پرچمداران فرهنگ عفاف ، نقش اساسی و بنیادین در تحکیم و ایجاد عفت عمومی ایفا می کنند .
در روایات اسلامی ، به عفت ورزی با جایگاه و اهمیت ویژه پرداخته شده است . در احادیث رسیده از معصومین (ع) مواردی از قبیل کمیّت و کیفیّت سخن گفتن با نامحرم ، عفت در پوشش ، عفاف در زمینۀ رفتار ، عفت شکم ، عفت فرج و . . . مورد اشاره قرار گرفته است .
بین رعایت فرهنگ عفاف و مصادیق آن و سلامت اخلاق و فرهنگ جامعه ، رابطۀ مستقیمی وجود دارد . نهادینه کردن فرهنگ عفاف نیاز به یک بسیج عمومی و عزم ملی همگانی دارد که برای تحقق آن تمام اعضای جامعه اعم از زوج های جوان ، والدین ، اولیاء مدارس ، متولیان امور دینی و فرهنگی ، سازمان ها و نهادهای عمومی و خصوصی و دولتی ، نهادهای مردمی و وزارت آموزش و پرورش ، وزارت علوم ، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی و . . . باید با خلوص نیّت و تمام توان ، اقدام به فعالیتهای سازنده و اصولی نمایند .
راهکارهای پیشنهادی در این نوشتار گام کوچکی در ایجاد ، تقویت ، تحکیم و ثبات فرهنگ عفاف در میان خانواده ها و جامعه است .
فهرست منابع
*قرآن کریم
1- ابن بابویه ، (شیخ صدوق) محمدبن علی ، من لایحضره الفقیه ؛ انتشارات جامعه مدرسین قم ، قم ، 1413ه.ق.
2- ——- ، الخصال ؛ انتشارات جامعه مدرسین قم ، قم ، بی تا .
3- ابن منظور ، جمال الدین محمد ، لسان العرب ؛ دار صادر ، بیروت ، 2000 میلادی .
4- احمدی ، حبیب ا… ، رسول ا… الگوی زندگی ؛ فاطمیا ، قم ، 1378 .
5-آذرنوش ، آذرتاش ، فرهنگ معاصر عربی – فارسی ؛ نشر نی ، تهران ، 1379 .
6- انصاریان ، حسین ، نظام خانواده در اسلام ؛ ام ابیها ، قم ، 1376 .
7- بهرام پور ، ابوالفضل ، نسیم حیات ( تفسیر جزء 30 ) ؛ هجرت ، قم ، 1377 .
8——— ، طراوت عفاف ؛ آوای قرآن ، قم ، 1389 .
9——– ، تفسیر یک جلدی مبین ؛ آوای قرآن ، قم ، 1390 .
10- پاک نیا ، عبدالکریم ، عفاف سرچشمه زیبایی ؛ نورالزهراء ، قم ، 1390 .
11- پسندیده ، عباس ، کانون مهرورزی ؛ مرکز امور بانوان نهاد ریاست جمهوری ، تهران ، 1389 .
12- دشتی ، محمد ، ترجمۀ نهج البلاغه امام علی (ع) ؛ مشرقین ، قم ، 1380 .
13 – دوست محمدی ، هادی ، شخصیت زن از دیدگاه قرآن ؛ بین الملل ، تهران ، 1379 .
14-راغب اصفهانی ، حسین بن محمد ، مفردات الفاظ القرآن الکریم ؛ ذوی القربی ، قم ، 1423 ه. ق .
15- زیبایی نژاد ، محمد رضا و محمدتقی سبحانی ، در آمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام ؛ دفتر مطالعات زنان ، قم ، 1383 .
16- سبحانی ، جعفر ، فروغ ابدیت ؛ بوستان کتاب ، قم ، 1383 .
17- ——- ، تاریخ اسلام ؛ خرّم ، قم ، 1378 .
18- شبّر ، عبدا… ، الاخلاق ؛ هجرت ، قم ، 1374 .
19- طریحی ، فخرالدین ، مجمع البحرین ؛ بی جا ، بی تا .
20- قرائتی ، محسن ، تفسیر نور؛ مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن ، تهران ، 1381 .
21- مطهری ، مرتضی ، نظام حقوق زن در اسلام ؛ صدرا ، تهران ، 1376 .
22- —— ، تفسیر سورۀ نور ؛ صدرا ، تهران ، 1380 .
23- موسوی اصفهانی ، جعفر ، چرا مسلمانم ؟ ؛ رستگار ، مشهد ،1382 .
24- ناصر ، سید احمد و دیگران ، المعجم الوسیط ؛ بی جا ، بی تا .