اللهم احفظ اولی الامرنا
هر چه در آیات قرآن کریم، احادیث و دلایل عقلی بر ضرورت «ولایتپذیری» - «اطاعت از اوامر و احکام الهی» - «جامعیت و استمرار اسلام در همهی زمانها، مکانها و عرصهها» وجود دارد، در مورد ولایت فقیه نیز صادق است. ولایت فقیه مقولهی جدیدی نیست. وقتی مسلمان به پذیرش «ولایت فقه» گردن نهاد، بالتبع یا باید خودش مجتهد و فقیه باشد و یا از یک مجتهد و فقیه تبعیت کند و وقتی شرایط برای تحقق احکام و فقه اسلامی در حکومت نیز مهیا گردید، «ولایت فقیه» امری بدیهی و طبیعی است. لذا امام خمینی (ره) فرمود: ولایت فقیه حتی نیاز به اثبات ندارد، بلکه از موضوعاتی است که ذهن به محض تصور، تصدیقش میکند. اما توجه شما را به چند حدیث ذیل که امر به ولایتپذیری فقه و فقها میکند جلب میکنیم:
الف – امام علی (ع): «العلماء حکام علی الناس» - عالمان فرمانروایان بر مردمند. (الحیاة، ج2، ص 449)
ب – امام حسین (ع): ان مجاری الامور و الاحکام، علی ایدی العلماء بالله، العلماء علی حلاله و حرامه …» - به درستی که مجرای امور و احکام، به دست عالمان ربانی است. علمایی که به حلال و حرام او (فقه) آگاه هستند. (تحف العقول، 168)
ج – امام صادق (ع): «فاما من کان من الفقهاء: صائناً لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً علی هواه، مطیع لامر مولاه، فللعوام این یقلدوه» - هر کدام از فقها که صیانت نفس دارد، از دینش محافظت مینماید، با هوای نفس مخالفت میکند و امر مولای خود (ائمهی معصومین –ع) را اطاعت میکند، پس بر مردم است که از او تقلید کنند. (وسائل الشیعه، ج 27، ص 131)
د – حضرت امام مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف: و اما الحوداث الواقعه، فارجعوا الی رواة حدیثنا، فانهم حجت الله علیکم و انا حجت الله علیهم» - و اما در حوداث اتفاقیه، پس رجوع کنید به راویان حدیث ما (فقها و مجتهدین)، که آنان از ناحیهی من حجتاند بر شما و من حجت خدا هستم بر آنان. (بحار الانوار، ج 53، ص 181)